نقد و نظر: آیتالله بروجردی به اقوال ائمه عامه و نظریات صحابه احاطه داشت، چون معتقد بود که بدون اطلاع از فضا و محیط صدور روایت، بررسی و فهم کامل آن میسر نیست، و تنها یک معنای ظاهری از لفظ استفاده میشود. آیا این شیوه از ابتکارات ایشان بود؟
احاطه بر فقه عامه و شناخت محیط و فضای صدور روایت تا چه اندازه در اجتهاد تأثیر دارد؟
شکی نیست که اطلاع بر فتواها و اقوال صحابه و تابعین و علمای عامه در فهم و استفاده صحیح از یک دسته از روایات که نظر به آن اقوال دارند، و همچنین در فهم جهت صدور روایات مؤثر است.
بنابراین هر کجا و در هر روایت که محتمل باشد ناظر به اقوال غیر اهلبیت^ است یا جهت صدور آن معلوم نباشد، اطلاع بر این فتاوا و اقوال لازم است. این علمی است که قدمای فقها در آن متبحر بودهاند و به آن اهمیت میدادهاند؛ چنانکه شیخ طوسی+ در این رشته کتاب مهم و بینظیر «خلاف» را تألیف کرده و علامه حلی - رضوان الله تعالی علیه - «تذکرة الفقهاء» را مرقوم داشته است. در این اواخر چنانکه باید این علم در محافل علمی و جلسات درس و بحث مطرح نبود یا کمتر مطرح میشد و تقریباً متروک شده بود.