چنانكه بعضی گفتهاند: خشیت و خوف اگرچه هر دو در فارسی به بیم و ترس ترجمه میشوند، امّا خشیت از خدا مرتبه خاصّهای از خوف است. چنانكه از این آیه كریمه استفاده شود:
این خشیت برای علما و دانشمندان حاصل میشود.
برحسب آنچه از خواجه نصیرالدّین طوسی[2] حكایت شده است آن، حالت و خوفی است كه برای علما هنگام درك عظمت و جلال الهی حاصل میشود كه بدیهی است دارای مراتب بسیار و متفاوت است.
ظاهر این است كه ادراك این عظمت به طبقه خاصّی از علما مثل علمای دین، اختصاص ندارد بلكه تمام دانشمندان و علمای علوم مختلف مثل علمای زمینشناسی، زیستشناسی، كیهانشناسی،
حیوانشناسی و انسانشناسی به انواع شعبی كه دارند و از علوم خود به قدرت، عظمت و جلال الهی پیبرده و در دریای ژرف و اقیانوسهای بیكران این عظمتها سیر و غور مینمایند را شامل میشود و صدر آیه نیز بر این عموم و شمول دلالت دارد.
اگرچه باید در فرق بین خوف و خشیت به لغت و كتابهایی كه در فروقاللغات نوشته شده مراجعه كرد كه در حال نگارش این نوشته برای فقیر دسترسی به آنها میسّر نبود، ولی شاید این دو فرقی كه ذكر میكنیم مناسب با معنای ظاهری و عرفی آن دو باشد:
1ـ اینكه: خشیت، حالی است كه از ادراك، فهم و شناخت امری حاصل میشود، ولی خوف اعمّ از آن است و از احتمال آن نیز پیدا میشود و موجب نگرانی میگردد.
2ـ اینكه: خوف از احتمال یا علم به توجّه ضرر، صدمه، مؤاخذه، عقاب و امثال این امور ناشی میشود؛ لذا در آن خبر معروف میفرماید:
ولی خشیت بدون این جهت و با علم به عدم ضرر و صدمه نیز حاصل میشود.
به هر صورت، هرچه مفهوم این دو لفظ متقاربالمعنی باشد خشیت و خوف از خدا از مقامات موحّدین است و در آیات و احادیث به هر دو اشارت رفته و توصیه شده است.
اما درباره «خوف از خدا»، در فضیلت و تأكید بر آن از آیات و احادیث شریف چند نمونه را نقل میكنیم:
[1]. فاطر، 28. «از (میان اصناف) بندگان خدا، تنها دانشمندان از او میترسند».
[2]. چون در هنگام نوشتن این كتاب ـ چنانچه قبلاً گفتم ـ دسترسی به مآخذ نداشتم لذا به نقل مضمون كلام محقّق طوسی اكتفا شد. سپس بعد از بازگشت از سفر، مراجعه شد، حاصل فرمایش محقّق ـ برحسب نقل فروقاللغات جزائری ـ این است:
إِنَّ الْخَوْفَ وَالْخَشْیَةَ وَإِنْ كانا فی اللُّغَةِ بِمَعْنى واحِدٍ إِلّا أَنَّ بَیْنَ خَوْفِ اللهِ وَخَشْیَتِهِ فی عُرْفِ أَرْبابِ الْقُلُوبِ فَرْقاً وَهُوَ: أَنَّ الْخَوْفَ تَأَلُّمُ النَّفْسِ مِنَ الْعِقَابِ الْمُتَوَقَّعِ بِسَبَبِ ارْتِكَابِ الْمَنْهِیَّاتِ، وَالتَّقْصِیرِ فِی الطَّاعَاتِ وَهُوَ یَحْصُلُ لِأَكْثَرِ الْخَلْقِ وَإِنْ كَانَتْ مَراتِبُهُ مُتَفَاوِتَةً جِدّاً وَالْمَرْتِبَةُ الْعُلْیَا مِنْهُ لَا تَحْصُلُ إِلّا لِلْقَلِیلِ.
وَالْخَشْیَةُ: حَالَةٌ تَحْصُلُ عِنْدَ الشُّعُورِ بِعَظَمَةِ الْخَالِقِ وَهَیْبَتِهِ وَخَوْفِ الْحُجُبِ عَنْهُ، وَهَذِهِ حَالَةٌ لَا تَحْصُلُ إِلَّا لِمَنِ اطَّلَعَ عَلَی حَالِ الْكِبْرِیَاءِ وَذَاقَ لَذَّةَ الْقُرْبِ وَلِذَا قَالَ تَعَالى: ﴿اِنَّمَا یَخْشَى اللّٰهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَمَاءُ﴾ فَالْخَشْیَةُ: خَوْفٌ خَاصٌّ وَقَدْ یُطْلِقُونَ عَلَیْهَا الْخَوْفَ، إِنْتَهَى.
قُلْتُ: وَیُؤَیِّدُ هَذَا الْفَرْقَ أَیْضاً قَوْلُهُ تَعَالى یَصِفُ الْمُؤْمِنِینَ: ﴿یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ﴾
حَیْثُ ذَكَرَ الْخَشْیَةَ فی جَانِبِهِ سُبْحَانَهُ وَالْخَوْفَ فِی جَانِبِ الْحِسَابِ . (جزائری، فروقاللغات، باب الخاء، ص95 ـ 96).
همین مضمون را با همین عبارات، علامه مجلسی در بحارالانوار، از اوصافالاشرافِ محقّق طوسی نقل فرموده (خواجه نصیر طوسی، اوصافالاشراف، ص143 – 144؛ مجلسی، بحارالانوار، ج67، ص360) و ظاهر این است كه: فروقاللغات جزائرى آن را از بحارالانوار اخذ كرده است.
[3]. نهجالبلاغه، حکمت82 (ج4، ص18)؛ صدوق، الخصال، ص315؛ مفید، الارشاد، ج1، ص297؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج42، ص510.