8. امکان شرفیابی به خدمت امام عصر(عج) در غیبت کبریٰ
چنانكه میدانیم اشخاص جلیلالقدر و مورد وثوق و اعتماد، در حكایات بسیاری كه از حد تواتر هم گذشته است، تشرّف بسیاری را به فیض حضور انور حضرت مهدی (ع) نقل نمودهاندكه با سندهای معتبر، در كتابهای مشهور ثبت و ضبط است. در همین عصر خودمان نیز برخی به این سعادت عظمی نایل گردیدهاند، بااینكه در توقیع صادر به نام جناب علی بن محمد سمری نایب چهارم از «نوّاب اربعه» در عصر غیبت صغری، اعلام شده است كه: «وَقَعَتِ الْغَیْبَةُ التّامَّةُ فَلا ظُهُورَ إِلَّا بَعْدَ إِذْنِ اللهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ ... وَسَیَأتِی مِنْ شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ؛ أَلَا فَمَنْ ادَّعَی المُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِی وَالصَّیْحَةِ فَهُوَ كَذّابٌ مُفْتَر ...»؛[1] «غیبت كامل آغاز شده و هركس پیش از «خروج سفیانی» و «صیحه آسمانی» ادّعای مشاهده نماید، كذّاب و مفتری است». بنابراین چون آن حكایات بههیچوجه قابل خدشه نیست، این توقیع را چگونه باید تفسیر كرد؟
این توقیع، اعلام پایانیافتن «غیبت صغری» و شروع «غیبت كبری» است
كه در آن به جناب علی بن محمد سمری رحمهالله امر شده است كه به احدی وصیّت ننماید كه بعد از او قائممقام او و نایب خاصّ باشد.
و نیز اعلام صریح بطلان ادّعای افرادی است كه در غیبت كبری، ادّعای نیابت و سفارت خاصّه و وساطت بین امام (ع) و مردم مینمایند.
بنابراین، چنانكه بعضی بزرگان هم فرمودهاند، ممكن است مراد از اینكه «مدّعی مشاهده» كذّاب و مفتری خوانده شده است، كسانی باشند كه ادّعای نیابت كنند و بخواهند با دعوی مشاهده و شرفیابی، خود را واسطه بین امام (ع) و مردم معرّفی نمایند؛ و همین حكایات و وقوع تشرف اشخاص به خدمت آن حضرت هم، قرینه و دلیل است بر اینكه در این توقیع، نفی مطلق مشاهده و شرفیابی مراد نیست، بلكه مقصود، نفی ادّعایی است كه دلیل بر تعیین شخص خاصّی به نیابت باشد.
و ممكن است مراد از توقیع مذكور، نفی ادّعای اختیاریبودن مشاهده و ارتباط باشد؛ یعنی اگر كسی مشاهده و ارتباط را به اختیار خود ادّعا كند، به این صورت كه هر وقت بخواهد خدمت امام (ع) شرفیاب میشود، یا ارتباط پیدا میكند، كذّاب و مُفتری است و این ادّعا از احدی در غیبت كبری پذیرفته نیست، یا اینكه چنین كسی كه این سمت را بهراستی داشته باشد، پیدا نخواهد شد؛ و اگر هم كسی آن را دارا باشد، از دیگران مكتوم میدارد و به كسی اظهار و افشا نمینماید.
علاوهبراین، پیرامون این توقیع، توضیحات دیگری نیز علمای اعلام دادهاند و در كتابهایی مثل جنةالمأوى اثر مرحوم محدّث نوری نقل شده است.
اگر خواننده عزیز، خود به كتابهایی مثل نجمالثاقب رجوع نماید، میبیند كه در این حكایات، وقایعی است كه هرگز شخص عاقل در صحّت آنها نمیتواند شكّ كند.