ارتداد خلفا و مبارزه با مرتدین
س. اگر چنانکه شما مىگویید اصحاب بعد از وفات پیامبر همه مرتد شدند، پس چگونه با مرتدان از قبیل اصحاب مسیلمه، یاران طلیحة بن خویلد، پیروان اسود و سجاح و دیگران پیکار کردند و آنها را به اسلام بازگرداندند؟ آیا اصحاب وقتی طبق ادعای شما مرتد شده بودند نباید آنها را یاری میکردند، یا حداقل آنها را به حال خود وامیگذاشتند؟
ج. اینهم یک افتراست. اولاً چنانکه گفتیم ارتجاع و ارتداد مراتبی دارد، به یک معنا، ترک یک سنّت نبوی یا اِعمال یک بدعت در دین ارتداد است و در آخرین درجه، انکار توحید و بازگشت به بتپرستی ارتجاع است.
شما چقدر خلط مبحث میکنید؟ کسانی که حکومت را به دست گرفتند بر اساس حفظ حکومت خود باید با اصحاب مسیلمه و سایرین جنگ کنند.
اینها بهعنوان اسلام روی کار آمده بودند و باید شعایر اسلام را - مثل نماز، روزه و زکات و ممنوعیت معاصی؛ مثل زنا، لواط، شرب خمر و قمار - ترویج نمایند و با مسیلمه، طلیحه، اسود و سجاح جنگ کنند؛ ترک آنها و نصرت آنها نفی خودشان بود و هرکس در بین مسلمین، منافق بود با مسیلمهها جنگ میکرد.