عَنْ أَنَس بْنِ مَالِك اُهْدِی لِرَسُولِ الله(ص) طَیْرٌ فَقَالَ:
از انس بن مالك روایت شده: پرنده كبابشدهای برای رسول خدا(ص) هدیه آوردند، حضرت فرمود:
«خدایا مردی را برسان كه خدا او را دوست میدارد و پیامبر نیز او را دوست میدارد تا با من در خوردن این مرغ بریان شریك شود».
انس گوید: ناگهان علی در را كوفته تا بر پیامبر(ص) وارد شود. گفتم: رسول خدا(ص) سرگرم كاری است و دوست داشتم شخصی كه میآید از انصار (مردم مدینه) باشد. طولی نكشید بار دیگر علی در را به صدا درآورد، سومین بار نیز علی در را زد. در این هنگام پیامبر فرمود: «در را باز كن كه من در دعایم او را قصد كردم». چون علی به نزد رسول خدا رسید، پیامبر فرمود: «خداوندا! دوستش بدار، خداوندا! دوستش بدار».
[1]. ابناثیر جزری، اسدالغابه، ج4، ص30. در آن آمده است این حدیث را بیش از یك راوی از انس روایت كردهاند. ابنکثیر، البدایة و النهایه، ج7، ص387 - 388؛ ابنجوزی، العللالمتناهیه، ج1، ص229 - 236 (361 – 377)؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج42، ص249 و در موارد متعدّد دیگر این كتاب این حدیث نقل شده است.
خوارزمی در مقتلالحسین(ع) (ج1، ص46) مینویسد: حافظ ابنمردویه این حدیث را با صد و بیست سند روایت كرد.
و ابوعبدالله حافظ گوید: حدیث طیر را اگرچه مسلم و بخاری در كتاب خود نیاوردهاند، صحیح است. اگر خواهان اطلاعات گستردهتر در این زمینه هستید به كتاب عبقاتالانوار (لکنهوی هندی، ج13، ص324، 380، 405، 419) مراجعه فرمایید.