سه شنبه: 29/اسف/1402 (الثلاثاء: 9/رمضان/1445)

 شأن نزول آیات و افضیلت اهل‌بیت(علیهمالسلام)

س. شیعیان ادّعا مى‌کنند که در قرآن به‌صراحت، امامت على و مستحق‌بودنش به خلافت بیان شده، ولى اصحاب آن را پنهان کردند.

این ادّعایى باطل است، چون اصحاب را مى‌بینیم که احادیثى که شیعه از آن بر امامت على استدلال مى‌کنند را پنهان نکرده‌اند، مثل حدیث منزلت و احادیثى دیگر که مانند این هستند، پس چرا اینها را نیز پنهان نکردند؟

ج. شیعیان، معتقدند که قرآن نازل بر رسول خدا‌(ص) ؛نه بر آن چیزی افزوده شده و نه کم شده است. البته در روایات اهل‌سنّت، کم‌شدن بخش بزرگی از قرآن روایت شده است[1]، ولی شیعه این عقیده را ندارد.

مسئله شأن نزول آیات با خود آیات، واحد نیست. بعضی شأن نزول‌ها، مثل(یا أیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّم)[2] و بعضی آیات دیگر، دلالت بر کمبودهای ایمانی اشخاص دارد، چنان‌که بعضی شأن نزول‌ها هم دلالت بر فضیلت اهل‌بیت‌(علیهم‌السلام)  دارد، مثل شأن نزول آیه (فَمَنْ حَاجَّكَ)[3]

 

آیه تطهیر[4] یا آیه (بَلِّغْ مَا أنْزِلَ)[5] و آیه اکمال دین[6] و (قُل لَا أسْألُكُم)[7] و آیه (إنَّمَا وَلِیُّكُمُ اللّهُ)[8] و آیات بسیار دیگر تا آنجا که از برخی از اندیشمندان اهل‌سنّت مانند احمد، قاضی، سنائی و... نقل شده که در شأن احدی از مهاجر و انصار چیزی که دلالت بر شأن و فضیلت باشد نازل نشده به‌قدر آنچه در شأن علی نازل شده است.[9]

اینها غیر از آیاتی است که اگرچه صراحت لفظی بر حقانیّت علی‌(علیه‌السلام)  و وجوب قبول ولایت آن حضرت ندارد، ولی در معنا، صراحت آن از لفظ بیشتر است، مثل این آیه: (....أَفَمَن یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ...).[10]

از این دست آیات فراوان است که توضیح آنها در این مقال نمی‌گنجد.

 

 

[1]. آلوسی، از مفسّران مشهور أهل‌سنّت در روح‌المعانی می‌گوید: روایات ما در كتب اهل‌سنّت در باب تحریف قرآن، قابل شمارش نیست. آلوسی، روح‌المعانی، ج1، ص26.

[2]. تحریم، 1؛ «اى پیامبر! چرا چیزى را كه خدا بر تو حلال كرده به‌خاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام مى‏كنى؟!».

[3]. آل عمران، 61؛ «هر گاه بعد از علم و دانشى كه (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) كسانى با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت كنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت كنیم، شما هم از نفوس خود آنگاه مباهله كنیم و لعنت خدا را بر دروغ‌گویان قرار دهیم».

[4]. احزاب، 33؛ «خداوند فقط مى‏خواهد پلیدى و گناه را از شما اهل‌بیت دور كند و كاملًا شما را پاك سازد».

[5]. مائده، 67؛ «ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، به طور کامل(به مردم) برسان،‌و اگر نکنی،‌رسالت او را انجام نداده‌ای».

[6]. همان، 3؛ «امروز، دین شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به‌عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم».

[7]. شوری، 23؛ «بگو: من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى‏كنم جز دوست‏داشتن نزدیكانم [اهل‌بیتم‏]».

[8]. مائده،‌ 55؛ «سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها كه ایمان آورده‏اند همان‌ها كه نماز را برپا مى‏دارند، و در حال ركوع، زكات مى‏دهند».

[9]. هیتمی، الصواعق‌المحرقه، ص118 - 119؛ سیوطى، تاریخ‌الخلفاء، ص171.

[10]. یونس، 35؛ «آیا كسى كه هدایت به‌سوى حق مى‏كند براى پیروى شایسته‏تر است، یا آن كس كه خود هدایت نمى‏شود مگر هدایتش كنند؟».

موضوع: 
نويسنده: