سه شنبه: 29/اسف/1402 (الثلاثاء: 9/رمضان/1445)

ب. عظمت در مردانگی: در این عظمت نیز حسین‌(علیه‌السلام)  مقامی عجیب و سخت شگفت‎انگیز داشت و مردانگی در وجود او به‌ حدّ اكمل نمایش یافت، و شاید برجسته‎ترین موارد ظهور مردانگی آن حضرت آن‌وقتی بود كه سپاه كفرپیشه، آن حضرت و اصحابش را تیرباران نمودند، حسین‌(علیه‌السلام)  برخاست، یك نگاه به آن تیرها كرد، و یك نگاه به اصحابش سپس فرمود:

«قُومُوا رَحِمَكُمُ اللهُ إِلَی الْمَوْتِ الَّذِی لَابُدَّ مِنْهُ فَإِنَّ هَذِهِ السِّهَامَ رُسُلُ الْقَوْمِ إِلَیْكُمْ»؛[1]

«برخیزید! خدا شما را رحمت كند، و از مرگی كه چاره‎ای از آن نیست پیشواز نمایید. اینك این تیرها فرستاده‎های این مردم به‌سوی شمایند».

 

اصحاب برخاستند و ساعتی را با آنها نبرد كردند تا جمعی از اصحاب شهید شدند. در این هنگام حسین‌(علیه‌السلام)  دست بر محاسن شریف زد و فرمود:

«إِشْتَدَّ غَضَبُ اللهِ عَلَی الْیَهُودِ إِذْ جَعَلُوا لَهُ وَلَداً، وَاشْتَدَّ غَضَبُهُ عَلَی النَّصَارَی إِذْ جَعَلُوهُ ثَالِثَ ثَلَاثَةٍ وَ اشْتَدَّ غَضَبُهُ عَلَی الْمَجُوسِ إِذْ عَبَدُوا الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دُونَهُ، وَاشْتَدَّ غَضَبُهُ عَلَی قَوْمٍ اتَّفَقَتْ كَلِمَتُهُمْ عَلَی قَتْلِ ابْنِ بِنْتِ نَبِیِّهِمْ. أَمَا وَاللهِ لَا اُجِیبُهُمْ إِلَی شَیْءٍ مِمَّا یُرِیدُونَ حَتَّی أَلْقَی اللهَ وَأَنَا مُخَضَّبٌ بِدَمِی».[2]

«خشم خدا بر یهود شدّت یافت وقتی برای او فرزندی قرار دادند، و غضب خدا بر نصاری سخت شد وقتی او را سوّمین خدا خواندند، و غضب خدا بر مجوس سخت شد وقتی آفتاب و ماه را به‌جای خدا پرستیدند، و خشم خدا شدّت یافت بر قومی كه هم‌كلام و متّفق شدند برای كشتن پسر دختر پیغمبر خودشان، به خدا آنها را به آنچه که می‎خواهند جواب نمی‎دهم، تا اینكه ملاقات كنم خدا را درحالی‌كه به خون خود خضاب شده باشم».

جمله‎ای كه از مردانگی حسین‌(علیه‌السلام)  هراس‌انگیز است این است كه فرمود:

«قُومُوا رَحِمَكُمُ اللهُ إِلَی الْمَوْتِ».

و دیگر اینكه فرمود:

«أَمَا وَاللهِ لَا اُجِیبُهُمْ...».

این دو جمله با كمال وضوح، مردانگی حسین‌(علیه‌السلام)  را آشكار می‌سازد كه در چنان موقف مهیب و وحشتناك هیچ‌گونه بیم و هراس و شكست و خودباختگی

 

در وجودش وارد نشد؛ اصحابش را به استقبال از مرگ دعوت فرمود، مانند آنكه آنها را برخوان لذیذترین غذاها بخواند.

و حقّاً هم آن مرگی كه حسین‌(علیه‌السلام)  به آن دعوت می‎كرد، لذیذ بود؛ زیرا می‎خواست با باطل نبرد كند و برهان خدا كه مبدأ او بود، در پیش چشمش مرتسم بود و صدای خدا را كه صدای ضمیر و وجدان پاك و ایمان سرشارش بود می‎شنید و‎ جز‎ این ‎كلمات ‎چیز دیگر ‎نمی‎دید: ‎خدا، ‎پیغمبر‎خدا، ‎قرآن ‎(كتاب خدا).

اگر پیرامون شجاعت روحی و بدنی حسین‌(علیه‌السلام) ، سخن را دنبال كنیم كتاب به این زودی به پایان نمی‎رسد، پس بهتر این است كه به همین مقدار قناعت كنیم و خوانندگان گرامی را به كتاب‌های مقتل و تفكّر در تاریخ زندگی آن حضرت حواله دهیم.

 

[1]. ابن‌طاووس، اللهوف، ص60؛ مجلسی، بحارالانوار، ج45، ص12.

[2]. ابن‌طاووس، اللهوف، ص60 ـ 61؛ مجلسی، بحارالانوار، ج45، ص12؛ علایلی، سموالمعنی فی سموالذات، ص118.

نويسنده: 
کليد واژه: