حقير، با كسب اجازه از عزيزان خودم، مدّاحان اهلبيت(علیهمالسلام) ، در اين مجال اندك به مواردي كه بايد بدان توجه شود اشاره مينمايم:
1. هدف مدّاحان بايد ترويج دين، نشر معارف، ذكر مصائب اهلبيت(علیهمالسلام) و كسب درجات معنوي و اجر و ثواب الهي باشد و در مقام معاملة اين كار عظيم و ثوابهاي بزرگ آن با امور مادّي نباشند و
بدانند كه خدمات مخلصانهاي را كه انجام ميدهند اگر با تمام دنيا هم معامله نمايند، مغبون ميشوند.
2. مطالبي را كه ميگوييد و هر سخني را كه در هر رابطه، حتّي تعريف از اشخاص بر زبان ميآوريد حقّ باشد و سعي كنيد زبانتان به باطل نرود و آية كريمة: ﴿مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ﴾[1] را مدّنظر قرار دهيد.
3. سعي شود اشعار مدايح و مراثي كه خوانده ميشود از جهت مضمون، معنويّت و پيام، بلند و عالي و برگرفته از هدايتهاي قرآني و روايي باشد و اشعار، ضعيف و متضمّن مضامين سست، خرافي و بيمصدر نباشد.
4. از اشعار اغراقآميز و غلوّگونه و شعارهاي غاليانه و اشعار بهاصطلاح عرفاني و صوفيانه كه برخي عقايد باطله را القا مينمايند بايد جدّاً پرهيز نمود.
5. بايد مدّاحي شعبهاي از تبليغات ديني و مدّاحان محترم واسطة رساندن معارف دين و پيام هاي ائمّه معصومين(علیهمالسلام) باشند. ازاينرو چاكران بااخلاص آستان مقدّس حسيني اوّلاً در تصحيح عقايد و ثانياً تهذيب اخلاق خود كوشش فراوان نمايند كه با سيما، سيره و عمل نيز بر تأثير مضاميني كه به شعر يا به نثر القا ميكنند بيفزايند و مصداق: اَلْمَوْعِظَةُ إِذَا خَرَجَتْ مِنْ قَلْبٍ وَقَعَتْ فِي قَلْبٍ[2] گردد.
6. بديهي است آنچه بيشتر، نهاد مدّاحي را مطرح كرده و سبب ظهور آن بوده و هست، مدح اهلبيت(علیهمالسلام) و بهخصوص ذكر مصيبات آن بزرگواران و به ويژه مصائب حضرت سيّدالشّهدا(علیهالسلام) است كه حتّي در مختصرترين صورت آن، موجب بهشت ميشود امّا مدّاحان گرامي بايد براي بيدارکردن مردم و رشد عقلاني و فكري آنها از اشعار بامعنا و معرفتبخش و پندآموز در ستايش، حمد و تذكر نعمتهاي الهي استفاده نمايند.