حضّار محترم، فرهیختگان، دانشوران و اساتید بزرگوار!
دنیای معاصر باهمه جلوهها و ظواهر - كه پیشرفت بشر را در صنایع و تكنولوژی همواره رو به جلو نشان میدهد و زندگی مادی را توسعه میدهد - در معنویّت و فضائل رو به عقب میرود؛ تنگناهای روحی و فشارهای باطنی، او را سخت نگران نموده است.
اطمینان قلبی، ارزش روحی و امّید به آینده و بلكه حال خود را ندارد. تفسیر درستی از حیات ندارد و معنایی برای این تمدّن مادی نمییابد؛ و چنان جلوه میكند كه جاهلیّت دوّم در حال ظهور میباشد.
اكثریّت بزرگ بشر نسبت به امور انسانی و ممیّزات انسان از حیوان بیتفاوت هستند. سرگرمیهای بهاصطلاح سالم و مسابقات آنها - كه به آن افتخار مینمایند و مدال و جایزه میگیرند - در میدان افتخارات و ارزشهای اصیل هرگز روح او را قانع نمیسازد و بهطور موقّت او را از نواقص و انحطاطی كه در آن سقوط كرده غافل مینماید و این زندگی بیمعنا، او را ناامید میكند.
چیزی كه باعث امّیدواری میباشد و بشر را به عالم غیب و شناخت صحیح از زندگی و نجات از سقوط كنونی و انحطاط حیوانی نوید میدهد، گرایشهای مذهبی و وعدههای خلاص و مژدههای نجات است.