علایلی مینویسد: در آنچه از اخبار و تاریخ حسین(علیهالسلام) نزد ماست میبینیم كه وی كمال مواظبت را در تأسّی به خویش داشت بهطوریكه از همة جهات و نواحی، نمونة كامل پیغمبر(ص) بود.
كسی كه همه حالات و سكون، حركت، فكر و تأمّلاتش الهی بود، میبینیم كه در جهاد، فداكارانه شمشیر میزد و ازخودگذشته بود؛ هیچ كار و تكلیفی او را از وظیفه و تكلیف دیگر باز نمیداشت.[1]
ما اگر حسین(علیهالسلام) را در بین بزرگان و صاحبان شخصیّت و عظمت، مقدّم میداریم فقط به این دلیل نیست كه مرد عظیمی را مقدّم داشتهایم؛ بلكه عظیمی را مقدّم میداریم كه هر باعظمتی در برابر عظمت او در حال كُرنش است و شخصی را برتری میدهیم كه از هر شخصیّتی بالاتر است و مردی را مقدّم میداریم كه فوق تمام رجال تاریخ در اجتماع آنهاست و این تقدیم، هیچ كار تازه و بدیعی نیست؛ زیرا مردان تاریخ، عُمر خود را در تحصیل مجد و بزرگواری زمین به پایان رساندند، امّا حسین(علیهالسلام) جان خود را در راه تحصیل مجد آسمان فدا كرد و چنین كسی بالاتر و برتر از همه است.
[1]. علایلی، سموالمعنی، ص102.