1
قوانین حاكم بر این نظام و اجتماع، قوانین اسلام است كه بهوسیله وحى اعلام شده و احدى نمىتواند چیزى بر آن بیفزاید یا چیزى را از آن كم كند كه:
«حلال محمّد تا روز قیامت حلال و حرام او تا روز قیامت حرام است».
باید همگان خصوصاً هیئتحاكمه، در این خط مستقیم، با احساس مسئولیت و تعهد قدم بردارند و هوى و سلیقههاى شخصى یا گروهى خود را كنار بگذارند و به راست و چپ منحرف نشوند، چنانكه رسول اكرم (ص) مىفرمایند:
«بندهاى مؤمن نخواهد بود تا هوى و خواست او تابع آنچه من آوردهام باشد».
جلوههاى بسیارى از این احساس مسئولیت و خوف از خدا را در ارتباط با زمامدارى و اداره اجتماع و حقوق مردم، خصوصاً محرومان و مستضعفان و طبقات به ظاهر پایین اجتماع، را میتوان در زندگى رسول خدا و امیرالمؤمنین على(علیهماالسلام) ، مشاهده كرد كه در اداى تكالیف و وظایف خود، ذرّهاى كوتاهى ننمودهاند؛ بااینحال، از مسئولیت زمامدارى، بهشدّت نگران بوده و مىگریستند، و نشان دادند كه در نظام اسلام، اگر زمامدارى، تكلیف و وظیفه نبود، هیچ انگیزهاى صاحبان شرعى این مقام را، به قبول آن برنمىانگیخت.[3]
در رابطه با زمامدارى و مدیریتها در سطوح مختلف، درسهاى بسیار آموزنده در سیره پیغمبر و امام على(علیهماالسلام) داریم كه متأسفانه به خاطر طولانى شدن كلام از بیان آنها معذوریم.
[1]. صفار، بصائرالدرجات، ص168؛ کلینی، الکافی، ج1، ص58؛ مجلسی، بحارالانوار، ج86، ص148.
[2] . ابن ابیعاصم، کتاب السنه، ص12؛ نسوی، الاربعین، ص51؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج5، ص133؛ قرطبی، الجامعلاحکامالقرآن، ج16، ص167.
[3] . نهجالبلاغه، خطبه 3 (ج1، ص36)؛ صدوق، عللالشرایع، ج1، ص151؛ طبرسی، الاحتجاج، ج1، ص288.