اخبار «من بلغ» و تسامح در ادله سنن
بعضى گمان كردهاند: مستند كسانى كه این دعا را در كتابهاى خود نقل كرده و فتوا به استحباب خواندن آن دادهاند، اخبار «من بلغ» و تسامح در ادلّه سنن است؛ لذا اشكال كردهاند كه تسامح در ادلّه سنن در جایى است كه با سند ضعیفى به معصوم برسد و براى دعاى ندبه سندى كه منتهى به معصوم بشود، ذكر نكردهاند.
جواب اشكال این است كه:
اوّلاً: ورود و صدور این دعا از معصوم(ع) مورد اطمینان است، و آن چیزى كه ملاك حجیّت خبر واحد است، اطمینان به صدور است و لذا به اخبار موقوفه هم گاهى در فقه اعتماد مىشود.
ثانیاً: به نفس اطلاق ادلّه عامّه دعا، استحباب این دعا هم ثابت است.
ثالثاً: در باب تسامح در ادلّه سنن و اخبار «مَن بَلَغ» ذكر نشده است كه باید بلوغ با سند متصل به معصوم باشد؛ بلكه بلوغ و رسیدن به هر نحو باشد - مسنداً یا مرسلاً - كفایت مىكند. شما چرا به قاعده و احادیث، بىدلیل حاشیه مىزنید و اطلاق آن را مقید مىسازید. حتى فتواى فقیه به رجحان عمل، اگر استناد او به روایتى محتمل باشد، نیز در بلوغ كافى است، چنانچه شیخ اعظم، شیخ مرتضى انصارىرحمهالله هم در تنبیه پنجم از تنبیهات رسالهاى كه در جواز تسامح در ادلّه سنن
مرقوم فرموده، تصریح كرده است[1] و اولى به اعتبار، فتواى فقهایى است كه در كتب فتوایى نیز متون روایات را ذكر مىكردهاند. جایى كه قُدما به رساله «على بن بابویه قمى» در موارد فقدان نصّ یا به زبان علمى «عند اعواز النصوص» عمل مىكردند، در مورد مستحبات باوجود اخبار «مَنْ بَلَغ» ورود مطلق خبر، و فتواى فقیه بهطریقاولى كافى است.