شنبه: 1/ارد/1403 (السبت: 11/شوال/1445)

جامعیت علوم اهل‌بیت(علیهمالسلام)

س. شیعیان معتقدند که علم و دانش نزد ائمه آنها انبار شده است و آنها کتاب‌ها و دانشى را به ارث برده‌اند که به دیگران نرسیده است.

آنها مى‌گویند: «صحیفة‌الجامعة»، «كتاب على»، «العبیطة»، «دیوان‌الشیعة»  و «الجفر»، نزد ائمه هستند. از زمان غیبت مهدی تا به امروز فایده حقیقی این صحیفه‌ها چیست؟ این چه ادّعایی است كه اینها دارند؟

ج. در این اعتقاد چه اشکالی هست و چه شاهدی بالاتر برای این ادعاها وجود دارد از علومی که از اهل‌بیت‌(علیهم‌السلام)  صادر شد؟

این علومی که از آنها به مردم رسید و این مکتب علمی که آنها بر روی این امّت بلکه بر روی دنیا باز کردند، دلیل است و شاهد صدق است.

آنها مردم را به مناسبت‌ها از این علوم آگاه کردند و امروز مکتب غنیّ و قویم شیعه در همه رشته‌های علوم اسلامی؛ از اصول دین و فروع دین، کامل‌ترین و جامع‌ترین هدایت‌ها را در اختیار بشر گذارده است.

شما اگر از جفر و جامعه و اختصاص ایشان به علومی از رسول‌الله‌(ص)  استبعاد می‌کنید.

دانشمند بزرگی، مثل ابن‌خلدون می‌گوید (به این مضمون): از امامی مثل جعفر بن ‌محمد بعید نیست.[1]

 

اگر این اختصاصات نباشد، حدیث «أنَا مَدِینَةُ العِلْمِ وَعَلِیٌّ بَابُهَا»[2] و احادیث متواتر ثقلین[3]، سفینه[4] و احادیث و دلایل قطعی دیگر، معنا پیدا نمی‌کند. البته عنوان وحی و انزال شرع و احکام با ارتحال نبیّ اعظم‌(ص)  بالرفیق‌الاعلی پایان پذیرفت. او خاتم‌النبیین بود، امّا ائمه‌(علیهم‌السلام)  با ملائکه ارتباط داشتند، با آنها گفتگو می‌کردند و به‌اصطلاح محدِّث بودند.

همه این معالی درجات و شعب اعلی، درجاتی است که خداوند به پیغمبر یگانه و بی‌همتای خودش حضرت محمد بن‌ عبدالله‌(ص)  داده بود.

جا دارد که بگویم چرا حسد می‌ورزید؟ همه می‌دانند که ابوبکر، عمر و عثمان جاهل بودند و شما به آنها اعتراض نمی‌کنید، ولی علی‌(علیه‌السلام)  و امامان معصوم‌(علیهم‌السلام)  که عالم بودند، به آنها اعتراض می‌کنید. واقعاً باید برای شما متأسف باشیم.

نسائی در سنن نقل می‌کند:

كُنّا عِنْدَ عُمَر فَأتاهُ رَجُلٌ فَقَالَ یَا أمیرالمؤمِنینَ رُبما نَمْكُثُ الشَّهْرَ وَالشَّهرینَ وَلا نَجِدُ الماءَ. فَقَال عُمَر: أمّا أنا فَإذا لَمْ أجِدِ الماءَ لَمْ أکُنْ أصلِّی حَتّى أجِدَ الماءَ.[5]

در بین سایر صحابه نیز بی‌سواد و کم‌اطلاع فراوان بودند و اهل‌بیت‌(علیهم‌السلام)  مخصوصاً امیرالمؤمنین‌(علیه‌السلام)  منبع علوم لدنّیه و معارف اسلامیه بودند و علم همه صحابه در برابر علم آن حضرت نَمی از یَم و قطره‌ای از دریا بود.

 

همان بود که ضرار بن‌ ضمره در مجلس معاویه او را توصیف که می‌کرد گفت:

یَتَفَجَّرُ الْعِلْمُ مِنْ جَوَانِبِهِ وَ تَنْطِقُ الْحِكْمَةُ مِنْ نَوَاحِیه(على لسانه).[6]

از صدر اسلام تا به امروز، همه علمای اسلام و اهل تحقیق و پژوهش از هر مذهب و ملّت علی‌(علیه‌السلام)  را نابغه یگانه عالم انسانیت در علم و معارف می‌دانند و آن دانشمند بزرگ مسیحی کتابی پر از تحقیق به نام الإمام علی صوت العدالة الانسانیة[7] را در وصف اندكی از فضایل علی‌(علیه‌السلام)  می‌نویسد.

