پنجشنبه: 30/فرو/1403 (الخميس: 9/شوال/1445)

عرضه ولایت حضرت علی(علیهالسلام)  بر انبیا

س. شیعیان مى‌گویند که هیچ پیامبرى نبوده است مگر آنکه به ولایت على دعوت كرده است و خداوند از پیامبران براى ولایت على پیمان گرفته است و چنان مبالغه کرده‌اند که شیخ تهرانى مى‌گوید که ولایت على بر همه چیزها عرضه شده است و هرچیزى که ولایت او را پذیرفته درست شده است و هرچیزى آن را نپذیرفته، فاسد و خراب گشته است!

به شیعه گفته مى‌شود که پیامبران به توحید و اخلاص عبادت براى خدا و یگانه‌پرستى دعوت كرده‌اند نه به ولایت على آن‌گونه که شما ادّعا مى‌کنید و اگر ولایت على چنان‌که شما ادّعا مى‌کنید در صحیفه‌هاى همه پیامبران نوشته شده است، پس چرا فقط شیعیان آن را نقل کرده‌اند و کسی دیگر از آن خبر ندارد، چرا در قرآن که دربردارنده همه کتاب‌هاست، ذکر نشده است؟

 ج. در بررسی و مقایسه عقاید شیعه و سنّی - اگر غرض منصفانه باشد - باید مبانی و اصول اصلیّه عقاید طرفین را که در اسلام و قرآن کریم مطرح است از توحید، الهیّات، صفات جلالیه و جمالیه، اسماء الله الحسنی، نبوّت، معاد، ملائکه و امور دیگر و نظام حکومت را بررسی کرد، مثلاً در الهیّات، معتقدات طرفین امر را بررسی نمود که در کدام‌یک از دو مذهب، تنزیه خدا از صفات نقص بیشتر است و در کدام‌‌یک، اعتقادات به تنزیه خدا از جهل، جسمانیّت، عجز و ناتوانی روشن‌تر و خالص‌تر است؟ کدام‌یک از دو مذهب بر اساس تعطیل و یا تشبیه است و کدام‌یک مذهبشان منزّه از تعطیل و تشبیه است؟

 

اگر می‌خواهید حقیقت و حقانیّت‌یابی کنید از این نقاط شروع کنید. آیات قرآن و سنّت رسول خدا و هدایت‌های اهل‌بیت‌(علیهم‌السلام)  را بررسی کنید تا اسلام خالص و توحید پاک و منزّه از تعطیل و تشبیه را بیابید و بشناسید.

به حاشیه‌ها و اطرافی که اثبات یا نفی آنها و قبول و اعتقاد به آنها و عدم قبول آنها در ایمان دخالت ندارد، نپردازید.

بررسی احادیث را به اهل‌فن واگذارید. البته در بین صدها و بلكه هزارها حدیث، احادیثی با مضامین اعجاب‌انگیز و موجب استبعاد از جهت متن وجود دارد و اگر بررسی تام انجام بگیرد، این‌گونه احادیث در کتاب‌های اهل‌سنّت فراوان‌ است؛ به سیری در صحیحین رجوع نمایید و به کتاب ابوهریره و کتاب شیخ‌المضیره و کتاب‌های دیگر بنگرید.

به‌علاوه در احادیث، مثل قرآن، بخش متشابهات آن را باید از محکمات تمیز داد. درعین‌حال به صرف استغراب مضمون، نمی‌توان حدیثی را رد کرد.

از سوی دیگر، مسئله اسناد حدیث نیز بسیار وسیع و گسترده است و حاصل اینکه با اینکه مضمون این احادیث را - که در اینجا به آن اشاره کرده است – غیرقابل‌قبول نمی‌دانیم، حقایق و واقعیات خیلی بیش از آن است که ما از آن اطلاع داریم، بلکه علما از آنها اطلاع دارند.

شما به پیش‌داوری گرفتار هستید. آیا اگر به این معانی، روایاتی در وصف عمر و ابوبکر بلکه معاویه باشد آن را به این نحو به باد رد می‌گرفتید؟ یا چون در فضیلت اهل‌بیت‌(علیهم‌السلام)  است موضع انکار می‌گیرید؟!

در پایان تکرار می‌کنم مضمون یک روایت را نمی‌توان به همه شیعه یا همه سنّی‌ها یا همه مسلمانان نسبت داد حتّی اگر غرابت هم نداشته باشد.

 

نويسنده: