«و گفت پروردگار شما كه بخوانید مرا تا اجابت كنم شما را...».
یكى از احساسات اصیل و حقیقى بشر كه ریشه فطرى دارد، توجّه به دعا و ارتباطیافتن با عالم غیب و مبدأ آفرینش و قدرت ازلى الهى است.
حاجت به دعا در ذات بشر موجود است، و در هنگام اضطرار و ناامیدى از وسایل متعارف و اسباب و قواى مادّى آشكارتر مىشود و انسان بىاختیار، با جانودل بهسوى خداوند كریمِ كارساز روى مىآورد و از او یارى و مدد مىطلبد.
دعا بهترین غذاى روح و نشاطبخش روان است، و هیچ وسیلهاى براى اقناع روح وسیع بشر از آن مؤثرتر نیست.
دعا سلاح مؤمن است، خستگىها را مىبرد و فشار مصائب و آلام را سبك میسازد.
انوار دعا، ضمایر را روشن و تیرگى قلوب را برطرف مىنماید.
چه احساسى از احساس احتیاج به دعا بهتر، و براى كمال نفس مفیدتر است؟!
دعاكننده ضعف و فقر و نیاز و حاجت خود را، كه تمام هویّت هر ممكن است، درك مىكند، و به قدرت و توانایى و بىنیازى مطلق خداى جهان پناه مىبرد، و با منبع واقعى تمام قدرتها و بىنیازىها و كمالات، ارتباط برقرار مىكند و ضعف و فقر و حاجت خود را با آن جبران مىنماید، و با اطمینان و اعتماد، بهسوى آینده هرچه بهتر گام برمىدارد.
اگر دعا نباشد و اگر بشر خدا را نخواند، چگونه مىتواند بر حوادث پیروز شود؟ و در سختىها و شداید، چه پناهگاهى دارد؟
فواید نفسى و روحى و تربیتى دعا، و حتى تأثیر آن در ترقّى فكر و معالجه بیمارىهاى روانى ثابت شده است و بشر عصر فضا، به این فواید بیشتر از گذشته نیاز دارد.
چون دعا براى انسان یك امر فطرى است و شعور هركس به آن مسلّم است، پیشرفت علم و صنعت، بشر را از آن بىنیاز نساخته؛ بلكه دعا یك امر لازم و ضرورى زندگى انسان شناخته شده، و در
اجتماعات بهاصطلاح پیشرفته، توجّه به مظاهر دعا روبهافزایش است.
در روش دعا نیز، مثل نواحى دیگر، انسان محتاج به هدایتهاى صحیح و معقول است كه این احساس فطرى و ضرورت روحى، سبب گمراهى و سقوط او نشود، و وسیلهاى براى افراد سودجو و منحرف نگردد.
مظاهر دعا در جاهلیت و میان ملل قبل از اسلام و ملل غیرمسلمان معاصر، مظاهرى بود كه به انحطاط فكرى و اخلاقى و خرافهپرستى[2] كمك مىكرد، و تبهكارىها را زیاد و اعمال غیرانسانى و وحشیانه را ترویج مىنمود.
وقتى آفتاب جهانتاب اسلام در جهان تابید، و پردههاى خرافات را درید، چنانچه مىدانیم انقلاب عظیم آن، همه شئون زندگى اجتماعى، معنوى، اخلاقى، فكرى و سیاسى را فرا گرفت، و در همه نواحى وارد شد و تاریكىها را برطرف كرد.
دعا نیز از امورى بود كه طبعاً در درجه نخست، مستقیم و غیرمستقیم مشمول این انقلاب گشت و برنامه آن، طورى ریخته شد كه شایسته شأن هر بشر آزاد و مترقّى و فهمیده، و براى همه طبقات و تربیت عموم، مفید و مدرسه آموزشوپرورش باشد.
اسلام برنامههاى آزادىبخش دعا را اجرا كرد، و شخص پیغمبر اكرم(ص) و اوصیاى آن حضرتعلیهمالسلام برنامههاى دعا را به مسلمانان آموختند، و بسیارى از اهداف عالیه اسلام را درضمن دعا به مردم تعلیم و در دسترس جامعه گذاردند.
یكى از ذخایر بزرگ علمى و تربیتى اسلام را باید دعا شمرد؛ زیرا مسائل توحید و الهیات و نبوّت و نظام حكومت و زمامدارى و اخلاق و حقوق مدنى و احكام و آداب مختلف، همه در دعاهایى كه از اهلبیت رسالتعلیهمالسلام رسیده، مطرح شده و بهطور تحقیق، مدرسه دعاى اهلبیتعلیهمالسلام، یكى از مدارس عالیهاى است كه در رشد فكرى و ترقّى روحى و اجتماعى مسلمانان- اگر از آن استفاده شود - اثر عظیم دارد و تا مسلمان این مدرسه را نبیند، شخصیت اسلامى او كامل نمىشود؛ مدرسهاى است
كه درب آن همواره شب و روز به روى همگان باز، و تكرار درسهاى آن، شخص را علىالدوام از درجهاى به درجه بالاتر صعود مىدهد.
ما در اینجا نمىخواهیم فلسفه و اسرار دعا و ارزش ادعیه مأثوره از اهلبیتعلیهمالسلام؛ مانند صحیفه سجادیه و نقش دعا را در ساختن شخصیت بیان كنیم و نمونههایى از جملههاى ادعیه و مضامین بلند آنها را در هر موضوع بیاوریم،[3] تا معلوم شود دین ما در هر ناحیه تا چه حدّ غنى است و چه سرمایههاى باارزش و وسایل سعادت و نیکبختى در دسترس ما قرار دارد و از آن استفاده نمىكنیم؛ زیرا این موضوع محتاج به تألیف كتابى جداگانه است؛ بلكه فقط مىخواستیم متوجّه باشیم كه هدایتهاى اسلام به حدّ كافى و وافى دعا را نیز فرا گرفته، و بهطور صحیح تقاضاى فطرت ما را برآورده و برداشت بهترین بهرهها را از دعا پیشنهاد كرده است.