شنبه: 1/ارد/1403 (السبت: 11/شوال/1445)

﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَكُمْ...﴾؛[1]

«و گفت پروردگار شما كه بخوانید مرا تا اجابت كنم شما را...».

یكى از احساسات اصیل و حقیقى بشر كه ریشه فطرى دارد، توجّه به دعا و ارتباط‌‌یافتن با عالم غیب و مبدأ آفرینش و قدرت ازلى الهى است.

حاجت به دعا در ذات بشر موجود است، و در هنگام اضطرار و ناامیدى از وسایل متعارف و اسباب و قواى مادّى آشكارتر مى‌شود و انسان بى‌اختیار، با جان‌ودل به‌سوى خداوند كریمِ كارساز روى مى‌آورد و از او یارى و مدد مى‌طلبد.

دعا بهترین غذاى روح و نشاط‌بخش روان است، و هیچ وسیله‌اى براى اقناع روح وسیع بشر از آن مؤثرتر نیست.

 

دعا سلاح مؤمن است، خستگى‌ها را مى‌برد و فشار مصائب و آلام را سبك می‌سازد.

انوار دعا، ضمایر را روشن و تیرگى قلوب را برطرف مى‌نماید.

چه احساسى از احساس احتیاج به دعا بهتر، و براى كمال نفس مفیدتر است؟!

دعاكننده ضعف و فقر و نیاز و حاجت خود را، كه تمام هویّت هر ممكن است، درك مى‌كند، و به قدرت و توانایى و بى‌نیازى مطلق خداى جهان پناه مى‌برد، و با منبع واقعى تمام قدرت‌ها و بى‌نیازى‌ها و كمالات، ارتباط برقرار مى‌كند و ضعف و فقر و حاجت خود را با آن جبران مى‌نماید، و با اطمینان و اعتماد، به‌سوى آینده هرچه بهتر گام برمى‌دارد.

اگر دعا نباشد و اگر بشر خدا را نخواند، چگونه مى‌تواند بر حوادث پیروز شود؟ و در سختى‌ها و شداید، چه پناه‌گاهى دارد؟

فواید نفسى و روحى و تربیتى دعا، و حتى تأثیر آن در ترقّى فكر و معالجه بیمارى‌هاى روانى ثابت شده است و بشر عصر فضا، به این فواید بیشتر از گذشته نیاز دارد.

چون دعا براى انسان یك امر فطرى است و شعور هركس به آن مسلّم است، پیشرفت علم و صنعت، بشر را از آن بى‌نیاز نساخته؛ بلكه دعا یك امر لازم و ضرورى زندگى انسان شناخته شده، و در

 

اجتماعات به‌اصطلاح پیشرفته، توجّه به مظاهر دعا روبه‌افزایش است.

در روش دعا نیز، مثل نواحى دیگر، انسان محتاج به هدایت‌هاى صحیح و معقول است كه این احساس فطرى و ضرورت روحى، سبب گمراهى و سقوط او نشود، و وسیله‌اى براى افراد سودجو و منحرف نگردد.

مظاهر دعا در جاهلیت و میان ملل قبل از اسلام و ملل غیرمسلمان معاصر، مظاهرى بود كه به انحطاط فكرى و اخلاقى و خرافه‌پرستى[2] كمك مى‌كرد، و تبهكارى‌ها را زیاد و اعمال غیرانسانى و وحشیانه را ترویج مى‌نمود.

 

وقتى آفتاب جهان‌تاب اسلام در جهان تابید، و پرده‌هاى خرافات را درید، چنانچه مى‌دانیم انقلاب عظیم آن، همه شئون زندگى اجتماعى، معنوى، اخلاقى، فكرى و سیاسى را فرا گرفت، و در همه نواحى وارد شد و تاریكى‌ها را برطرف كرد.

دعا نیز از امورى بود كه طبعاً در درجه نخست، مستقیم و غیرمستقیم مشمول این انقلاب گشت و برنامه آن، طورى ریخته شد كه شایسته شأن هر بشر آزاد و مترقّى و فهمیده، و براى همه طبقات و تربیت عموم، مفید و مدرسه آموزش‌وپرورش باشد.

اسلام برنامه‌هاى آزادى‌بخش دعا را اجرا كرد، و شخص پیغمبر اكرم(ص) و اوصیاى آن حضرتعلیهم‌السلام برنامه‌هاى دعا را به مسلمانان آموختند، و بسیارى از اهداف عالیه اسلام را درضمن دعا به مردم تعلیم و در دسترس جامعه گذاردند.

