مردی كه از عظمتِ نبوّتِ محمد(ص)، عظمت مردانگی علی(علیهالسلام) و عظمت فضیلت فاطمه(علیهاالسلام) به وجود آمده، نمونة عظمت انسانی و نشانة آشكار بزرگی اخلاق است، پس یاد او و ذكر حالات او تنها یاد و ذكر یك مرد بزرگ نیست؛ بلكه یاد و تذكار انسانیّت جاویدان است. اخبار
و تاریخ او تاریخ یك قهرمان فضیلت بشری نیست، بلكه تاریخ قهرمانی بیمانند است.
عقّاد مینویسد: «بنیامیّه بعد از شهادت سیّدالشّهدا(علیهالسلام) بهمدّت شصت سال، حسین و پدرش را بر فراز منابر سبّ میكردند امّا یك نفر از آنها نتوانست نسبت به مقام ورع، پارسایی، پرهیزكاری و مراعات او از احكام دین جسارتی بنماید و او را به كوچكترین گناهی كه ممكن است در آشكار یا پنهان از آدمی صادر شود متّهم سازد.
آنها میخواستند كه در مورد حسین(علیهالسلام) غیر از خروج بر حكومتشان چیزی گفته شود یا عیبی در او بجویند اما زبان خودشان و زبان مزدورانشان را از اینكه عیبی را به حسین(علیهالسلام) نسبت بدهند، كوتاه دیدند».[1]
و باز عقّاد آورده است: «كربلا امروز حرمی است كه مسلمانان، آن را برای عبرت و یادبود و غیرمسلمین برای مشاهده و تماشا، زیارت میكنند امّا حقّ این است كه كربلا باید زیارتگاه كسی باشد كه برای نوع بشر نصیبی از قدس و فضیلت میشناسد؛ زیرا ما هیچ بقعهای از بقاع زمین را نمیشناسیم كه نام آن با فضایل و مناقبی توأم باشد كه آن فضایل و مناقب لازمتر از فضایلی است كه با اسم كربلا بعد از شهادت حسین(علیهالسلام) مقرون گردید».