پنجشنبه: 6/ارد/1403 (الخميس: 16/شوال/1445)

كلام حضرت امام‌صادق(علیهالسلام)  درباره ابوبكر

 س. شیعه از جعفر صادق روایت مى‌کند که او مى‌گفت: ابوبکر دو بار مرا زاده است چون نسب جعفر صادق از دو طریق به ابوبکر مى‌رسد: اوّل ازطریق مادرش فاطمه بنت قاسم بن محمد بن ابى‌بکر و دوّم ازطریق مادربزرگش اسماء بنت عبدالرحمن بن ابى‌بکر، که اسماء مادر فاطمه بنت قاسم بن محمد بن ابى‌بکر است. سپس مى‌بینیم که شیعه روایت‌هاى دروغینى از امام‌صادق ارائه مى‌دهند که او جدّش ابوبکر را مذمّت مى‌نماید! سؤال اینجاست که چگونه امام صادق‌(علیه‌السلام)  از یک طرف به جد خود افتخار می‌کند و از طرفی به او طعنه می‌زند؟

ج.

عَنِ المرْءِ لاتَسْئَلْ فَسَلْ عَنْ قَرینِهِ
 

 

فَکُلُّ قَرینٍ بِالْمُقارِنِ یَهْتَدی[1]
 

 

باید دانست که اگرچه این دو نفر - ابوبکر و عمر - در مخالفت با خلیفه منصوص همکاری کردند، ولی بین نفسانیات آنها و سوابق و نسب آنها جدایی‌های بسیار بود. موضع‌گیری‌های به ظاهر خشن و دور از اخلاق از عمر صادر شد که از ابوبکر نقل نشده است.

ازجمله در منع پیغمبر اکرم‌(ص)  از وصیّت و آن خشونت و اهانت به مقام نبوّت، عمر بود که آن‌گونه جسارت نمود[2] که حتی به اشخاص عادی در چنان حالی کسی چنین جسارتی نمی‌کند.

 

از خود سنّی‌ها باید پرسید که این مخالفت صریح با امر پیغمبر خدا‌(ص)  چه عنوانی دارد؟ بعد هم در جریان بیعت‌گرفتن، با آن غلظت، شدّت و تهدید، مردم را وادار به بیعت می‌کرد و نسبت به یگانه دختر رسول خدا سیدة نساء‌العالمین نیز جسارت نمود و سوابق دیگر او در جاهلیّت از جهت نسب و غلظت طبع - که گفته می‌شود شش دختر خود را زنده‌به‌گور نمود[3]- همه اینها او را به‌گونه‌ای نامقبول‌تر می‌نماید.

او حتّی از بیعت با ابوبکر نیز پشیمان بود و در آن فتنه می‌گفت:

إِنَّ بَیْعَةَ أَبِی بَكْرٍ كَانَتْ فَلْتَةً وَقَى اللهُ شَرَّهَا.[4]

به‌هرحال ابوبکر، خصوص این ظواهر را نداشت، مثلاً در طهارت نَسَب او حرفی نبود و در روحیات، نفسانیات و برخورد با مخالفان ملایمت داشت یا ملایمت می‌ورزید.

اسماء بنت‌ عمیس، که همسر حضرت جعفر طیار برادر حضرت امیرالمؤمنین‌(علیه‌السلام)  بود در حباله نکاح او قرار گرفت ولی روابط اسماء با بنی‌هاشم، مخصوصاً حضرت زهرا‌(علیها‌السلام) بسیار خوب بود و بعد از ابوبکر هم با امیرالمؤمنین‌(علیه‌السلام)  مزاوجت کرد و به این جهت محمّد بن ابی‌بکر که فرزند اسماء از ابی‌بکر بود در بیت حضرت امیرالمؤمنین‌(علیه‌السلام) ، تحت تربیت امیرالمؤمنین‌(علیه‌السلام)  قرار گرفت و در ایمان به ولایت‌، دارای آن درجه والا شد و مادر حضرت صادق‌(علیه‌السلام)  دختر قاسم فرزند او می‌باشد و عبدالرحمان بن ابی‌بکر اگرچه در جنگ جمل شرکت داشت ولی در نفی ولایتعهدی یزید با حضرت امام‌حسین‌(علیه‌السلام)  همراه بود و معاویه برای او صدهزار درهم فرستاد که ولایتعهدی یزید را قبول کند، ولی او ردّ کرد و قبول ننمود.

 

به‌هرحال این سوابق، مسئولیت و گناه بزرگ ابوبکر را در عهده‌دار شدن منصب و مقامی که حقّش نبود کم نمی‌کند و «وَلدَنِی‏ أَبُوبَكْرٍ مَرَّتَیْن‏»[5] او را تبرئه نمی‌کند، چنان‌که فرمایش پیغمبر‌(ص)  است که به همین شیوه می‌فرماید: «أنا بنُ الفَواطِم»[6] و «أنَا ابنُ‏ العَوَاتِكِ‏ من‏ سُلَیْم‏».[7]

 

 

[1]. از مرد (شخص) نپرس، از رفیق و دوستش بپرس، هرکسی اخلاق و رفتار همنشین خود را دارد.

[2]. بخاری، صحیح، ج5، ص137 – 138؛ مسلم نیشابوری، صحیح، ج5، ص76.

[3]. طبرانی، المعجم‌الکبیر، ج18، ص337؛ نووی، المجموع، ج19، ص187؛ افغانی، محمدسعید، مجلة‌ حضارة‌الاسلام، دمشق، عدد2، ص22، س23.

[4]. احمد بن حنبل، مسند، ج۱، ص۵۵؛ بخاری، صحیح، ج۸، ص۲۶؛ بیعت با ابوبکر ناگهانی و غیرمنتظره بود خدا از شرّ این بیعت حفظ و نگهداری کند.

[5]. اربلی، كشف‌الغمه، ج2، ص374؛ مزی، تهذیب‌الکمال، ج5، ص75؛ ذهبی، تذکرة‌الحفاظ، ج1، ص166؛ ج6، ص155؛ ابن‌عنبه حسینی، عندة‌الطالب، ص195؛ «به دو واسطه من زاده ابوبکر هستم». (توضیح: امّ‌فروه مادر امام‌صادق× دختر قاسم بن محمد بن ابی‌بکر و مادر آن بانوی مکرّمه اسماء دختر عبدالرحمان بن أبی‌بکر است).

[6]. یعقوبی، تاریخ، ج2، ص122؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج3، ص108؛ ابن‌اثیر جزری، الكامل فی التاریخ، ج2، ص33 - 35؛ «من پسر بانویی به نام فاطمه و عاتکه از سلیم هستم». (توضیح: مراد، فاطمه دختر عمرو بن عائذ بن عمران و فاطمه دختر ربیعه و فاطمه دختر حارث و فاطمه دختر سعد بن سهل است و مراد از عاتکه، عاتکه دختر هلال بن وهیب و عاتکه دختر عتواره و عاتکه دختر یخلد بن نضر بن کنانه است) به پاورقی بحارالانوار مجلسی، ج16، ص105 و ج19، ص171 – 172 ضمن حدیث16 مراجعه کنید.

[7]. کلینی، الکافی، ج 5، ص51؛ طبرانی، المعجم‌الکبیر، ج7، ص169؛ حسینی کجوری، الخصائص‌الفاطمیه، ج2، ص7.

موضوع: 
نويسنده: