سه شنبه: 4/ارد/1403 (الثلاثاء: 14/شوال/1445)

سرّ گزینش امامان (علیهم السلام)

سرّ گزینش امامان علیهم‌السلام به مقام امامت و ولایت چیست؟ آیا عقل بشر قادر است كه به آن پی ‌ببرد؟

پاسخ:

این سؤال تنها به انتخاب ائمّه علیهم‌السلام اختصاص ندارد بلكه این پرسش در مورد برگزیده‌شدن تمام انبیا و حتّی ملائكه‌ای چون جبرئیل، امین وحی و در مورد برتری بعضی از پیامبران بر بعضی دیگر و بعضی اقوام و افراد به اقوام و افراد دیگر، و همین‌طور برتری نوع انسان بر بسیاری از انواع مخلوقات دیگر هم قابل طرح است.

حقیقت این است كه گزینش یكی از كارهای خداست كه آیات متعدّد بر آن دلالت دارد، و ازجمله آنهاست:

1. ﴿إِنَّ اللّٰهَ اصْطَفَى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ‏ إِبْرَاهِیمَ‏ وَ آلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِینَ‏﴾؛[1]

«خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد».

 

2. ﴿قُلِ الْحَمْدُ لِلّٰهِ وَ سَلَامٌ‏ عَلَى‏ عِبَادِهِ‏ الَّذِینَ اصْطَفَى‏﴾؛[2]

«بگو! حمد مخصوص خداست و سلام بر بندگانی که آنان را برگزیده‌است».

3. ﴿ یَا مَرْیَمُ‏ إِنَ‏ اللّٰهَ‏ اصْطَفَاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفَاكِ عَلَى‏ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ‏﴾؛[3]

«ای مریم! خدا تو را برگزیده و پاك ساخته و بر تمام زنان جهان، برتری داده است».

4. ﴿إِنَّ اللّٰهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْكُمْ﴾؛[4]

«خدا او را بر شما برگزیده است».

5. ﴿ إِنِّی اصْطَفَیْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالَاتِی‏﴾؛[5]

«(ای موسی) من تو را با رسالت‌های خویش و با سخن گفتنم  (با تو) بر مردم برتری دادم».

6. ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾؛[6]

«سپس این كتاب ـ آسمانی ـ را به گروهی از بندگان برگزیده خود به میراث دادیم».

 

كه حتّی منصور خلیفه عباسی هم می‌گفت: امام جعفر صادق (ع) از مصادیق:

﴿اَلَّذِینَ اصْطَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾؛[7]

«گروهی از بندگان برگزیده».

هستند.[8]

7. ﴿وَلَقَدِ اصْطَفَیْنَاهُ فِی الدُّنْیَا﴾؛[9]

«و ما او را در این جهان برگزیدیم».

8. ﴿اَللّٰهُ یَصْطَفِی مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلاً وَ مِنَ النّٰاسِ﴾؛[10]

«خداوند از فرشتگان رسولانی برمی‌گزیند و همچنین از مردم».

9. ﴿وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیَارِ﴾؛[11]

«و آنها نزد ما از برگزیدگان و نیكانند».

10. ﴿وَمِمَّنْ هَدَیْنَا  وَاجْتَبَیْنَا﴾؛[12]

«و از كسانی كه هدایت كردیم و برگزیدیم».

 

11. ﴿وَاجْتَبَیْنَاهُم وَهَدَیْنَاهُمْ﴾؛[13]

«افرادی را برتری دادیم ـ و برگزیدیم و به راه راست هدایت نمودیم».

12. ﴿وَلَكِنَّ اللّٰهَ یَجْتَبِی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یَشَاءُ﴾؛[14]

«ولی خداوند از میان رسولان خود هركس را بخواهد برمی‌گزیند ـ و قسمتی از اسرار نهان را كه برای مقام رهبری او لازم است، در اختیار او می‌گذارد».

13. ﴿اَللّٰهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَنْ یَشَاءُ﴾؛[15]

«خداوند هركس را كه بخواهد برمی‌گزیند».

14. ﴿وَكَذَلِكَ یَجْتَبِیكَ رَبُّكَ﴾؛[16]

«و این‌گونه پروردگارت تو را برمی‌گزیند».

و آیات بسیار دیگر، كه همه به این دلالت دارند كه گزینش از كارهای حكیمانه و بلكه از سنّت‌های الهیّه است.

از جناب زید شهید فرزند امام زین‌العابدین (ع) رساله‌ای به نام الصفوه باقی مانده است كه در همان قرن اوّل هجری مسئله گزینش اهل‌بیت عترت را بررسی كرده است.

 

در عالم تكوین هم اعطای ‌مناصب مطرح است و لزوم آن كاملاً قابل درك برای عقل است. همان‌طور كه نمی‌شود انواع منحصر در نوع انسان باشد، یا همه اعضا نمی‌شود چشم یا سر یا مغز باشند، و یا همه میوه‌ها و درختان و گیاهان و نباتات باساق و بی‌ساق ـ نجم و شجر ـ نمی‌شود كه توت یا كدو باشد، و یا همه درخت نمی‌شود شاخ و برگ یا ریشه باشد؛ همه افراد هم نمی‌شود در خصلت‌ها و صفات و شكل و شمایل فرد كامل باشند، یعنی همه محمد (ص) یا علی (ع) یا ابراهیم خلیل (ع) و موسی كلیم (ع) باشند.

مسئله امامت و مأمومیت و مبعوث و مبعوثٌ‌الیه هم به این ترتیب است، كه یا به‌واسطه تقدیرات الهی و اساب تكوینی است و یا به تعیین و تشریع و انتخاب مستقیم الهی انجام می‌گیرد، در هر حال همه از آیاتی است كه پر از اسرار و حكمت‌هایی است كه تنها خدا خود به آنها عالم است.

در این مسائل كسی یا چیزی حقّ ندارد كه بگوید، چرا من كس دیگر یا چیز دیگری نشدم؟ یا مثلاً چرا همه ملائكه جبرئیل امین، و همه انسان‌ها محمد مصطفی (ص) نشدند؟ و یا چرا همه كوه‌ها و سنگ‌های عالم طلا نشدند؟ چون اگر چنان چیزی اتّفاق می‌افتاد كمال عالم دچار نقص می‌شد و نظم و هماهنگی موجود در بین اجزای آن از بین می‌رفت.

 

این در حالی است كه قرآن كریم خود از نظم و هماهنگی دلیل موجود در بین اجزای عالم این‌گونه سخن می‌گوید:

﴿وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتقَرٍّ لَهَا ذَلِكَ تَقْدیرُ الْعَزِیزِ العَلِیمِ * وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ  حَتَّى عَادَ كَالعُرْجُونِ الْقَدِیمِ * لَا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ  ‌النَّهَارِ وَكُلٌّ فِی فَلَكٍ یَسْبَحُونَ﴾؛[17]

«و خورشید ـ نیز برای آنها آیتی است ـ كه پیوسته به‌سوی قرارگاهش در حركت است، این تقدیر خداوند قادر و دانا است و برای ماه منزل‌گاه‌هایی قرار دادیم ـ و هنگامی كه این منازل را طی كرد ـ سرانجام به‌صورت «شاخه كهنه قوسی شكل و زرد رنگ خرما» در می‌آید نه خورشید را سزا است كه به ماه رسد، و نه شب بر روز پیشی می‌گیرد، ‌و هركدام در مسیر خود شناورند».

همه چیز جهان در جای خویش است               نكو گر بنگری نه كم نه بیش است

همه تقدیر حقّ عدل است و حكمت                نیابد فهم ما اسـرار خلقت

درعین‌حال عالم انسان عالم اختیار و انتخاب است، اسرار این مسائل یعنی تقدیرها و گزینش‌ها تا حدّ زیادی پیچیده است كه می‌توان گفت

 

اگر بشر میلیون‌ها سال دیگر هم كاوش و تحقیق كند باز هم اسرار ناشناخته بسیاری در پیش روی خواهد داشت.

