به گواهی دانشمندان بزرگ غرب و شرق، پیشرفتهای علمی و صنعتی روزافزون ـ كه حكایت از استعداد وسیع و توان اندیشه بشر دارد ـ بههیچوجه موجب سستی ایمان به خدای جهان و برنامههای آسمانی و هدایتهای اخلاقی و اجتماعی پیامبران نمیشود؛ و اصولاً تا آنجا كه فكر دوربین بشر به كاوشهای بزرگ علمی توفیق یافته و به كشف مجهولات بسیار نایل شده، هیچ رابطهای میان ترقّی دانش و صنعت، و كاهش نیروی ایمان یافت نشده و پس از این هم رابطهای پیدا نخواهد شد؛ بلكه هرچه بشر در ناحیه كشف قوای طبیعت و تسخیر زمین و آسمان قدم به جلو بردارد، نیروی ایمان او استوارتر و احساس او به آن وجود بزرگ (خدا) ـ كه تمام این نظامات جهان، از كهكشانها تا ذرّه و اتم را برقرار كرده ـ بیشتر میشود.
تاریخ سیر ادیان نشان میدهد كه بهموازات ترقّی علم و دانش، ایمان واقعی بشر نیز همواره روبهتكامل بوده است.
تمام اقداماتی كه دانشمندان درزمینه كشف خواصّ پدیدههای این عالم دارند و تمام دانشهایی كه در رشتههای گوناگون این پدیدهها شب و روز دانشمندان را به بررسی و تحقیق وادار كرده ـ از دانش پزشكی، گیاهشناسی، زیستشناسی، زمینشناسی، كیهانشناسی و... ـ همه دلایل خداشناسی قرآن مجید و معارف دین اسلام را تأیید میكنند؛ و آنچه را در قرآن و احادیث اسلام درباره تمام موجودات بهطورعام بیان شده، این دانشها آن را بهطور استقراء و بررسی در هر رشته، بیان میدارند.
قرآن میگوید: تمام عالم، تحت یك نظام دقیق قرار داد.
دانشهای بشری نیز، از هریك از نظامها و ارتباطی كه میان این پدیدههای جهانی برقرار است، سخن میگویند.
بهطور مثال: اگر نظام دقیق و ارتباط بین اجزای این جهان وجود نداشت، امكان موفقیّت بشر برای تسخیر ماه و كرات دیگر خردپسند نبود.
تمام دانشها، روی نظم و ارتباط اجزای این جهان پیدا شده است؛ حتّی دانش پزشكی بر اساس نظام جسمی بدن انسان پیشرفت كرده و بیماریها را علاج میكند.
این نظم همان است كه در قرآن مجید مكرّر از آن یاد شده است. دانش امروز امكان تسخیر كرات را عملی كرد. قرآن هم چهارده قرن پیش تمام كرات و مخلوقات را صریحاً مسخّر انسان معرفی فرموده است.
اسلام، تمام افراد بشر را عضو یك جامعه و همه حیوانات و نباتات و جمادات را اعضای یك جامعه بزرگتر و بالاخره تمام مخلوقات كوچك و بزرگ را باهم مرتبط و عضو جامعه بزرگ ممكنات ـ كه یك اراده بر همه آنها حكمفرما، و یك نظام در همه آنها برقرار است ـ میداند.
علوم امروز نیز همه این ارتباطات و همبستگیها را كشف میكنند.
ازنظر دانشمندان و علما، علم مؤیّد ایمان، و ایمان مشوّق علم است؛ ولی افرادی نادان كه از علوم و دانشهای قدیم و جدید بیاطّلاع میباشند، گمان میكنند كه چون وسایل زندگی مادّی عوض شده، مسائل اخلاقی و معنوی و برهانی نیز عوض میشود؛ و چون مظاهر زندگی مادّی دستخوش تحوّل و تغییر است، همهچیز قابلتحوّل و تغییر میباشد و چون از ابتدا ایمان پابرجا و بااساس نداشتهاند و از حدود تقلید جلوتر نرفتهاند، نسبت به تعالیم اخلاقی و دستورات انبیا، بیاعتنا شدهاند و گمان میكنند كه مثلاً چون بشر، اسب و... را كنار گذارده و از اتومبیل و هواپیما و... استفاده میكند، باید ایمان، امانت، صداقت، محبّت، عفاف، پاكدامنی و سایر تعالیم اخلاقی را كنار بگذارد.
این تفكّر نتیجه جهل ونادانی و بیاطّلاعی از حقایق دین و دعوت دین، و خلط و اشتباه بین امور روحانی، معنوی و اخلاقی و اجتماعی با امور صناعی است و با اندك توجّه، این اشتباه برطرف میشود؛ زیرا
اگر بین ضعف ایمان و پیشرفت صنعت و تغییر مظاهر زندگی مادّی رابطهای بود و بهموازات ترقّی و تحوّلات مادّی و صنعتی، ایمان ضعیف شده و در قوس نزولی حركت میكرد، قرنها پیش از این، فاتحه ایمان خوانده شده و همهجا بیایمانی، حاكمِ مطلق شده بود؛ چرا كه تمام مظاهر زندگی بشر از خانه، لباس، خوراك، كسب و تجارت، زراعت، آلات و ادوات، خواندن و نوشتن، كتاب و چاپ، نقل و انتقال، ریسندگی و بافندگی، همه بهتدریج و در اثر پیشرفت صنعت و اختراع و كشف مجهولات، ساخته و تكمیل شده و هر روز، بشر قدمی به جلو برداشته و در جهان علم و صنعت اطّلاعات تازهای كسب كرده است. و درحالیكه این مظاهر زندگی از هزاران سال پیش تاكنون در حال تغییر بوده و هست، ایمان و لوازم آن همواره ثابت و برقرار باقی مانده است؛ بهطوریكه اگر یك مؤمن و یك موحّد حقیقی چندهزار سال پیش، مانند: ابراهیم خلیل(علیهالسلام) به این دنیای ما بازگردد، اصلاً و ابداً چیزی از ایمانش كاسته نمیشود و با همان ادلّهای كه قرآن از آنها حكایت كرده، اكنون هم مردم را به خدا راهنمایی میكند؛ و همانطور كه آن روز بشرپرستی و شرك را محكوم میكرد، امروزهم بشرپرستی را كه به صُور دیگر رایج شده، محكوم میكند؛ زیرا هیچ فرق و تفاوتی پیدا نشده، جز ترقّی علم و افزایش اطّلاع بشر، كه آنهم مؤیّد ایمان و سبب نیاز بیشتر انسان به یك نظم دینی و وجدانی شده است.