ابوبكر، همراه پیامبر(ص) در غار ثور
س. چه چیزی ابوبکر را مجبور کرده بود تا در سفر هجرت، همراه پیامبر باشد؟ اگر چنانکه شیعه مىگوید او منافق بود، پس چرا از پیش قومش که کافر بودند فرار مىکند و حال آنکه کافران در مکه صاحب قدرت و فرمانروایى بودند؟
اگر او بهخاطر منفعت دنیوى اقدام به هجرت نموده بود، پس بگویید زمانى که پیامبر تنها و آواره بود همراهى او چه منفعتى داشت؟
ج. ابوبکر طبعاً قویالنفس و شجاع نبود. او پیشبینی میکرد که بعد از هجرت پیغمبر(ص) ، وی و دیگران از کسانی که تحت حمایت آن حضرت قرار داشتند در غیاب آن حضرت، مورد اذیت و آزار قرار میگیرند، ازاینجهت با حضرت همراه شد و الّا او رفیق دلبخواهی نبود.
در غار هم ابوبكر بهجای اظهار قدرت و ایمان به نصرت خداوند متعال در آن وضعیت حساس، اظهار حزن و ترس مینمود و پیغمبر اکرم(ص) ، او را امر به آرامش و ترک حزن و اضطراب میکرد.[1]
ما بیشتر از این نمیگوییم و او را مثل بعضی متّهم نمیکنیم که از آن اظهار حزن، جزع و فزع غرضش این بود که آنهایی که در تعقیب پیغمبر(ص) بودند مطّلع شوند!
نه، ما هرگز نمیگوییم و این احتمال را نمیدهیم، امّا از این واقعه به ضعف ایمان و عدم اعتقاد محکم او به رسالت حضرت خاتمالانبیا(ص) پیمیبریم و این آگاهی و علمی است که برای هرکسی که دقّت در این اوضاع داشته باشد - اگر هم سنّی باشد و نخواهد به این نتیجه برسد - به آن میرسد چنانکه بسیاری از بزرگان اهلسنّت به آن رسیدهاند.
اما نسبت به خوابیدن امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در بستر رسول الله(ص) ؛ اگر فرضاً بگویند حضرت علی(علیهالسلام) میدانست و پیغمبر(ص) به او خبر داده بود و به نصرت خدا مطمئن بود، میگوییم: برفرض اینکه حضرت علی(علیهالسلام) با اطلاع در بستر پیامبر(ص) خوابیده باشد برای اینکه حضرت علی(علیهالسلام) و ابوبکر را در دو جایگاه قرار دهد، کافی است. جایگاهی که فاصلهاش از فاصله زمین و آسمان بیشتر میشود.
[1]. اشاره به آیه 40 سوره توبه: ) فَقَدْ نَصَرَهُ اللهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذینَ كَفَرُوا ثانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُما فِی الْغارِ إِذْ یَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللهَ مَعَنا(؛ «(اگر او را یارى نكنید)، خداوند او را یارى كرد (و در مشكلترین ساعات، او را تنها نگذاشت) آن هنگام كه كافران او را (از مكّه) بیرون كردند، درحالىكه دوّمین نفر بود (و یك نفر بیشتر همراه نداشت) در آن هنگام كه آن دو در غار بودند، و او به همراه خود مىگفت: غم مخور، خدا با ماست!».