س. از خطیبی شنیدهام كه حضرت علی (ع) از شهادت خود در روز بیست و یكم رمضان به وسیله ابنملجم- علیهاللّعنه - آگاهی داشته است. چرا علاج واقعه را قبل از وقوع نكردند با وجود آنكه قرآن فرموده: (وَ لَاُتُلْقُوا بِأیْدِیكُمْ إِلیَ التَّهْلُكَةِ[1])
ج. این ایراد كه با این علم چگونه امیرالمؤمنین (ع) اقدام به هلاكت خود فرموده و با اراده و اختیار به مسجد تشریف بردند؛ یا بعضی دیگر از ائمه علیهمالسلام دانسته و با عدم اجبار به تناول، سمّ و زهر را میل فرمودند، فقط در این مورد جاری نیست و نظیر آن در موارد دیگر نیز قابل طرح است. جواب این است که اوّلاً، این عالم و نظام آن بر این اساس است كه حوادث و امور مادّی، جز در مواردی كه اعجاز و مصالحی اقتضا كند، بر مجرای علوم عادّی و مادّی نوع بشر جریان مییابد. مثلاً با زحمت و كوشش، داروهای انواع بیماریها را كشف و بر قوای طبیعی مسلّط میشوند، یا با قدرت و نیروی بدنی و اسلحه و استقامت و شجاعت جهاد مینمایند و دشمن را مغلوب میسازند. ثانیاً، انبیا و ائمه علیهمالسلام در روش زندگی و سلوك، معاشرتها و معاملات و مجالست با اصحاب و مؤمنین و اغیار و اخیار و فجّار، بهطورعادّی و متعارف رفتار میفرمودند، و به علم و قدرتی كه به آنها اعطا شده، جز در موارد استثنایی، عمل نمیكردند؛ و از راه علم امامت از خود دفع خطر و فقر و امراض و ابتلائات را نمیفرمودند؛ چون غیر این روش، نقض غرض و منافی با حكمت و هدف بعثت انبیا و نصب ائمه هدی علیهمالسلام است. ثالثاً، تكالیف آن بزرگواران هم مثل دیگران اغلب در حدود علوم عادّی و متعارف بوده است، و مأمور به ترتیب اثر به علوم خاصّی كه دارند، نبودهاند. در مثل نهی (ولَاُتُلْقُوا بِأَیْدِیكُمْ إِلیَ التَّهلُكَةِ [2])، مثل دیگران مأمور بودهاند كه به علم عادّی رفتار نمایند. تهلكه منهیعنه در آیه، همان تهلكهای است كه به علم عادّی و علمی كه برای غیر امام حاصل میشود، معلوم میگردد. آنان در انجام تكالیف، شرایط عامّه را ملاحظه میفرمودند، مثلاً اگر اطّلاع از آب به نحو غیرعادّی داشتند، تكلیفشان مثل دیگران تیمّم بوده؛ چنانكه در قضا و حكومت و تدبیر امور نیز به همین نحو عمل میكردند و به بیّنه و یمین حكم میدادند . رابعاً، شهادت از بهترین وسایل فوز و رستگاری و تقرّب به خداوند متعال است و با علم، به استقبال آن رفتن ممدوح و پسندیده است. خامساً، اتمام حجّت و انجام امتحاناتی كه خدا از بندگان خود مینماید، به غیر این نحو كه آن بزرگواران به ظواهر عمل كنند، امكان پذیر نیست.