جمعه: 31/فرو/1403 (الجمعة: 10/شوال/1445)

خشیت، خوف و فرق بین آنها

چنان‌كه بعضی گفته‎اند: خشیت و خوف اگرچه هر دو در فارسی به بیم و ترس ترجمه می‎شوند، امّا خشیت از خدا مرتبه خاصّه‎ای از خوف است. چنان‌كه از این آیه كریمه استفاده شود:

﴿إِنَّمَا یَخْشَى اللّٰهَ مِنْ‏ عِبادِهِ‏ الْعُلَمَاءُ[1]

این خشیت برای علما و دانشمندان حاصل می‎شود.

 

برحسب آنچه از خواجه نصیرالدّین طوسی[2] حكایت شده است آن، حالت و خوفی است كه برای علما هنگام درك عظمت و جلال الهی حاصل می‎شود كه بدیهی است دارای مراتب بسیار و متفاوت است.

ظاهر این است كه ادراك این عظمت به طبقه خاصّی از علما مثل علمای دین، اختصاص ندارد بلكه تمام دانشمندان و علمای علوم مختلف مثل علمای زمین‎شناسی، زیست‎شناسی، كیهان‎شناسی،

 

حیوان‎شناسی و انسان‎شناسی به انواع شعبی كه دارند و از علوم خود به قدرت، عظمت و جلال الهی پی‌برده و در دریای ژرف و اقیانوس‌های بیكران این عظمت‌ها سیر و غور می‎نمایند را شامل می‎شود و صدر آیه نیز بر این عموم و شمول دلالت دارد.

اگرچه باید در فرق بین خوف و خشیت به لغت و كتاب‌هایی كه در فروق‌اللغات نوشته شده مراجعه كرد كه در حال نگارش این نوشته برای فقیر دسترسی به آنها میسّر نبود، ولی شاید این دو فرقی كه ذكر می‎كنیم مناسب با معنای ظاهری و عرفی آن دو باشد:

1ـ اینكه: خشیت، حالی است كه از ادراك، فهم و شناخت امری حاصل می‎شود، ولی خوف اعمّ از آن است و از احتمال آن نیز پیدا می‎شود و موجب نگرانی می‎گردد.

2ـ اینكه: خوف از احتمال یا علم به توجّه ضرر، صدمه، مؤاخذه، عقاب و امثال این امور ناشی می‎شود؛ لذا در آن خبر معروف می‎فرماید:

«وَلَا یَخافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ»؛[3]

ولی خشیت بدون این جهت و با علم به عدم ضرر و صدمه نیز حاصل می‌شود.

 

به هر صورت، هرچه مفهوم این دو لفظ متقارب‌المعنی باشد خشیت و خوف از خدا از مقامات موحّدین است و در آیات و احادیث به هر دو اشارت رفته و توصیه شده است.

اما درباره «خوف از خدا»، در فضیلت و تأكید بر آن از آیات و احادیث شریف چند نمونه را نقل می‎كنیم:

 

[1]. فاطر، 28. «از (میان اصناف) بندگان خدا، تنها دانشمندان از او می‌ترسند».

[2]. چون در هنگام نوشتن این كتاب ـ چنانچه قبلاً گفتم ـ دسترسی به مآخذ نداشتم لذا به نقل مضمون كلام محقّق طوسی اكتفا شد. سپس بعد از بازگشت از سفر، مراجعه شد، حاصل فرمایش محقّق ـ برحسب نقل فروق‌اللغات جزائری ـ این است:

إِنَّ الْخَوْفَ وَالْخَشْیَةَ وَإِنْ كانا فی ‎اللُّغَةِ بِمَعْنى واحِدٍ إِلّا أَنَّ بَیْنَ خَوْفِ ‎اللهِ وَخَشْیَتِهِ فی عُرْفِ أَرْبابِ الْقُلُوبِ فَرْقاً وَهُوَ: أَنَّ الْخَوْفَ تَأَلُّمُ النَّفْسِ مِنَ الْعِقَابِ الْمُتَوَقَّعِ بِسَبَبِ ارْتِكَابِ الْمَنْهِیَّاتِ، وَالتَّقْصِیرِ فِی الطَّاعَاتِ وَهُوَ یَحْصُلُ لِأَكْثَرِ الْخَلْقِ وَإِنْ كَانَتْ مَراتِبُهُ مُتَفَاوِتَةً جِدّاً وَالْمَرْتِبَةُ الْعُلْیَا مِنْهُ لَا  تَحْصُلُ إِلّا لِلْقَلِیلِ.

وَالْخَشْیَةُ: حَالَةٌ تَحْصُلُ عِنْدَ الشُّعُورِ بِعَظَمَةِ الْخَالِقِ وَهَیْبَتِهِ وَخَوْفِ الْحُجُبِ عَنْهُ، وَهَذِهِ حَالَةٌ لَا تَحْصُلُ إِلَّا لِمَنِ اطَّلَعَ عَلَی حَالِ الْكِبْرِیَاءِ وَذَاقَ لَذَّةَ الْقُرْبِ وَلِذَا قَالَ تَعَالى: ﴿اِنَّمَا یَخْشَى اللّٰهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَمَاءُ﴾ فَالْخَشْیَةُ: خَوْفٌ خَاصٌّ وَقَدْ یُطْلِقُونَ عَلَیْهَا الْخَوْفَ، إِنْتَهَى.

قُلْتُ: وَیُؤَیِّدُ هَذَا الْفَرْقَ أَیْضاً قَوْلُهُ تَعَالى یَصِفُ الْمُؤْمِنِینَ: ﴿یَخْشَوْنَ‏ رَبَّهُمْ‏ وَ یَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ‏﴾

 حَیْثُ ذَكَرَ الْخَشْیَةَ فی جَانِبِهِ سُبْحَانَهُ وَالْخَوْفَ فِی جَانِبِ الْحِسَابِ . (جزائری،  فروق‌اللغات،  باب الخاء،  ص95 ـ 96).

همین مضمون را با همین عبارات، علامه مجلسی در بحارالانوار، از اوصاف‌الاشرافِ محقّق طوسی نقل فرموده (خواجه نصیر طوسی، اوصاف‌الاشراف، ص143 – 144؛ مجلسی، بحارالانوار، ج67، ص360) و ظاهر این است كه: فروق‌اللغات جزائرى آن را از بحارالانوار اخذ كرده است.

[3]. نهج‌البلاغه، حکمت82 (ج4، ص18)؛ صدوق، الخصال، ص315؛ مفید، الارشاد، ج1، ص297؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج42، ص510.

موضوع: 
نويسنده: 
کليد واژه: