روایات در لعن و نفرین و مذمت معاویه فراوان، و در كتب معتبره روایت شده است كه ما بعضی از این روایات را در اینجا نقل مینماییم:
1. ابنابیالحدید از رسول اعظم(ص) روایت نموده كه فرمود:
«از این راه مردی از امّت من میآید كه بر غیر ملت من محشور میشود، پس معاویه آمد».[1]
2. از براء بن عازب روایت است كه گفت: ابوسفیان با معاویه میآمد رسول خدا(ص) فرمود:
«خدایا تابع (معاویه) و متبوع (ابوسفیان) را لعن كن! خدایا بر تو باد به اقیعس». پسر براء به پدرش گفت: اقیعس كیست؟ گفت: معاویه است.[2]
3. در حدیث مشهور مرفوع است كه پیغمبر(ص) فرمود:
«معاویه در تابوتی از آتش در پستترین دركات جهنم است، ندا میكند: ای خدای مهربان و احسانکننده، به او گفته میشود: «حالا خدا را میخوانی درحالیکه قبلاً به او نافرمانی کرده و از خرابکاران بودی».
4. و هم از رسول خدا(ص) روایت است كه فرمود:
«وقتی معاویه را بر منبر من دیدید، او را بکشید».
حسن بصری كه یكی از روایتكنندگان این حدیث است میگوید: امر پیغمبر(ص) را اطاعت نكردند پس رستگار و پیروز نشدند.[5]
5. در روایت است كه پیغمبر(ص) معاویه را طلبید او به عذر خوردن غذا مسامحه در شرفیابی كرد. حضرت فرمود:
«خدا هرگز او را سیر نكند!».
پس از آن دیگر معاویه سیر نشد، و میگفت: من دست از غذا نمیكشم برای سیری از آن، بلكه از جهت خستگی از خوردن.[6]
بیش از این مقدار هركس بخواهد معاویه را از زبان احادیث و بزرگان صحابه و تابعین بشناسد به جلد دهم كتاب الغدیر رجوع نماید.
[1]. ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج15، ص176؛ امینی، الغدیر، ج10، ص141؛ ر.ک: طبری، تاریخ، ج8، ص186.
[2]. منقری، وقعة صفین، ص217 ـ 218؛ امینی، الغدیر، ج10، ص139.
[3]. ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج15، ص176؛ امینی، الغدیر، ج10، ص142. ر.ک: طبری، تاریخ، ج8، ص186. (با اختلاف در عبارات).
[4]. ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج15، ص176؛ مناوی، كنورالحقایق، ج1، ص19.
[5]. منقری، وقعة صفین، ص216؛ امینی، الغدیر، ج10، ص142ـ 143؛ مناوی، کنوزالحقائق، ج1، ص19.
[6]. طبری، تاریخ، ج8، ص186؛ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج15، ص176؛ شوشتری، قاموسالرجال، ج10، ص113.