امامحسین(علیهالسلام) باآنهمه مصیبات و شدائد و نوائب و دواهی ـ که اگر بر کوهها وارد شدی طاقت نمیآوردند و اجزای وجودشان از یکدیگر متلاشی و متفرّق میشد ـ ، صابر و راضی به قضای الهی بود و مکرّر در مکرّر به خدای خود ـ درحالیکه لبش تشنه و شکمش گرسنه و زخمش بیشمار و دشمنان وجود مبارکش را احاطه کرده و زخم از پس زخم بر بدن مبارکش میزدند ـ عرض میکرد: «صَبْراً عَلَی بَلَائِكَ وَرِضاً بِقَضَائِكَ»؛ و نیز با زبان خشکیده و جگر سوخته، گاهگاهی طلب آب مینمود و میفرمود:
«وَاعَطَشَاه! وَاقِلَّةَ نَاصِرَاه! یَا قَوْمِ!ِ اِسْقُونِی شَرْبَةً مِنَ الْمَاءِ قَبْلَ طُلُوعِ رُوحِی مِنْ جَسَدِی»؛
«ای مردم بیمروّت! ای خلق بیحمیّت! یک شربت آب به من دهید پیش ازآنکه روح از بدنم مفارقت نماید».
به سبط پیمبر خدا را ثوابی |
|
گذارید منّت به یک جرعه آبی
|