شما ناراحتید که آنان که به آنها دلبستگی دارید، مایه علمی نداشتند و فاقد صلاحیّت بودند.

در حسدورزی به علی‌(علیه‌السلام) ، شما مصداق این آیه از قرآن هستید: (أمْ یَحْسدُونَ النَّاسَ عَلى مَا آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ)[8] و علی‌(علیه‌السلام)  و ائمه‌(علیهم‌السلام)  مصداق این آیه و محسود شمایند:  (فَقَد آتَیْنا آلَ ابْراهِیمَ الكِتابَ وَالحِكْمَةَ وآتَیْناهُم ملْكاً عَظیماً. )[9] خدایی که به آل ابراهیم، کتاب و حکمت عطا کرد و اسماعیل و اسحاق، آن پیامبران عظیم‌الشأن را عطا فرمود، به محمد‌(ص)  هم، علی، حسن، حسین وسایر ائمه اهل‌بیت‌(علیهم‌السلام)  را عطا کرده است.

 

خدا در قرآن در مورد ابراهیم‌(علیه‌السلام)  می‌فرماید: (وَمِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُد وَسُلَیْمَان وَایُّوب وَیُوسُف وَمُوسى وَهارُونَ وَكذلِكَ نجزِی المُحْسِنینَ)[10] چرا استبعاد می‌کنید که از ذریّه پیغمبر اسلام‌(ص) ، شخصیّت‌هایی آن‌چنانی پیدا شوند که در علم، هم‌طراز آن گذشتگان باشند.

در کلمه (وَكذلِكَ نَجْزِی المُحْسِنینَ) تأمّل کنید. این‌گونه پاداش و جزا دادن، سنّت و وعده قطعی خداست. چگونه می‌شود نسبت به محمد بن عبدالله‌(ص) ، شخص اول ممکنات این پاداش را عطا نکند؟ چه کسی در بین محسنین از آن حضرت بالاتر و سزاوارتر به این پاداش است؟ در این معانی فکر کنید و به خود آیید.

 


[1].  ابن‌خلدون، تاریخ، «مقدّمه»، ج1، ص334.

[2]. حاکم نیشابوری، المستدرک، ج3، ص126 - 127 و مصادر دیگر اهل‌سنّت.

[3]. احمد بن حنبل، مسند، ج3، ص59؛ ترمذی، سنن، ج5، ص328 – 329؛ طبرانی، المعجم‌الکبیر، ج3، ص65 – 67.

[4]. حاکم نیشابوری، المستدرک، ج2، ص343؛ ج3، ص151.

[5]. نسائی، سنن، ج1، ص168؛ در نزد عمر بودیم مردی آمد گفت: امیرالمؤمنین بسا وقت‌ها ما یک‌ماه و دوماه درجایی می‌مانیم و آب پیدا نمی‌کنیم. پس عمر گفت من وقتی آب پیدا نکنم نماز نمی‌خوانم تا آب پیدا کنم.

[6]. ابونعیم اصفهانی، حلیة‌الاولیاء، ج1، ص84؛ ابن عبد‌البر، الاستیعاب، ج3، ص107 - 108؛‌ ابن‌عساكر، تاریخ مدینة دمشق، ج24، ص401؛ علم و دانش از اطراف او می‌جوشد و حکمت از دور و برش گویا می‌شود.

[7]. ر.ک: جرج جرداق، الامام علی صوت العدالة‌الانسانیه.

[8]. نساء، 54؛ «یا اینكه نسبت به مردم [پیامبر و خاندانش‏]، و بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد مى‏ورزند؟».

[9]. نساء، 54؛ «ما به آل ابراهیم، (كه یهود از خاندان او هستند نیز،) كتاب و حكمت دادیم و حكومت عظیمى در اختیار آنها [پیامبران بنى اسرائیل‏] قرار دادیم».

[10]. انعام،‌ 84؛ «از فرزندان او، داوود و سلیمان و ایّوب و یوسف و موسى و هارون را (هدایت كردیم) این‌گونه نیكوكاران را پاداش مى‏دهیم!».

نويسنده: