پنجشنبه: 1403/02/6

جمله اوّل:

«اَللّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّكَ».[1]

 

فارسی
دوشنبه / 6 بهمن / 1393

تفسیر دعا

خدایا خودت را به من بشناسان؛ كه اگر خودت را به من نشناسانى، پیغمبرت را نمى‌شناسم.

خدایا پیغمبرت را به من بشناسان؛ كه اگر پیغمبرت را به من نشناسانى، حجّت تو را نمى‌شناسم.

خدایا حجّت خودت را به من بشناسان؛ كه اگر حجّت خود را به من نشناسانى، از دینم گمراه مى‌گردم.

چون دعاى شریف متضمّن سه جمله است، هریك از این سه جمله را جداگانه تفسیر مى‌نماییم.

فارسی

دین

به معانى متعدد؛ مانند جزا، پاداش و طاعت گفته مى‌شود، چنان‌كه بر مجموع تعالیم اعتقادى و اخلاقى و عملى كه از سوى خدا به‌وسیله پیغمبر به مردم ابلاغ مى‌شود، «دین» مى‌گویند؛ بلكه گاه بر مطلق این‌گونه تعالیم ـ اگرچه از جانب خدا نباشد ـ دین اطلاق مى‌شود.

در قرآن مجید، دین در این معانى آمده است:

به معناى پاداش و جزا؛

به معناى مالك روز جزا؛ در سوره فاتحةالكتاب مى‌فرماید:

فارسی
دوشنبه / 6 بهمن / 1393

7 . ضلال و ضلالت

عدول از راه راست و منحرف‌شدن از آن؛ خواه كم باشد یا زیاد و خواه عمدى باشد یا قهرى، «ضلالت» است و ضد آن «هدایت» مى‌باشد، و هریك از ضلالت و هدایت بر دو قسم است:

اوّل: ضلالت و هدایت در علوم و معارف اعتقادى؛ مثل معرفت خدا و وحدانیت و سایر صفات جلال و جمال او ـ جلّت عظمته ـ و معرفت نبوّت و امامت و معاد و غیره كه انكار آنها و عدول از حقّ در آنها ضلالت است، چنان‌كه در قرآن مجید مى‌فرماید:

فارسی

6 . حجّت

«حجّت» آن چیزى است كه بر صحّت یكى از دو طرف نقیض، مثل وجود و عدم چیزى به آن استدلال و احتجاج مى‌شود. همچنین دلالتى است كه بیانگر راه مستقیم باشد و حجج الهى (حجت‌هاى خدا) هر چیزى است كه خدا به آن بر بندگان خود احتجاج نماید، یا به‌وسیله آن، بندگان خود را به‌سوى خود هدایت كرده باشد.

فارسی
دوشنبه / 6 بهمن / 1393

5 . رسول

«رسول» به ‌معناى فرستاده و پیامبر و پیام‌آور است، و چنان‌كه راغب مى‌گوید:[1] گاه به سخن و پیامى كه برده مى‌شود، رسول گفته مى‌شود، چنان‌كه بر شخصى كه رسالت را تحمل مى‌كند نیز رسول گفته مى‌شود و رسول و رُسُل بر انبیا و ملائكه اطلاق مى‌شود و بر كسى كه براى انجام كارى فرستاده شده باشد، نیز رسول گفته مى‌شود، چنان‌كه در قرآن مجید مى‌فرماید:

فارسی
دوشنبه / 6 بهمن / 1393

4 . نبىّ و نبوّت

راغب مى‌گوید: «نبوّت» سفارت بین خدا و بین خردمندان از بندگان او براى برطرف كردن علّت آنان در امر معاش و معاد است. و نبى را براى اینكه خبردهنده است به آنچه عقل‌هاى پاك به‌سوى آن آرام مى‌گیرند، «نبىّ» مى‌گویند. و صحیح است كه فعیل به معنى فاعل

 

باشد؛ یعنى خبردهنده،[1] چنان‌كه در قرآن مجید مى‌فرماید:

فارسی

نفس مطمئنّه

«نفس مطمئنه» نفسى است كه صاحب آن به عقاید حقّه و ثواب و عقاب اطمینان یافته و آرامش دارد، چنان‌كه امیرالمؤمنین(علیه السلام)  در وصف اهل‌‌تقوا مى‌فرماید:

فارسی

نفس لوّامه

«نفس لوّامه» عبارت است از نفسى كه صاحب خود را بر گناهى كه از او صادر شده و بر آنچه از منافع حقیقى و كمالات انسانى و درجات اخروى از او فوت مى‌شود، ملامت مى‌نماید.

و این از علایم ایمان است كه اگر از شخص گناهى صادر شود و پشیمان نگردد، به حكم:

فارسی

3 . نفس

نفس در لسان عرب و كتاب و سنّت و اشعار و بیانات فارسى و عربى، در معانى متعدد استعمال شده است كه به بعضى از موارد آن اشاره مى‌شود.

فارسی
دوشنبه / 6 بهمن / 1393

صفحه‌ها

اشتراک در RSS - آیت الله العظمی صافی گلپایگانی