سه شنبه: 29/اسف/1402 (الثلاثاء: 9/رمضان/1445)

معاویه در حدیث و سنّت

روایات در لعن و نفرین و مذمت معاویه فراوان، و در كتب معتبره روایت شده است كه ما بعضی از این روایات را در اینجا نقل می‎نماییم:

1. ابن‌ابی‌الحدید از رسول اعظم‌(ص)  روایت نموده كه فرمود:

«یَطْلَعُ مِنْ هَذَا الْفَجِّ رَجُلٌ مِنْ امّتی یُحْشَرُ عَلَی غَیْرِ مِلَّتِی فَطَلَعَ مُعَاوِیَةُ»؛

«از این راه مردی از امّت من می‎آید كه بر غیر ملت من محشور می‎شود، پس معاویه آمد».[1]

2. از براء بن عازب روایت است كه گفت: ابوسفیان با معاویه می‎آمد رسول خدا‌(ص)  فرمود:

«اَللَّهُمَّ الْعَنِ التَّابِعَ وَالْمَتْبُوعَ. اَللَّهُمَّ عَلَیْكَ بِالْاُقَیْعَسِ». فَقَالَ ابْنُ الْبَرَاءِ لِأَبِیهِ: مَنِ الْاُقَیْعَسُ؟ قَالَ: مُعَاوِیَةُ؛

 

«خدایا تابع (معاویه) و متبوع (ابوسفیان) را لعن كن! خدایا بر تو باد به اقیعس». پسر براء به پدرش گفت: اقیعس كیست؟ گفت: معاویه است.[2]

3. در حدیث مشهور مرفوع است كه پیغمبر‌(ص)  فرمود:

«إِنَّ مُعَاوِیَةَ فِی تَابُوتٍ مِنْ نَارٍ فِی أَسْفَلِ دَرَکٍ مِنْ جَحِیمٍ یُنَادِی یَا حَنَّانُ یَا مَنَّانُ. فَیُقَالُ لَهُ: آلْآنَ وَقَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَكُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ»؛[3]

«معاویه در تابوتی از آتش در پست‎ترین دركات جهنم است، ندا می‎كند: ای خدای مهربان و احسان‌کننده، به او گفته می‎شود: «حالا خدا را می‌خوانی درحالی‌که قبلاً به او نافرمانی کرده و از خرابکاران بودی».

4. و هم از رسول خدا‌(ص)  روایت است كه فرمود:

«إِذَا رَأَیْتُمْ مُعَاوِیَةَ عَلَی مِنْبَری فَاقْتُلُوهُ»؛[4]

«وقتی معاویه را بر منبر من دیدید، او را بکشید».

حسن بصری كه یكی از روایت‌كنندگان این حدیث است می‎گوید: امر پیغمبر‌(ص)  را اطاعت نكردند پس رستگار و پیروز نشدند.[5]

5. در روایت است كه پیغمبر‌(ص)  معاویه را طلبید او به عذر خوردن غذا مسامحه در شرفیابی كرد. حضرت فرمود:

 

«لَا أَشْبَعَ اللهُ بَطْنَهُ»؛

«خدا هرگز او را سیر نكند!».

پس از آن دیگر معاویه سیر نشد، و می‎گفت: من دست از غذا نمی‎كشم برای سیری از آن، بلكه از جهت خستگی از خوردن.[6]

بیش از این مقدار هركس بخواهد معاویه را از زبان احادیث و بزرگان صحابه و تابعین بشناسد به جلد دهم ‌كتاب‌ الغدیر رجوع نماید.

 

[1]. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج15، ص176؛ امینی، الغدیر، ج‌10، ص‌141؛ ر.ک: طبری، تاریخ، ج8، ص186.

[2]. منقری، وقعة صفین، ص217 ـ 218؛ امینی، الغدیر، ج10، ص139.

[3]. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج15، ص176؛ امینی، الغدیر، ج‌10، ص‌142. ر.ک: طبری، تاریخ، ج8، ص186. (با اختلاف در عبارات).

[4]. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج15، ص176؛ مناوی، كنورالحقایق، ج1، ص19.

[5]. منقری، وقعة ‌صفین، ص216؛ امینی، الغدیر، ج‌10، ص‌142ـ 143؛ مناوی، کنوزالحقائق، ج1، ص19.

[6]. طبری، تاریخ، ج8، ص186؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج15، ص176؛ شوشتری، قاموس‌الرجال، ج10، ص113.

موضوع: 
نويسنده: