نظر شيعه درباره برخي از همسران پيامبر(ص)
س. حرّ عاملى در تفسير آیه (وَلاتُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافرِ)؛ «با زنان کافر ازدواج نکنيد»، مىگويد: هرکس زن کافرى داشت، اسلام را به او عرضه کند، اگر اسلام را پذيرفت زن اوست وگرنه، او از آن زن بيزار است.
پس اگر عايشه چنانکه شيعه مىگويند کافر بود، پيامبر بايد طبق دستور کتاب خدا او را طلاق مىداد.
ج. همانطور که بارها گفته شد شيعه، عايشه را کافر اصطلاحي فقهي نميداند، ولي اگر داشتن زن کافر براي پيغمبر ممنوع و عيب باشد، حضرت نوح و لوط زير سؤال ميروند که قرآن بهصراحت ميفرمايد: (امْرَأَة نُوحٍ وَامْرَأَة لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا ...)([1] شما اين آيه را بخوانيد و اين حديث متّفقعليه را که «يَكُونُ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ كُلُّ مَا كَانَ فِي بَنِيإِسْرَائِيلَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ حَذْوَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّة»[2]خوب فهم كنيد.
چه مانعي دارد که در اين امّت همين برنامه جاري باشد و اين آيه، دفاع از پيغمبر اکرم(ص) تلقّي شود. بااينوجود تأکيد ميکنيم که شيعه از عايشه جز آنچه تاريخ مسلّم ميگويد حرف بيشتري نميزند.
[1]. تحریم، 10؛ «همسر نوح و همسر لوط تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولى به آن دو خيانت كردند».
[2]. صدوق، من لایحضره الفقیه، ج1، ص203؛ «هرچه در بنیاسرائیل پیش آمده در این امّت نیز پیش آمده و اتفاق خواهد افتاد؛ همانند منطبق شدن کفش بر کفش و برابر شدن گوش با گوش».
و در مصادر اهلسنّت با این عبارت آمده است «لَيَأتِيَنَّ عَلی أمَّتی مَا أتَی عَلی بَنِی إسْرائيل حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ». ترمذی، سنن، ج4، ص135 و دیگر مصادر اهلسنّت.