س690. این حقیر خالهای داشتم که تا حدود دو سوم عمرش را در حال عقل و هوش سپری نموده بود بعد دچار مرض اعصاب شده در نتیجه پسرانش هریک به نام... و... و... که از خانم دیگری بودند یعنی (ناپسری) بعد از تصویب و مشورت خالهام را به بهانه اینکه پسرت در پایتخت افغانستان مشغول سربازی و