شخص اول ممكنات، حضرت خاتمالانبیا(ص) و اهلبیت آن حضرت - صلوات الله علیهم اجمعین - در این احساس فقر و نیاز به خدای بینیاز بالاترین درجات را حائز بودند و رمز اشرفیّت و برتری آنها بر همه حتّی ملائكه مقرّب همین درك و احساس است. الذّ لذائذ برای آن بزرگواران جلوس بر بساط عبودیّت و اظهار فقر به درگاه الهی وعرض نیایش و نیاز و طلب حاجات و دعا است كه حضوری برای انسان بالاتر از آن نیست بلكه حضور و لقا و اتصال به عالم غیب و غیبِ عالم، همه همین و در همین است و مقامات و درجات معنوی و اصطفا و اجتبا به این حاصل میشود. از آیة شریفهای كه تلاوت شد این معنای بالا و بلند استفاده میشود كه دعا و درخواست و طلب حاجت عین عبادت و عبودیّت و پرستش است و ترك دعا و نیایش، استكبار از پرستش و عبادت و هاویة سقوط است و چنانكه در حدیث شریف است:
خواندن خدا و «یا الله» و «یا رزاق» و «یا شافی» و «یا غفّار» و ... گفتن اصل نیایش و مغز پرستش است. این حال توجّه به خدا چنانكه در قرآن مجید به آن اشاره شده است در حال بروز حوادث و نزول بلیّات و شدائد كه انسان از همه وسایل نجات ناامید میشود و برای كسانی كه غافل از این معانی هستند نیز حاصل میشود.
این معنا را برحسب روایت، حضرت كشّاف حقائق، امامصادق(علیهالسلام) در جواب شخصی كه از آن حضرت دربارة خدا سؤال نمود بیان فرمودند:
«آیا تاكنون سوار كشتی شدهای»؟
ـ سائل: بلی سوار شدهام.
ـ امام(علیهالسلام): «آیا اتفاق افتاده است كه كشتیای كه بر آن سوار بودی شكسته شده باشد و هیچ وسیلة ظاهری برای نجات تو نباشد و در معرض خطر قطعی گرفتار باشی؟».
ـ سائل: اتفاق افتاده است.
ـ امام(علیهالسلام): «آیا در این حال هولناك، خطرناك دل تو متوجّه شده است كه كسی هست كه قادر بر نجات از این خطر و هلاكت باشد؟».
ـ سائل: بلی همینگونه شده است.
امام(علیهالسلام): «آنكس، خداوند متعال است كه توانا بر نجاتدادن است هنگامی كه نجاتدهندهای نیست و فریادرس است هنگامی كه فریادرسی نیست».
خداوندی كه بیقرین و عدیل است |
|
وجود او نه محتاج دلیل است |