شنبه: 1/ارد/1403 (السبت: 11/شوال/1445)

نقش مهدویت

از آنچه گفته شد معلوم گردید كه مهدویت نیز مانند سایر عقاید اسلامى نقش عملى خود را داشته و اگر تأثیر آن از سایر عقاید اسلامى بیشتر نبوده، كمتر نمى‌باشد.

مهدویت نقش موجودیت اسلام را در عمل حفظ كرده و از اینكه بر مسلمانان یأس و ناامیدى مسلط شود، جلوگیرى مى‌كند و ضامن بقاى نقش عملى اسلام است. این نهاد اسلامى همیشه نقش اسلام را بیشتر در عمل خواهان بوده و مسلمانان را به پیاده‌شدن نقش اساسى و كلّى اسلام امیدوار ساخته و برخلاف آنان‌كه نقش اسلام را پایان‌یافته گرفته‌اند، مهدویت آن را همچنان در آغاز كار و در بین راه مى‌داند و اسلام را بیش از آنكه دین چهارده قرن پیش باشد، دین

 

حال و دین آینده و قرن‌هاى بعد و چهارده‌ها قرن بعد هم اگر جهان ادامه یابد، مى‌داند.

پس نقش عملى مهدویت در پاسدارى از اسلام و نقش عملى اسلام موجود و گسترش و توسعه آن بسیار حسّاس و قابل‌توجّه است و این اندیشه و عقیده‌اى است كه مسلمان را از اینكه عمر اسلام را تمام بداند و تسلیم كفّار و مكتب‌هاى الحاد و كفر شود، یا جهان را از اسلام بى‌نیاز بشمارد، مصونیت مى‌بخشد.

عقیده مهدویت با ابعاد ممتاز و سازنده‌اى كه دارد، سنگر روحى و عقیدتى مقاومت مسلمانان بوده و هست.

ایمان مسلمانان به اینكه این دین باید پیش برود و جهان‌گیر شود و دنیا را به زیر پرچم توحید درآورد، آنها را در برابر امواج حوادث ثبات بخشید و در مقابل دشمنان پایدارى و استقامت داد و همان‌گونه كه مسلمانان صدر اسلام گوشه‌گیرى و انزوا و ترك مداخله در امور را شعار خود نساختند و این ایمان به آینده مشوّق و محرّك آنها به جهاد و تلاش بیشتر بود، امروز و در عصر حاضر و در آینده نیز این عقیده، این بركات را دارد كه توانست انقلابى مثل انقلاب اسلامى ایران را پى‌ریزى و رهبرى نماید.

عقیده مهدویت، محتوایش عقیده به بقاى اسلام است و اینكه این دین مانند كوه و زمین و آسمان استوار است و در برابر حوادث پایدار.

 

این عقیده، محتوایش این است كه آینده براى این دین است و آخرین اَبرمرد كه خلاصه دودمان رسالت است، مروّج و زنده‌كننده آن است.

این عقیده علاوه بر آنكه خود اصالت دارد، به معتقداتش نیز اصالت مى‌دهد و تلاش و كوشش و تعهّد مى‌بخشد. هرکس این عقیده را در ترك امر به معروف و نهى از منكر و تعهّداتى كه در برابر خدا و پیغمبر‌(ص) و حضرت صاحب‌الامر‌(علیه‌السلام) و امّت دارد، عذر و بهانه خود قرار دهد، گمراه است. هرگز نمى‌توان این عقیده را به نقش منفى در عمل متّهم ساخت. اگر عقیده به عدل و عقیده به نظام، نقش منفى در عمل دارد؛ یعنى موجب ظلم و بى‌نظمى مى‌شود، عقیده مهدویت نیز نقش منفى دارد، مگر اینكه منكر هرگونه رابطه بین علّت و معلول شویم كه با این انكار تأثیر و نقش منفى آن نیز سخنى بى‌محتوا و غیرمنطقى مى‌باشد.

بالأخره ما هرچه مى‌اندیشیم، هیچ رابطه‌اى بین این عقیده و ترك تكالیف و مسئولیت‌ها نمى‌بینیم و از روز اوّل تا حال هم برداشت مسلمانان و شیعیان از این عقیده، نسخ موقّت دین و تكالیف دینى نبوده است.

این موضع‌گیرى‌هاى شیعه و این اشعار پر از شور و حماسه آنها و این انقلاباتى كه رهبران و علماى شیعه برپا كردند و مجاهدات آنها، همه این اتهام را ردّ مى‌كند.

 

به نظر من اصل این تبلیغ از ناحیه سه گروه است:

گروه نخست: آنان‌كه به‌طوركلّى با اسلام دشمنى دارند و از هر راه كه بتوانند به هریك از اصول و فروع آن ضربه‌اى بزنند، خوددارى نمى‌نمایند.

اینان كه اكثراً عمّال تبشیر و مزدوران شرق یا غرب مى‌باشند، در پى این هستند كه از هر راه بتوانند در عقاید مسلمانان رخنه كرده و ذهن آنها را نسبت به مبانى اسلامى مشوّش و منحرف سازند.

