شنبه: 1/ارد/1403 (السبت: 11/شوال/1445)

نتیجه:

آنچه تا اینجا بیان شد، شمّه‌اى‌ از شئون و مقامات حجّت‌هاى الهى؛ یعنى ائمه معصومین(علیهم السلام) به‌طور فشرده و اشاره مى‌باشد.

و امّا مراد از كلمه «حجّت» در این دعا، شخص اقدس قطب زمان و ولىّ دوران، حضرت امام دوازدهم حجة ‌بن‌ الحسن‌ العسكرى‘ مى‌باشد؛ زیرا دعا مربوط به زمان غیبت است و چنان‌كه مكرر تذكّر داده شد، دعاكننده، مؤمن و عارف به خدا و رسول خدا و حجّت‌هاى خدا مى‌باشد و در این دعا یا مسئلت معرفت كامل‌تر و مددهاى عرفانى و غیبى بیشتر مى‌نماید و یا از خداوند متعال ثبات و بقاى بر ولایت حضرت امام مهدى(علیه السلام)  را طلب مى‌كند؛ زیرا بیم تزلزل فكرى و خطر انحرافات عقیدتى در این عصر بسیار است و برحسب بعضى روایات، جز كسانى كه خدا دل آنها را به ایمان امتحان و آزمایش كرده باشد، بر عقیده به امامت آن حضرت ثابت نمى‌مانند.

 

آخرین نكته‌اى‌ كه در شرح دعاى شریف به عرض مى‌رسد، ارتباط ضلالت از دین با نشناختن حجت و امام است ـ كه با مطالبى كه درضمن شرح جمله‌هاى دیگر بیان شد، كاملاً معلوم مى‌شود ـ كه یكى از فواید بزرگ نصب حجت و امام، منحرف‌نشدن مؤمنان از راه راست است كه باوجود چنین مرجعى الهى و علامت یقینى، هركس او را مقتدا قرار دهد و از او تخلف نكند و پیشى نگیرد و از ارشادات و هدایت‌هاى او تخطى ننماید، از دینش گمراه نخواهد شد و اگر در ایمان به امامت و معرفت حجت لغزشى پیدا كند و ثابت نماند، از دین گمراه مى‌شود.

این خصیصه ایمن از ضلالت به‌وسیله تمسّك به امام(علیه السلام) ، خصیصه‌اى‌ است كه در حدیث «ثقلین» و در احادیث دیگر بسیار به آن تصریح شده است و هریك از ائمه معصومین(علیهم السلام) در عصر خود، به آن بر سایر امّت امتیاز دارند و گذشت زمان و زندگى و سیره امامان(علیهم السلام) و علوم و معارفى كه از آنها صادر شده و اصحاب و علمایى كه در مكتب و مدرسه اهل‌بیت(علیهم السلام) تربیت شدند نیز ثابت نمود كه این بزرگواران به علوم و فضایل اخلاقى و عملى كه دارند، داراى این امتیازند و اهلیت عنایات خاص و درجات متعالى را كه به آنها عطا شده است، دارند.

 

و ازجمله، صدها حدیث و روایت كه در این موضوع صراحت دارند، مى‌توانید شمّه‌اى‌ را در نهج‌البلاغه مطالعه فرمایید. مانند اینكه در خطبه دوم مى‌فرماید:

«هُمْ أَساسُ الدِّینِ وَعِمادُ الْیَقِینِ، إِلَیْهِمْ یَفِیءُ الْغالِی وَبِهِمْ یُلْحَقُ التّالِی»؛[1]

«اهل‌بیت پیغمبر(ص)  اساس دین و ستون یقین هستند؛ به‌سوى ایشان بازگردانده مى‌شود غالى (مفرط و از حدّ برون شده) و به ایشان ملحق و پیوست مى‌شود تالى».

و در خطبه دیگر مى‌فرماید:

«إِنَّ مَثَلَ آلِ مُحَمَّد(ص)   كَمَثَلِ نُجُومِ السَّماءِ، إِذا خَوى نَجْمٌ طَلَعَ نَجْمٌ»؛[2]

«آگاه باشید مثل آل محمّد(ص)  مثل ستارگان آسمان است كه هرگاه ستاره‌اى‌ غروب نماید، ستاره دیگرى طلوع مى‌كند».

و در خطبه دیگر مى‌فرماید:

«نَحْنُ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَمَحَطُّ الرِّسالَةِ وَمُخْتَلَفُ الْمَلآئِكَةِ وَمَعادِنُ الْعِلْمِ وَیَنابِیعُ الْحُكْمِ، ناصِرُنا
 
وَمُحِبُّنا یَنْتَظِرُ الرَّحْمَةَ وَعَدُوُّنا وَمُبْغِضُنا یَنْتَظِرُ السَّطْوَةَ»؛[3]

«ما درخت نبوّت و فرودگاه رسالت و محل آمدوشد فرشتگان و معدن‌هاى علم و چشمه‌هاى حكمتیم، یارى‌كننده و دوست ما منتظر رحمت و دشمن ما منتظر سخط است».

و در خطبه دیگر مى‌فرماید: «به خدا سوگند به تحقیق، تبلیغ رسالات و اتمام وعده‌ها و تمام كلمات را تعلیم شدم و درهاى حكم و روشنى امر (یعنى اینها شئونى است كه اهل‌بیت(علیهم السلام) به آنها اختصاص دارند) نزد ما اهل‌بیت است».

اینها بعضى از شئونى است كه به ائمه طاهرین(علیهم السلام) اختصاص دارد، سایر شئون و مقامات و درجات آنها با بررسى كتاب‌هاى اهل‌سنّت و تألیفات علماى شیعه مانند: مناقب آل ‌ابی‌طالب ابن‌شهرآشوب ، كشف‌الغمه اربلی و بحارالانوار مجلسی و مطالعه تواریخ زندگى آن بزرگواران و علوم و معارفى كه از ایشان در تفسیر و الهیات و فقه و اخلاق صادر شده است، معلوم و شناخته مى‌شود. والله ولىّ التوفیق.

 

 

[1]. نهج‌البلاغه، خطبه 2 (ج1،‌ ص30).

[2]. نهج‌البلاغه، خطبه 100 (ج1، ص194).

[3]. نهج‌البلاغه، خطبه 109 (ج1،‌ ص215).

موضوع: 
نويسنده: 
کليد واژه: