حقیقت مصحف حضرت علی(علیهالسلام)
س. شیعیان مىگویند كه نسخهاى از قرآن پیش على بود که به همان صورت که قرآن نازل شده ترتیب داده شده است. از آنها مىپرسیم که على بعد از عثمان به خلافت رسید. پس چرا او این قرآن کامل و دستنخورده را بیرون نیاورد؟
ج. قرآنی که نزد علی بن ابیطالب(علیهالسلام) بود با همین قرآنی که تا امروز در دست شیعه و سنّی است اختلافی ندارد. اگر تفاوتی باشد در همان بیان شأن نزولها است که اگر بیان و منتشر میشد بسیاری را زیر سؤال میبرد و بعد که امیرالمؤمنین(علیهالسلام) به ظاهر هم عهدهدار ولایت شد، مجال اظهار آن قرآن با آن شأن نزولها فراهم نبود.
جنگ جمل، صفین و فتنه خوارج، حوادث بزرگی بود که امیرالمؤمنین(علیهالسلام) را از پرداختن به امور مانع شد.
قرآن علی بن ابیطالب(علیهالسلام) ، متضمّن تاریخ و زمان نزول آیات و سُوَر بود که دانستن آن بسیار بااهمیت بود، ولی معنایش این نیست که قرآن دیگری بوده است.
شما از اینکه امیرالمؤمنین(علیهالسلام) - که از زمان نزول اولین آیه از قرآن با پیغمبر اکرم(ص) همراه بود و مخاطب به این خطاب بود: «إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَتَرَى مَا أَرَى إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِیّ»[1]- نسخه خاصی از قرآن داشته، ابا دارید، ولی از اینکه چند
تن دیگر هم نسخهای از مصحف داشته باشند، مثل حذیفه، ابنمسعود، ابی بنکعب، مقداد، معاذ بن جبل و ابوموسی اشعری[2] ایرادی ندارید و قبول میکنید که عایشه هم نسخهای از مصحف داشته باشد[3] و طبق آنچه در تفاسیر بزرگان خودتان آمده است، «مصحف عایشه» میگویید!
چرا شما قائل به تحریف و تغییر و از بین رفتن بخشی از قرآن میشوید و قبول میکنید که بخش مهمّی از قرآن پیش عایشه از بین رفته است و این قرآن که دست مسلمین است فاقد آن است؟
ابنماجه، در سنن خود از عایشه نقل میکند که گفت: آیه رجم و رضاع کبیر دهمرتبه[4] پیش من بود که بهواسطه اشتغال به موت رسول خدا(ص) از بین رفت![5]
شما كتب بزرگان خودتان را ببینید؛ در صحیح بخاری[6]، مسلم[7] و نیز مسند احمد[8]، عمر را اول کسی معرّفی میكنند که قائل به تحریف قرآن کریم به نقیصه شده است. عیب بزرگ خودتان را نمیبینید ولی همیشه درصدد تهمتزدن به دیگران هستید.
[1]. نهجالبلاغه، خطبه 192 (ج2، ص158)؛ ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج13، ص197؛ «همانا تو (یا علی) میشنوی، آنچه من میشنوم و میبینی آنچه را من میبینم، جز اینکه تو پیامبر نیستی».
[2]. ابناثیر جزری، اسدالغابه، ج4، ص216.
[3]. طبری، جامعالبیان، ج2، ص753؛ سمرقندی، بحرالعلوم، ج1، ص83؛ بغوى، تفسیر، ج1، ص220؛ قرطبی، الجامع لاحکامالقرآن، ج3، ص213؛ ابنکثیر، تفسیر، ج1، ص300.
[4]. ]یعنی اگر فرد بالغ و بزرگ دهمرتبه از زنی شیر بخورد با آن زن ازطریق رضاع محرم میشود.[
[5]. ابنماجه قزوینی، سنن، ج1، ص625.
[6]. بخاری، صحیح، ج8، ص25.
[7]. مسلم نیشابوری، صحیح، ج5، ص116.
[8]. احمد بن حنبل، مسند، ج1، ص29، 40.