گروه دوم: كسانى مى‌باشند كه به نقش بعضى عقاید، مثل خاتمیت دین و مهدویت و محتواى آن كه آینده براى این دین است، پى برده و مى‌دانند این عقاید، مسلمان‌ها را در برخورد با تبلیغات مسموم موضع مى‌دهد و مانند نقطه مرزى است كه فتح نقاط دیگر بدون فتح آن امكان‌پذیر نیست، لذا به این نقطه‌ها حمله مى‌كنند تا بلكه عقاید را نسبت به آن متزلزل سازند و حمله به داخل را شروع كنند.

گروه سوم: آنان‌كه موضع عقیده به مهدویت را در عقاید شیعه و نظام امامت و نقش ولایت و رهبرى فقها را در عصر غیبت مى‌دانند و آن را با حكومت‌هاى طاغوتى و استبداد و رژیم‌هاى دیگر معارض مى‌بینند. این عقیده در تمام اعصار و ادوار شیعه را در موضع نفى و ردّ هر نظام غیرشرعى قرار مى‌دهد.

 

بعد از اعلام جهاد توسط مرجع بزرگ «سید محمّد مجاهد» علیه حكومت روسیه و پس از واقعه «گریبایدف» كه به رهبرى فقیه بزرگ تهران «آقا میرزا مسیح» صورت گرفت، روس‌ها در مقام تضعیف نفوذ عقیده به مهدویت برآمدند و دستگاه جاسوسى آنها در ایران و عراق به‌طور محرمانه مشغول كار شد و در ظاهر هم سلاطین قاجار مثل محمّدشاه و دست‌نشانده‌هاى دربارى خود را به توهین به موضع علما و جلوگیرى از گسترش نفوذ روحانیت واداشتند كه كنسول‌گرى روسیه در شهرهایى مثل اصفهان، محل تحصّن و تمركز مزدوران روسیه و كسانى كه علیه روحانیت و نظام تشیّع فعّالیت داشتند، بود و در عصر ناصرالدین‌شاه به تحریك سفارت روس، جمعى از علماى مشهور و مبارز مثل «مرحوم آقا نجفى اصفهانى» مكرّر به تهران احضار یا تبعید شدند.

درضمن از سوى روسیه قلم‌هاى مزدورى نیز بسیج شدند تا آنچه را حكومت وقت روس مى‌خواست با قلم‌هاى مسموم به مردم تزریق نمایند.

پس از واقعه تحریم تنباكو و شكست تاریخى استعمار انگلیس با یك سطر ابلاغیه مرجع شیعه آیت‌الله میرزاى شیرازى، قدرت نفوذ عقیده به مهدویت و ولایت نواب عام حضرت مهدى(علیه‌السلام)، عالم استعمار را سخت تكان داد و این بار دولت مزوّر و حیله‌گر انگلیس كه در نقشه‌كشى‌هاى ابلیس در آن عصر شهرت یافته بود، وارد عمل

 

شد، تا به هر نحو ممكن سدّ را بشكند و نفوذ علما را از میان بردارد و روحانیت و دین را از دنیا و سیاست جدا سازد.

این‌بار حملات و ضرباتى كه بر پیكر روحانیت وارد شد، اگر بر هر دژ دیگر و هر سازمانى وارد شده بود، آن را از میان مى‌برد؛ ولى هوشیارى رهبران روحانى و آگاهى آنها و فداكارى‌هاى بى‌نظیرى كه از آنها ظاهر شد و قوّت عقیده مردم به مبدأ مهدویت، باز هم نقشه‌هاى دشمنان را بااینكه به ظاهر، موفّقیّت‌هاى بزرگ كسب كرده و تمام سازمان‌هاى دولتى و مطبوعات و رسانه‌هاى گروهى و وسایل تبلیغى را تصرّف كرده بودند، نقش‌برآب كرد و این مسئله اعتراض به مبدأ مهدویت و بهانه نقش منفى آن و همچنین متّهم‌كردن اكثریت به برداشت منفى از انتظار و حمله به مراسم جشن و چراغانى نیمه شعبان كه رضاخان مبتكر آن بود و با زور مى‌خواست آن را متروك سازد، همه از نتایج این سیاست‌هاى استعمارى است كه حتّى گاهى به‌عنوان دلسوزى و روشنفكرمآبانه طرح مى‌شود و افراد ناآگاه از حقایق جریان‌ها نیز مى‌پذیرند و آن گفته‌ها را بازگو مى‌نمایند.

ما امیدواریم با هوشیارى و آگاهى روزافزونى كه ملّت مسلمان، به‌خصوص شیعیان ایران و سایر نقاط دارند، این‌گونه اشتباه‌كارى‌ها نتواند به حریم نهادهاى عقیدتى ما نزدیك شود، چنان‌كه امیدواریم همگان مخصوصاً علما و گویندگان و نویسندگان متعهّد، حقایق مسائل

 

مذهبى را چنان تشریح نمایند كه جاى هیچ‌گونه برداشت غلط و سوء تفسیر باقى نماند و این نهاد الهى عقیده به مهدویت، در مسیر اصلاح و انقلاب و ترقّى و تعالى و قطع وابستگى به بیگانگان مورد استفاده قرار بگیرد. ان‌شاء‌الله.

وَآخِرُ دَعْوَانَا أَنِ الْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

9 شعبان‌المعظم 1400

لطف‌الله صافى گلپایگانى

 

موضوع: 
نويسنده: 
کليد واژه: