سعادتمندان و مؤمنانی را كه در ایمان، ثابتقدم میباشند و در این مكتب انسانساز غیبت، خود را میسازند، حوادث گوناگون، فشارها و سختیها تكان
نمیدهد؛ ایمانشان را متزلزل نمیسازد و مانند كوه در برابر بادهای تند و شدید، پایدار وبرقرارند و از افراد سستایمان و ضعیفالاراده، جدا و ممتاز میگردند.
هرچه تمسّك به دین و دینداری دشوارتر شود و با انواع محرومیتهای ظاهری توأم گردد ایمان و تعهّد آنها قویتر میشود و صدق و راستی احادیثی كه در آنها از وقایع دورة غیبت، شیوع بعضی معاصی و ملاهی و غنا و موسیقی، از وضع بعضی جوانان و بانوان، از اختلاط زن و مرد و امور دیگر خبر دادهاند بر ایشان روشنتر میشود.
در آن شرایط برحسب بعضی روایات، تا آنجا نگهداری دین، سخت و دشوار میگردد كه مانند نگهداشتن آتش در كف دست میشود،[1] یا چنانكه در حدیث دیگر است:
[1]. احمد بن حنبل، مسند، ج2، ص390 – 391؛ مقریزی، امتاعالاسماع، ج12، ص335؛ هیثمی، مجمعالزوائد، ج7، ص281.
[2]. ابنبابویه، الامامة و التبصره، ص126؛ کلینی، الکافی، ج1، ص335؛ مسعودی، اثباتالوصیه، ص267؛ صدوق، کمالالدین، ص346؛ فیض کاشانی، الوافی، ج2، ص405؛ حر عاملی، اثباتالهداة، ج5، ص54. «برای صاحب این امر [امام مهدی(علیهالسلام)] غیبتی است و كسی كه بخواهد دینش را حفظ كند، مانند کسی است که دست خود را به خارهای درخت قتاد بکشد».