شنبه: 1403/02/1
نسخه مناسب چاپSend by email
روزه و سِير زمان سلسله مقالات مرحوم آیة‌الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره در ماه مبارک رمضان (شماره 16)
روزه و سِير زمان، به مناسبت ماه مبارک رمضان (16)
بازنشری از نوشتار مرحوم آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره
  • نقش علم در ایمان.

به گواهى دانشمندان بزرگ غرب و شرق، پیشرفت هاى علمى و صنعتى روز افزون- كه حكایت از استعداد وسیع و توان اندیشه بشر دارد- به هیچ وجه موجب سستى ایمان به خداى جهان و برنامه هاى آسمانى و هدایت هاى اخلاقى و اجتماعى پیامبران نمى شود؛ و اصولا تا آنجا كه فكر دوربین بشر به كاوش هاى بزرگ علمى توفیق یافته و به كشف مجهولات بسیار نایل شده، هیچ رابطه اى میان ترقّى دانش و صنعت، و كاهش نیروى ایمان یافت نشده و پس از این هم رابطه اى پیدا نخواهد شد؛ بلكه هر چه بشر در ناحیه كشف قواى طبیعت و تسخیر زمین و آسمان قدم به جلو بر دارد، نیروى ایمان او استوارتر و احساس او به آن وجود بزرگ (خدا)- كه تمام این نظامات جهان، از كهكشان ها تا ذرّه و اتم را برقرار كرده- بیشتر مى شود.
تاریخ سیر ادیان نشان مى دهد كه به موازات ترقّى علم و دانش، ایمان واقعى بشر نیز همواره رو به تكامل بوده است.
تمام اقداماتى كه دانشمندان در زمینه كشف خواصّ پدیده هاى این عالم دارند و تمام دانش هایى كه در رشته هاى گوناگون این پدیده ها شب و روز دانشمندان را به بررسى و تحقیق وادار كرده- از دانش پزشكى، گیاه شناسى، زیست شناسى، زمین شناسى، كیهان شناسى و ...- همه دلایل خداشناسى قرآن مجید و معارف دین اسلام را تأیید مى كنند؛ و آن چه را در قرآن و احادیث اسلام درباره تمام موجودات به طور عام بیان شده، این دانش ها آن را به طور استقراء و بررسى در هر رشته، بیان مى دارند. قرآن مى گوید: تمام عالم، تحت یك نظام دقیق قرار داد.
دانش هاى بشرى نیز، از هر یك از نظام ها و ارتباطى كه میان این پدیده هاى جهانى بر قرار است، سخن مى گویند.
به طور مثال: اگر نظام دقیق و ارتباط بین اجزاى این جهان وجود نداشت، امكان موفقیت بشر براى تسخیر ماه و كرات دیگر خرد پسند نبود.
تمام دانش ها، روى نظم و ارتباط اجزاى این جهان پیدا شده است؛ حتّى دانش پزشكى بر اساس نظام جسمى بدن انسان پیشرفت كرده و بیمارى ها را علاج مى كند.
این نظم همان است كه در قرآن مجید مكرّر از آن یاد شده است. دانش امروز امكان تسخیر كرات را عملى كرد. قرآن هم چهارده قرن  پیش تمام كرات و مخلوقات را صریحاً مسخّر انسان معرفى فرموده است.
اسلام، تمام افراد بشر را عضو یك جامعه و همه حیوانات و نباتات و جمادات را اعضاى یك جامعه بزرگتر و بالاخره تمام مخلوقات كوچك و بزرگ را با هم مرتبط و عضو جامعه بزرگ ممكنات- كه یك اراده بر همه آنها حكم فرما، و یك نظام در همه آن ها برقرار است- مى داند. علوم امروز نیز همه این ارتباطات و هم بستگى ها را كشف مى كنند.
از نظر دانشمندان و علما، علم مؤید ایمان، و ایمان مشوّق علم است؛ ولى افرادى نادان كه از علوم و دانش هاى قدیم و جدید بى اطّلاع مى باشند، گمان مى كنند كه چون وسایل زندگى مادّى عوض شده، مسایل اخلاقى و معنوى و برهانى نیز عوض مى شود؛ و چون مظاهر زندگى مادّى دستخوش تحوّل و تغییر است، همه چیز قابل تحوّل و تغییر مى باشد و چون از ابتدا ایمان پا برجا و با اساس نداشته اند و از حدود تقلید جلوتر نرفته اند، نسبت به تعالیم اخلاقى و دستورات انبیا، بى اعتنا شده اند و گمان مى كنند كه مثلا چون بشر، اسب و ... را كنار گذارده و از اتومبیل و هواپیما و ... استفاده مى كند، باید ایمان، امانت، صداقت، محبّت، عفاف، پاكدامنى و سایر تعالیم اخلاقى را كنار بگذارد. این تفكّر نتیجه جهل ونادانى و بى اطّلاعى از حقایق دین و دعوت دین، و خلط و اشتباه بین امور روحانى، معنوى و اخلاقى و اجتماعى با امور صناعى است. و با اندك توجّه، این اشتباه برطرف مى شود؛ زیرا اگر بین ضعف ایمان و پیشرفت صنعت و تغییر مظاهر زندگى مادّى رابطه اى بود و به موازات ترقّى و تحوّلات مادّى و صنعتى، ایمان ضعیف شده و در قوس نزولى حركت مى كرد، قرن ها پیش از این، فاتحه ایمان خوانده شده و همه جا بى ایمانى، حاكمِ مطلق شده بود؛ چرا كه تمام مظاهر زندگى بشر از خانه، لباس، خوراك، كسب و تجارت، زراعت، آلات و ادوات، خواندن و نوشتن، كتاب و چاپ، نقل و انتقال، ریسندگى و بافندگى، همه به تدریج و در اثر پیشرفت صنعت و اختراع و كشف مجهولات، ساخته و تكمیل شده و هر روز، بشر قدمى به جلو برداشته و در جهان علم و صنعت اطّلاعات تازه اى كسب كرده است. و در حالى كه این مظاهر زندگى از هزاران سال پیش تاكنون در حال تغییر بوده و هست، ایمان و لوازم آن همواره ثابث و برقرار باقى مانده است؛ به طورى كه اگر یك مؤمن و یك موحّد حقیقى چند هزار سال پیش، مانند: ابراهیم خلیل على نبینا و آله وعلیه السّلام به این دنیاى ما باز گردد، اصلا و ابداً چیزى از ایمانش كاسته نمى شود و با همان ادلّه اى كه قرآن از آن ها حكایت كرده، اكنون هم مردم را به خدا راهنمایى مى كند؛ و همان طور كه آن روز بشرپرستى و شرك را محكوم مى كرد، امروز هم بشرپرستى را كه به صُور دیگر رایج شده، محكوم مى كند؛ زیرا هیچ فرق و تفاوتى پیدا نشده، جز ترقّى علم و افزایش اطّلاع بشر، كه آن هم مؤید ایمان و سبب نیاز بیشتر انسان به یك نظم دینى و وجدانى شده است.

 

 

  • نکته مهمّ.

نكته اى كه در این جا باید به آن توجّه داشت این است كه: برخى از ملل به جاى عقاید صحیح و حق، و كیش معقول و دین خردپسند، و توحید خدا، خرافاتى را پذیرفته و به آن ایمان دارند.
این ملّت ها یا از اساس، عقاید خرافى داشته؛ یعنى، كیش آن ها مبناى منطقى و پاك نداشته و یا اگر داشته به واسطه علل و دسایس و حوادث و تحریفات خرافاتى كه داخل آن دین شده، به شرك و پرستش غیر خدا آلوده گشته است؛ كه چون تاریخ روشن و كتاب دست نخورده و مورد اعتماد هم در دست ندارند، نمى توانند آن خرافات را از حقایق جدا كنند؛ مانند: كیش مسیحیت كنونى. از این جهت ناچار به ضدیت با علم برخاسته و در میدان مبارزه با دانش هاى بشر، شكست خورده و ایمان پیروان آن مذاهب، سست و بى اثر گردیده است.
تاریخ كلیسا كاملا این موضوع را نشان مى دهد كه علّت بزرگ و اساسى زوال حكومت كلیسا بر قلوب و تسلّط افكار مادّى گرى در جهان مسیحیت، خرافاتى بود كه به اسم دین به آن معتقد شده و ترقّى علم، بى مایگى آن عقاید خرافى را آشكار كرد. از این جهت اروپا تا مدّتى به اساس مذهب و دین بى عقیده شده و دین را از ریشه و پایه، بى اساس مى پنداشت.

 

 

  • اسلام و خرافات.

امّا اگر دینى مثل اسلام خالى از خرافات باشد و راه اجتهاد و بررسى در آن دین به واسطه وجود كتابى مانند قرآن مجید، و احادیث و سنّت و سیره پیغمبر و ائمه علیهم السّلام براى همه باز، و تاریخ روشن و معتبر آن در دسترس مطالعه عموم باشد، با پیشرفت علم و صنعت از ارزش و نفوذ آن چیزى كاسته نمى شود؛ بلكه بر اهمیت و اعتبار آن افزوده مى گردد؛ چرا چنین دینى با خرافات به شدّت مبارزه كرده و بشر را به عقل و تفكّر و تعلیم و تعلّم دعوت نموده و تمام بدبختى هاى او را معلول جهالت و نادانى مى شمرد.
خدایى كه اسلام معرّفى مى كند و به سوى او مى خواند، اگر صدها میلیون سال و با سرعت هر چه شگفت انگیزتر، بشر در كشف مجهولات به پیش برود، به جایى و نقطه اى كه او را به انكار این خدا وادار كند یا از پرستش او باز دارد، نخواهد رسید.
خداى بشر همان خداى یگانه اسلام است؛ همان خداى ناپیدا؛ همان خدایى كه نظم جهان ها، كیهان ها، ذرّه ها و همه را او برقرار كرده؛ همان خدایى كه همه را آفریده است؛ خواه انسان در ناحیه علم و در یك نقطه بماند و تغییر وضعى ندهد، یا هر آن و هر روز با نیروى كوشش و تأمّل  و تفكّر، گام هاى وسیعى بردارد و خواه بیابان نشین باشد، یا در آسمان خراش ها زندگى كند، او خدا و معبود و مسجود همه و بى نیاز و تواناى مطلق، و پاك و منزّه از شرك و انباز است.
سایر عقاید اسلامى و فروع و اصول و تعالیم این دین- كه جنبه هاى گوناگون آدمى زاد و جامعیت او را از هر جهت رعایت كرده و جسم و روح او را در یك میزان قرار داده و با هم، هماهنگ مى سازد- همین گونه است؛ یعنى مرور زمان آن را متزلزل و كم اعتبار نخواهد كرد.
اگر دنیا با این ترقّى هاى شگرف و عمیق مادّى، از تعالیم و هدایت هاى اسلام و قرآن و روش تربیتى اولیا و رهبران اسلام و توجّه آن ها به عدالت گسترى و تساوى حقوق و تأمین رفاه و آسایش واقعى بشر الهام مى گرفت، به طور قطع زمین نمونه اى از بهشت برین بود.
قرآن را بخوانید؛ نهج البلاغه  را مطالعه كنید و اصول عالى و همیشه نوین اسلام را در قسمت هاى اجتماعى و سیاسى بررسى فرمایید تا بدانید هر آنچه در ستایش این دین و تعالیم و اصول و فروع آن گفته شود، گزاف نیست و یگانه راه نجات بشر از اضطراباتى كه به واسطه پیشرفت صنعت و غلبه مادیات بر روحانیات و ادغام جامعه ها در یكدیگر و اصطكاك منافع پیش آمده، التزام به احكام اسلام و جهانى شدن این نظامات است.

 

 

  • فواید عالی روزه.

از باب نمونه، یكى از احكام اسلام همین «روزه ماه رمضان» است. هر چه اعصار مترقّى تر، جلو بیاید، نه از حكمت ها و فواید روزه چیزى مى كاهد و نه نقش روزه را در تربیت روح و جسم و تهذیب اخلاق انكار مى كند. و همان طور كه چهارده قرن پیش، روزه ماه رمضان از كامل ترین و آموزنده ترین مكتب هاى اخلاقى و انسانى و آموزنده تقوا و پرهیزكارى و رشددهنده فضایل و ملكات شریفه بود، امروز هم همین منافع و مصالح را دارا است.
اگر چهارده قرن پیش آن طور كه باید نوع مردم از فواید آن آگاه نبودند، در عصر ما فواید صحّى و بهداشتى و روانى و تربیتى و اجتماعى آن آشكارتر شده است.

سه شنبه / 7 فروردين / 1403