یكى از ذخایر بزرگ علمى و تربیتى اسلام را باید دعا شمرد؛ زیرا مسائل توحید و الهیات و نبوّت و نظام حكومت و زمامدارى و اخلاق و حقوق مدنى و احكام و آداب مختلف، همه در دعاهایى كه از اهل‌بیت رسالتعلیهم‌السلام رسیده، مطرح شده و به‌طور تحقیق، مدرسه دعاى اهل‌بیتعلیهم‌السلام، یكى از مدارس عالیه‌اى است كه در رشد فكرى و ترقّى روحى و اجتماعى مسلمانان- اگر از آن استفاده شود - اثر عظیم دارد و تا مسلمان این مدرسه را نبیند، شخصیت اسلامى او كامل نمى‌شود؛ مدرسه‌اى است

 

كه درب آن همواره شب و روز به روى همگان باز، و تكرار درس‌هاى آن، شخص را على‌الدوام از درجه‌اى به درجه بالاتر صعود مى‌دهد.

ما در اینجا نمى‌خواهیم فلسفه و اسرار دعا و ارزش ادعیه مأثوره از اهل‌بیتعلیهم‌السلام؛ مانند صحیفه سجادیه و نقش دعا را در ساختن شخصیت بیان كنیم و نمونه‌هایى از جمله‌هاى ادعیه و مضامین بلند آنها را در هر موضوع بیاوریم،[3] تا معلوم شود دین ما در هر ناحیه تا چه حدّ غنى است و چه سرمایه‌هاى باارزش و وسایل سعادت و نیک‌بختى در دسترس ما قرار دارد و از آن استفاده نمى‌كنیم؛ زیرا این موضوع محتاج به تألیف كتابى جداگانه است؛ بلكه فقط مى‌خواستیم متوجّه باشیم كه هدایت‌هاى اسلام به حدّ كافى و وافى دعا را نیز فرا گرفته، و به‌طور صحیح تقاضاى فطرت ما را برآورده و برداشت بهترین بهره‌ها را از دعا پیشنهاد كرده است.

 
[1]. غافر، 60.
[2]. اگر بعضى گمان كنند ملل به‌اصطلاح پیشرفته عصر ما، از خرافات و اندیشه‌هاى بى‌اصل و باورهایى كه حاكى از عدم رشد و علیل‌بودن قواى فكرى است، آزاد شده‌اند، اشتباه مى‌نمایند. آنها با همه ادّعاهایى كه دارند، چنان گرفتار خرافات هستند كه واقعاً عجیب است. آمارهایى كه گاهى در مجلاّت و روزنامه‌ها مى‌خوانیم، معلوم مى‌سازد كه این صاحب‌اختیار آن جوامع انسانى محروم، در هر رشته از مظاهر زندگى تا چه حدّ گرفتار خرافات و روش‌هاى ناپسند هستند كه اگر یك‌صدم آن از یك جامعه شرقى ظاهر شود، از هر سو چماق ارتجاع و عقب‌ماندگى را بر سرش مى‌كوبند.
هم‌اكنون در كشورهاى غربى، مردم اعتقاد عجیبى به فال‌گیرها دارند كه متأسفانه غرب‌زدگى، بعضى جراید ما را نیز مشوق آن ساخته است. تنها فرانسه طبق یك خبر رسمى (روزنامه اطلاعات، شماره 11460) در یك سال، بیش از سیصد‌میلیارد فرانك به فال‌گیرها پرداخته است. در سایر رشته‌ها نیز زندگى این جوامع، پُر است از تضادّ و ضعف قواى عقلانى و اعمال خلاف شرف و فضیلت. باز در همین روزنامه (اطلاعات، شماره 13823، ص 6) مقاله «در قلب آمریكاى متمدّن» را بخوانید تا از انحطاط قواى فكرى و معنوى به‌اصطلاح پیشرفته و مافوق بشر مطّلع شوید.
[3]. در كتاب عالى ترین مكتب تربیت و اخلاق یا ماه مبارك رمضان اثر نگارنده به‌طور اختصار پیرامون دعا و برنامه‌هاى ماه مبارك مطالبى كه با این بحث ارتباط دارد، نوشته شده است.
موضوع: 
نويسنده: 
کليد واژه: