در موضوع حفظ حرمها و حریم مقام ربوبیت و الوهیت و حریم مقام نبوت، حریم مقام امامت و بعد حتی حریم مقام فضیلت و علم اشخاص مراقبت و مواظبت داشتند، مخصوصاً در آنجایی كه نگاه نداشتن حریم برخورد با عقاید میكرد جداً از افراط و غلوّ جلوگیری مینمودند.
در یكی از روزهای عید ولادت حضرت امیرالمؤمنین×، روز سیزدهم رجب كه جمعیتها و طبقات مختلف برای زیارتشان و عرض تبریك میآمدند، آقا سید محترمی به نام آقای حائری - كه شخصاً مورد احترام بود- قصیده معروف حاج میرزا اسماعیل شیرازی در تهنیت ولادت آن حضرت را قرائت میكرد كه در ضمن آن میگوید:
إِنْ یَكُنْ یفرض لِلّهِ البَنُونَ |
|
فَتَعَالَى اللهُ عَمَّا یَصِفُونَ |
درضمن آن این شعر است:
هَذِهِ فَاطِمَةُ بِنْتُ الأَسَدِ |
|
اقبلت تحمل لاهُوت الأَبَد[2] |
ایشان ناراحت شدند و در آن مجلس پرجمعیت، سید را از خواندن قصیده منع فرمودند، و او را امر به جلوس كردند.
سید فوراً امتثال امر كرد و نشست. مجلس را سكوت فرا گرفت و كسی نبود كه در این موقف بتواند سخنی بگوید.
حضرت آیتالله آقای اخوی - كه مورد احترام خاص ایشان بودند، و در مطالب و مواقع لازم حتی نظر مخالف خود را صریحاً بیان میكردند، و خود آقا هم ایشان را به این روحیه میشناخت – از باب «عَونُ الضَّعِیفِ صَدَقَةٌ»[3] در مقام حمایت از سید و توجیه این شعر برآمدند و بحث مختصری بین ایشان و آقا در آن مجلس درگرفت، و آقا بر موضع خود پافشاری فرمودند و در مقام طعن بر این اشعار جواب دادند كه این شعر مثلاً چه معنایی دارد:
تو به این جمال و خوبی |
|
چــو به طور جلوه آیی |
و خلاصه، مقصودشان این بود كه حریم ولایت هرچند والا و بالا است، اما نباید در احترام و تجلیل از آن، حریم الوهیت و ربوبیت را نادیده گرفت.
بالاخره با تقاضا و اصرار آقای اخوی اجازه دادند سید بقیه قصیده را كه متضمن شعر غلوّآمیز نبود قرائت كرد، و از او دلجویی شد.
در اینجا لازم است اشاره كنم كه این سیره، اقتدا به سیره رسول اكرم’ است كه حریمها شكسته نشود:
فقد روی أن النابغة الجعدیّ لما انشد قصیدته التی هذا البیت منها:
بلغنا السّماء مجدنا وسناؤنا |
|
وإنّا لنرجو فوق ذلك مظهراً |
بین یدی النبی صلی الله علیه وآله غضب وقال: «الی أین المظهر یا أبا لیلى؟».
فقال: الجنة. قال: «أجل إن شاء الله».[4]
[1]. اگر خدا را پسرانی فرض شود، خدا از آنچه توصیف میکنند برتر است. زاده خانه (کعبه) سزاوارتر است به اینکه برای صاحب خانه فرزند باشد.
[2]. این فاطمه دختر اسد است که رو به سوی بیت کرده و یگانه ابدیت را حمل کرد.
[3]. «یاری کردن ضعیف و ناتوان صدقه حساب میشود».
[4]. طوسی، الغیبه، ص119؛ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ج4، ص1742 – 1743؛ زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث، ج2، ص322؛ متقی هندی، کنز العمال، ج13، ص600 – 602؛ مجلسی، بحار الانوار، ج51، ص284. روایت شده وقتی که نابغه جعدی، پیش پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم)، قصیده خود را که این بیت از آن قصیده است خواند:
مجد و بزرگی و درخشندگی ما به آسمان رسید و ما امیدواریم بالای آن جلوه و ظهور داشته باشیم.
پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) خشمگین شد و فرمود: «ای ابالیلی! بالاتر از آسمان تا کجا جلوه و ظهور میخواهی؟». گفت: بهشت. فرمود(صلّی الله علیه و آله و سلّم): «بلی، ان شاء الله».