جمعه: 10/فرو/1403 (الجمعة: 19/رمضان/1445)

حسین یعنی چه؟

پیغمبر‏‌(ص) درضمنِ حدیثی روایت كرده كه چون خدا آدم را آفرید، در سمت راست عرش، پنج شَبَح در نور دید كه در سجده و ركوع هستند. آدم پرسید: «این پنج شَبَح كه در هیبت و صورت من‌اند چه كسانی هستند؟».

 

خطاب شد: «اینان پنج تن از فرزندان تو هستند كه پنج نام برای آنها از نام‌های خود مشتقّ كرده‏ام و اگر برای ایشان نبود بهشت و جهنّم، عرش و كرسی، آسمان و زمین، فرشتگان و آدمیان و جنّیان را نمی‏آفریدم؛ پس من محمودم، و این محمد است؛ من عالی هستم، و این علی است؛ من فاطرم، و این فاطمه است؛ من احسانم، و این حسن است؛ من محسنم و این حسین است. به عزّتم، سوگند یاد نموده‏ام كه هركس ذرّه‏ای از كینة ایشان را در دل داشته باشد او را داخل آتش می‏كنم. ایشان برگزیدگان من هستند، به ایشان نجات می‏دهم، و به ایشان هلاك می‏نمایم. هروقت حاجتی داری به این پنج تن متوسّل شو». پس پیغمبر‏‌(ص) فرمود: «ماییم كشتی نجات! هركس به آن متعلّق شود نجات یابد و هركس از آن برگردد هلاك گردد».[1]

در روایتی دیگر سلمان فارسی از پیامبر‌(ص)  حدیث می‌كند كه پیامبر‌(ص) فرمود: «خداوند برای ما نام‌هایی از نام‌های خویش مشتقّ ساخت؛ پس خداوند – عزَّوجلَّ - محمود است و من محمدم، و خداوند اعلی است، وبرادرم علی است و خداوند فاطر است، و دخترم فاطمه است، و خداوند محسن است و دو پسرم حسن و حسین می‌باشند».[2]

 


[1]. مغربی، شرح‌الاخبار، ج2، ص500 - 501؛ بحرانی، غایةالمرام، ج1، ص25 - 26‌؛ مجلسی، بحارالانوار، ج27، ص5؛ امینی، الغدیر، ج2، ص300.

[2]. جوینی خراسانی، فرائد‌السمطین، ص41، ح5. این‌گونه احادیث ممكن است اشاره به مقام كمال پنج تن و خمسة طیّبه باشد و اینكه آنها مؤدّب به آداب الهی، و مربّی به تربیت ربوبی هستند و به اخلاق الهی تخلّق دارند و چنان‌كه نام، انسان را به مسمّی می‏رساند، آنها نیز كه اسم‌های حق و مشتقّ از نام‌های او هستند ما را به خدا هدایت می‏كنند و همچنین دلالت بر ارتباط آنها با عوالم غیب دارد، و در روایات است كه «نَحْنُ وَاللهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی». عیاشی، تفسیر، ج2، ص42؛ کلینی، الکافی، ج1، ص143 – 144؛ فیض کاشانی، تفسیرالصافی، ج2، ص255. و اگرچه همة موجودات به این معنا اسم‌های حق هستند امّا این پنج نور مقدس، مقام شامخ دیگری دارند و دلالت آنها بر مسمّی، اظهر و اَبین است و امّا اینکه چرا این پنج نور هركدام مخصوص به اسمی شده‏اند؛ شرحش از حوصلة این كتاب خارج است.

نويسنده: 
کليد واژه: