سه شنبه: 29/اسف/1402 (الثلاثاء: 9/رمضان/1445)

 شرایط ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام)

 س. شما مى‌گویید كه علّت پنهان‌شدن امام دوازدهم شما در غار، ترس از ستمگران است. پس وقتى این خطر با به قدرت رسیدن حکومت‌هاى شیعه، مانند صفوى‌ها و دولت فعلى ایران رفع شد، چرا او ظهور نکرد؟

ج. احدی از شیعه نگفته است که آن حضرت در غار پنهان شده است. در آغاز ولادت حضرت که از انظار پنهان بودند، برای این بود که غیبت رسمی شروع نشده بود و خطر تعرّض حکومت - که در نهایت تفحّص از این امر بود - وجود داشت این تعبیر خوف و بیم مربوط به عصر شکل‌گرفتن غیبت و آزمایش شیعیان است، ولی با تحقّق غیبت، حضرت از این خطرات، مثل خضر مصون می‌باشند و علامت معروف و مشهور ظهور که در اخبار معتبر و صحیح – که حتی اهل‌سنّت آن را نقل کرده‌اند - است، پر شدن زمین از ظلم و جور می‌باشد.[1]

اما تشکیل یک حکومت به‌عنوان شیعی و ولایی مانند حکومت صفوی و دولت فعلی ایران، آن قسط و عدل جهانی را فراهم نمی‌نماید. شرایط آن ظهور که قرآن و کتاب‌های آسمانی قبل و روایات به آن بشارت داده‌اند، شرایط خاصی است كه این حکومت‌ها نمی‌توانند محقّق آن شرایط باشند.

این چراها در اموری که به تقدیر الهی مقرّر است بی‌جا و حاکی از نقصان معرفت است. همان‌طور که در اصل آینده جهانی عدل و داد نمی‌شود گفت كه چرا

 

پیغمبر‌(ص)  فرمود:

«اگر از دنیا باقی نماند مگر یک روز، آن حضرت ظهور می‌فرماید و عالم را پر از عدل و داد می‌کند چنان‌که پر از ظلم و جور شده باشد».[2]

مگر در زمان خود آن حضرت‌(ص) ، این موضوع ممکن‌التحقّق نبود و چرا باید زمین پر از ظلم و جور شده باشد تا پر از عدل و قسط گردد و چرا و چرا ... ؟

یک جواب کلّی از این سؤالات، آیه کریمه (لا یُسْئَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَهُمْ یُسْئَلُون‏)[3] است.

بشر، هرکس که باشد و به هرکجا که برسد و اگر تمام علوم دنیا و ظاهر و باطن را هم بداند، در برابر قدرت و علم خدا و در برابر عظمت آثار قدرت خدا - که نه برای آن آغازی می‌تواند تصوّر کند و نه پایانی - حق این سؤالات را ندارد:

پشه چون داند که این باغ از کی است
 

 

در بـهاران زاد و مـرگش در دی است
 

 

بشر همان‌طور که آن شاعر دانا و به بلوغ‌ علمی ‌رسیده می‌گوید:

دل گـرچه در این بادیه بـسیار شتافت
انـــدر
دل مــن هــزار خورشید بتافت
 

 

یک موی ندانست و بسی مـوی شکافت
و
آخـــر بـه کــمال ذرّه‌ای راه نــیافت
 

 

از درک کمال ذرّه هم ناتوان است.

 


[1]. احمد بن حنبل، مسند، ج3، ص37، 70 و مصادر دیگر اهل‌سنّت.

[2]. ابوداوود سجستانی، سنن، ج2، ص310 و دیگر منابع معتبر اهل‌سنّت.

[3]. انبیاء، 23؛ «هیچ‌كس نمى‏تواند بر كار او خرده بگیرد ولى در كارهاى آنها، جاى سؤال و ایراد است».

نويسنده: