سه شنبه: 1403/01/28
نسخه مناسب چاپSend by email
پيام حضرت آيت الله العظمي صافي به همايش نهج البلاغه در مشهد مقدس

 

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیكم و رحمة الله و بركاته
با عرض ادب و احترام خدمت بزرگان و علماء اعلام و دانشمندان و ارباب بصیرت و فضیلت كه با حضور خود در این همایش بزرگ علمی و معرفتی افتخار خود را به آشنائی با معارف عالیه انسان‌ساز و هدایت‌های ولائی و ملكوتی نهج‌البلاغه شریف ابراز داشته‌اند و با تشكر از بنیاد مقدّس نهج‌البلاغه كه حدود نیم قرن است رساندن معارف این كتاب عظیم، كتاب حیات، كتاب خداشناسی، كتاب اخلاق و دستور العمل دین و دنیا و برنامه‌های سیاست و معاشرت و مدیریّت و جهاد و دفاع را به جهان معاصر وجهه همّت و كار و تلاش خود قرار داده‌اند، عرایضم را با سخنان پر محتوا و ارزشمند دانشمند بزرگ مصری علامه مرصفی كه خود یكی از شارحان نهج‌البلاغه است آغاز می‌كنم؛ او نهج‌البلاغه را چنین توصیف می‌كند:

أما كتاب نهج‌البلاغة فهو الكتاب الذی أقامه الله حجة واضحة علی أن علیاً رضی الله عنه قد كان أحسن مثال حی لنور القرآن و حكمته، و علمه و هدایته، و إعجازه و فصاحته.
اجتمع لعلی فی هذا الكتاب مالم یجتمع لكبار الحكماء، و أفذاذ الفلاسفة، و نوابغ الربانیین من آیات الحكمة السامیة، و قواعد السیاسة المستقیمة، و من كل موعظة باهرة، و حجة بالغة تشهد له بالفضل و حسن الأثر.

خاض علیٌ فی هذا الكتاب لجة العلم والسیاسة والدین، فكان فی كل هذه المسائل نابغة مبرزا، و لئن سألت عن مكان كتابه من العلم فلیس فی وسع الكاتب المسترسل، والخطیب المصقع، والشاعر المفلق أن یبلغ الغایة من وصفه، والنهایة من تقریظه، و حسبنا أن نقول: إنه

«الملتقى الفذ الذی التقى فیه جمال الحضارة و جزالة البداوة، و المنزل الفرد الذی اختارته الحقیقة لنفسها منزلاً تطمئن فیه، و تأوی إلیه بعد أن زلت به المنازل فی كل لغة.
و هو كتاب یتجلى فیه روح شریفة یكسب القارئ فی هذا الكتاب منها العصبیة للحق، و الشدة فی الدین، و القصد فی الحكمة والسیاسة، و عندنا أن الذین یسعون إلى الإصلاح فی هذه البلاد یجب علیهم أن یتخذوا هذا الكتاب إماماً فی إصلاحهم من جهاته اللغویة، والعلمیة والدینیة، و أن الناشئین لو تأثروا هذا الكتاب فی العبارة و صدق النظر لبلغوا من قوتی العقل واللسان تلك المنزلة التی نتمنی لهم و نود أن لو یصلون إلیها فی وقت قریب.»
این سخنان اگرچه رسا و گویای عمق درك گوینده او از این كتاب عزیز است و نشان می‌دهد كه اعماق وجودش را خضوع در برابر معانی و مطالب آن فرا گرفته است امّا تمام توصیف آن نیست. نهج البلاغه همواره مورد ستایش و استفاده علماء بزرگ در رشته‌های متعدّد علوم اسلامی بوده و آنانكه آن را شناخته‌اند آن را اصل و پایه‌ی معرفت و آگاهی از حقایق دین مخصوصاً الهیّات می‌دانند و بسیاری در برابر عظمت آن عاجزانه «كلامه فوق كلام المخلوق و دون كلام الخالق» گفتند و «كلامُ علیٍّ كلامٌ عَلیٰ و ما قاله المرتضی مرتضی» سرودند.
برای آگاهی از حقایقی كه در این كتاب است همیشه باید همایش باشد، چراكه نهج البلاغه مكتب است، مدرسه است، محور تعریف و بیان اصول دین است، چه كتابی مثل نهج البلاغه در الهیّات سخن آخر و كامل را گفته است كه محدّث بزرگ اسلام و استاد علوم اسلامی ثقة الاسلام كلینی پس از روایت یكی از خطبه‌های امیرالمؤمنین علیه‌السلام در الهیّات می‌فرماید آنقدر این خطبه بلند و محكم و عظیم است كه اگر زبان تمام اهل معرفت و نوابغ علم و ادب همه یك زبان در یك دهان باشند نخواهد توانست در معرفت خداشناسی فراتر از آن بیانی و سخنی بگویند. این كفر نعمت است كه با وجود این خطبه‌ها بشر بخواهد معارف الهیّات را از جاهای دیگر بگیرد این خطبه‌ها را سزاوار است علماء، طلاب و مبلغین محفوظ و همواره به آنها رطب اللسان باشند. در سایر رشته‌های معرفتی هم كلام نهج البلاغه تمام است در موضوع نبوّت، در بیان اوضاع جهان و امّت عرب و جاهلیّت‌های قبل از اسلام، در معرّفی ملائكه و انبیا و معرّفی شخص حضرت خاتم الانبیاء صلّی الله علیه و آله و سلم، در تعریف قرآن مجید و در بیان معاد و ثواب و عقاب در هدایت‌های اخلاقی و روابط اجتماعی، در سیاست اداره كشور و جامعه، در دعوت به زهد و پارسائی و قناعت و پرهیزكاری و خلاصه در همه جوامع زندگی بشر پس از قرآن مجید كتابی كامل‌تر از نهج البلاغه نیست. مثل عهدنامه حضرت به مالك اشتر و مثل وصیت آن حضرت به امام حسن علیه السلام در چه كتابی و چه مكتبی یافت می‌شود؟ از چه كسی غیر از علی علیه السلام و اهل بیت آن حضرت این هدایت‌ها شنیده می‌شود؟ انصافاً كه قدر این هدایت‌ها و این علوم حقیقی مجهول مانده است و به گفته جورج جرداق مؤلف كتاب الامام علی صوت العدالة الانسانیة این اصول عالی كه از زندگی امیرالمؤمنین علیه‌السلام و مواقف و مشاهد و خطبه و نامه‌های آن حضرت استفاده می‌شود تا این زمان ناشناخته بوده است. او در نامه‌ای كه به استاد اعظم ما حضرت آیت الله العظمی بروجردی«قدس سره» نوشت و برای اولین بار كتابش را به ایشان اهدا كرد چنین نوشته بود كه كتاب من را كه مطالعه می‌فرمائید تصدیق می‌كنید كه (انّی انصفت الامام بعض الانصاف). به هر حال از ناشناخته ماندن این همه اصول مورد قبول صاحبان عقول كبیره از مسلمانان گله كرده بود بین عهد نامه حضرت به مالك و منشور سازمان ملل مقایسه كرده و استحكام عهدنامه و فرق‌های اساسی آن را با منشور بیان كرده است از سوی دیگر نهج البلاغه در چنان افق رفیعی قراردارد كه شارح معتزلی آن را كم نظیر و مثل قطب راوندی را با آن مقام بلند علمی در حد نگارش شرح بر نهج‌البلاغه نمی‌داند ولی نمی‌توان به این عذر و اظهار عجز اكتفا كرد و از این دریای بیكران معارف اگرچه قطره‌ای باشد نچشید و جان را به آن معانی جلا نداد، باید میزان رشد فكری دینی و تشخیص درجه علم و معرفت اشخاص، آشنائی آنها با نهج البلاغه باشد و اگرچه:
گربریزی بحر را در كوزه‌ای /چند گنجد قسمت یك روزه‌ای
باید از این آب حیات كه دست رسی به آن هدف انبیا و اولیاء بوده و هست بشر هرچه بتواند بنوشد و همواره تشنه آن باشد.
و چنان نباشد كه شاعر گفته است
پیش لبت جان سپردم این به كه گویم / برلب آب حیات تشنگیم كشت
در خاتمه برگزاری این همایش در جوار مضجع ملكوتی عالم آل محمد حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیّة والثناء باتوجه به اینكه بعض بیانات و خطبه‌های حضرت رضا علیه السلام در الهیّات با خطبه‌های نهج البلاغه متحدّالمضمون و متقارب الالفاظ است مناسبتی شریف می‌باشد سزاوار است پژوهشگران و محقّقان این ربط را بررسی و هم كلامی ائمه علیهم‌السلام را در بیان معارف الهی و تفسیر اسماء و صفات و تفسیر قرآن مجید بیان نمایند.
والسلام علینا و علیهم و رحمة الله و بركاته
رجب المرجب 1432
لطف الله صافی

سه شنبه / 24 خرداد / 1390