خلاصه مباحث گذشته آنكه، عالم خلقت، عالم اسباب و مسبّبات است و درعین‌حال عالم انسان، ‌عالم اختیار و تكلیف است.

قضاوقدر حكیمانه الهی بر همه امور حاكم است. پی‌بردن به علل انتخاب امام و پیغمبر و جهات تكوینی و اختیاری آن و مسائل دیگری این قبیل نیاز به احاطه علمی بر تمام اسرار افعال الله و كائنات دارد كه به دقایق آن تنها كسانی پی می‌برند كه مورد عنایت خاصّ خدا واقع شوند ـ‌ كه همه انبیا و ائمّه‌ علیهم‌السلام چنین هستند.

گرچه به همه افراد بشر از طرق مختلف پیشنهاد شده است كه به تسخیر ماه و آفتاب و... بپردازند، چون خداوند آنها را مسخّر انسان ساخته است، آنها می‌توانند تلاش كنند كه به راز امور پی ‌ببرند و از فواید آنها بهره‌مند شوند، ولی اگر به علّت یا علل پدیده‌ای نتوانستند پی ببرند باید آن را تقدیر الهی بدانند و از بركات وجودی آن استفاده كنند.

بنابراین ما موظفیم از تعالیم و راهنمایی‌های پیغمبران و امامان بهره بگیریم و نعمت وجود و هدایت آنها را از اعظم نعمت‌های الهی بدانیم و آنها را الگوی خود قرار دهیم و اگر فلسفه گزینش آن حجّت‌های به‌حقّ الهی را با عقل ناقص خود نتوانستیم درك كنیم، نباید به انكار و یا مخالفت آنها بپردازیم، در غیر این صورت ازجمله كسانی محسوب

 

خواهیم شد كه در زمان خود پیغمبر (ص) جاهلانه یا مغرضانه الهی‌بودن گزینش عترت را منكر شدند و قرآن كریم هم درضمن آیه‌ای از آنها چنین یاد می‌كند:

﴿أَمْ‏ یَحْسُدُونَ‏ النَّاسَ‏ عَلَى‏ مَا آتَاهُمُ اللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنَا آلَ إِبْرَاهِیمَ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَآتَیْنَاهُمْ مُلْكاً عَظِیماً﴾؛[18]

«یا اینكه نسبت به مردم ـ پیامبر و خاندانش ـ بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد می‌ورزند، ما به آل ابراهیم، كتاب و حكمت دادیم و حكومت عظیمی در اختیار آنها گذاشتیم».

برحسب تفاسیر این آیه در شأن آنها نازل شده است. ما باید ازطریق تفكر و تعمّق در اوضاع كائنات بفهمیم كه هر چیز در جای خاصّ خود واقع شده است و علم و حكمت الهی در همه مخلوقات بزرگ و كوچك پروردگار عالم نمایان است؛ لذا همان‌طور كه در آیه‌ای از قرآن كریم می‌خوانیم:

﴿اَللّٰهُ اَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ﴾؛[19]

«خداوند آگاه‌تر است كه رسالت خویش را كجا قرار دهد».

 

بنابراین انتخاب انبیا و اوصیای الهی ازجمله اموری است كه همچون سایر كارهای خدای عالم از حكمت خاصّ خود برخوردارند،‌ هر چند بشر با علم و عقل ناقص خود قادر نباشد كه به اسرار و پیچیدگی‌های آن پی ‌ببرد.

 

 

[1]. آل عمران،‌ 33.
[2]. نمل، 59.
[3]. آل عمران، ‌42.
[4]. بقره، 247.
[5]. اعراف، 144.
[6]. فاطر، 32.
[7]. فاطر، 32.
[8]. یعقوبی، تاریخ، ج2، ص383.
[9]. بقره، 130.
[10]. حج، 75.
[11]. ص، 47.
[12]. مریم، 58.
[13]. انعام، 87.
[14]. آل عمران،‌ 179.
[15]. شوری، 13.
[16]. یوسف، 6.
[17]. یس، 38 - 40.
[18]. نساء، 54.
[19]. انعام، 124.
نويسنده: