گرایش برخی از صحابه به جاهلیّت
س. شیعیان همه اهلبیت را که در قرن اوّل بودهاند کافر قرار مىدهند؛ زیرا در روایتها و منابع مورد اعتمادشان آمده است که بعد از پیامبر همه مردم مرتد شدند، بهجز سه نفر: سلمان، ابوذر و مقداد و بعضى مىگویند فقط هفت نفر بر اسلام باقى ماندند، امّا از این هفت نفر هیچکس از اهلبیت نیست. پس شیعه همه را مرتد و کافر قرار دادهاند.
به آنها مىگوییم که آنان که اموال، خانه و دیارشان را بهخاطر خدا و پیامبرش به میل خود ترک گفتند، چگونه مىتوان گفت که آنها بهخاطر شهوت و حبّ ریاست مرتد شدند.
ج. معاذالله که شیعه جمیع اهلبیت(علیهمالسلام) یا یک نفر از آنها را از قرن اول تکفیر کرده باشند.
شاعر عرب جواب این سؤال را چه خوب داده است:
لَقَدْ عَجِبُوا مِنْ اصْحابِ أحْمَد إذ رَضُوا |
|
بِــتَقْدیمِ ذی جَهْلٍ وَتأخیر ذی فَضْلٍ |
ارتداد و بازگشت مراتبی دارد. سستشدن اشخاص در بعضی مواضع، ارتداد و
گرایش به جاهلیت است: (وَمَایُؤْمِنُ أكْثُرُهُم بِاللّهِ إلا وُ هُم مُشْرِكونَ)[2]
لذا پیامبر(ص) میفرماید:
این سه نفر (سلمان، ابوذر و مقداد) در ایمان به خدا ذرّهای متمایل به غیر خدا نشدند نه اینکه دیگران همه مرتد و کافر شده باشند.
پس شیعه همه را کافر نمیدانند، ولی مثل اهلسنّت که همه حتّی منافقین را مسلمان، عادل و مقتدای خود میداند هم نیستند كه ندای «الصّحابة كُلُّهُم عُدولٌ» سر بدهند، كه قرآن، سنّت، عقل و تاریخ آن را ردّ میكند!
[1]. هرآینه تعجب کردند از اصحاب حضرت محمد| که چگونه راضی شدند به تقدم جاهلی بر فاضلی و از اصحاب موسی که در زمان حیات او راضی شدند عوض خالق جهان گوساله را بپرستند.
[2]. یوسف، 106؛ «و بیشتر آنها كه مدعى ایمان به خدا هستند، مشركند».
[3]. حر عاملی، وسائلالشیعه، ج16، ص254 - 255؛ «شرک مخفیتر از راه رفتن مورچه بر سنگ صاف در شب تاریک است».