اقامه نماز در زمان بیماری پیامبر(ص)
س. شیعه مىگوید که على بعد از پیامبر، امام برحق بوده است. پس چرا در مدّتى که پیامبر بیمار بود، علی حتى در یک نماز هم پیشنماز مردم نشد درحالیكه امامت صغرى، دلیلى براى امامت کبرى است؟
ج. در مدّتی که پیغمبر(ص) در بستر بیماری بود كسانی نگذاشتند دستور پیغمبر(ص) اجرا شود؛ همانها که میخواستند پس از پیغمبر(ص) حکومت را متصرّف شوند و برنامه الهی حکومت امامعلی(علیهالسلام) اجرا نشود با آن شدّت، پیغمبر(ص) را از کتابت وصیّت بازداشتند و آن مصیبت بزرگ را - که (رزیة یومالخمیس) نامیده میشود و ابنعباس در وصف بزرگی آن میگریست و میگفت: إِنَّ الرَّزِیَّةَ كُلَّ الرَّزِیَّةِ مَا حَالَ بَیْنَ رَسُولِ اللهِ وَ بَیْنَ أَنْ یَكْتُبَ لَهُمْ ذَلِكَ الْكِتَاب[1]- بر پیغمبر(ص) و بر اسلام وارد کردند.
آری! اینها با عوامل خود در داخل خانه آن حضرت و در بیرون، اوضاع را تحت نظارت قرار داده بودند که وقتی پیغمبر(ص) برای نماز نتوانست به مسجد برود و فرمود: در پی علی بفرستید؛ عایشه و حفصه بیدرنگ پدرانشان را حاضر کردند.
پیغمبر(ص) وقتی آن وضعیت را دید، فرمودند: برگردید، اگر به شما کاری داشتم پی شما میفرستادم.
وضعیت نماز در این موقع تحت کنترل اینها بود. فرستادن علی به مسجد، با سروصدا و مخالفتکردن این عده مواجه میشد که از هیچ اهانتی – چنانکه در قضیه یومالخمیس مرتکب شدند - پروا نداشتند.
آن حضرت فرمود: کسی با مردم نماز بخواند.
صدای عمر را شنید. با خشم و اعتراض دو بار فرمود: خدا و مسلمانان این را انکار میکنند.
وقتی دانست ابوبکر را به نماز گذاردهاند، شخصاً با حال شدّت بیماری به مسجد آمد و ابوبکر را کنار زد و خود نماز را بهجا آورد و ابوبکر با ناراحتی و قهر- با اینکه رسول خدا(ص) در شدّت بیماری بود - به سنح (بیرون مدینه) رفت و برنگشت، تا خبر رحلت حضرت را به او دادند.[2]
حاصل اینکه اوضاع بهتماممعنا غیرعادی بود و اگر بهطور عادی جریان میداشت در همهجا مشار بالبنان و شخص واحد، علی(علیهالسلام) بود.
اگر کسی میخواهد این رازها بر او آشکار شود، محقّقانه تاریخ را مطالعه نماید تا بفهمد اینها چه کردند و جاهپرستی بر سر اسلام و مسلمین چه آورد! البته تاریخ هم بهگونهای است که در آن دوران خفقان فقط مخفیانه آن را مینگاشتند و جرئت اظهار علنی را از مردم گرفته بودند.