* ضرورت بررسی عبرتهای عاشورایی
یكی از شعبّ مهم و متعدّدی كه محقّقان در واقعه بینظیر و تاریخی عاشورا باید به تفصیل در آن بحث و بررسی نمایند، عبرتهای بسیاری است كه از عاشورا برداشت میشود و پیامهای حوادث و وقایع آن است كه دانستن آنها برای همگان از هر طبقه، سودمند، معرفتبخش و آموزنده است.
تأمّل در وقایع عاشورا هر چه ژرفتر و گستردهتر گردد، ثمرات فكری، تربیتی و ایمانی آن بیشتر خواهد بود.
جامعه به چیزی مانند این عبرتها، پیامها و درسهای عاشورا نیازمند است؛ این پیامها و عبرتها باید به همگان ابلاغ شود؛ در منابر، سخنرانیها، مقالات و تألیفات و در ضمن اشعار و مراثی باید تكرار گردد؛ باید عاشورا را با این معانی عالی و با این عبرتها تبلیغ نمود، تا همگان به خصوص نسل آگاه جوان، درسهای آن را برنامه عمل و حركت خود قرار دهند.
* درسهایی كه باید آموخته شود
امتناع امام از بیعت با یزید و سخنان آن حضرت در جواب ولید، حاكم مدینه و مروان و هجرت آن یگانه تاریخ از مدینه به مكّه عبرت انگیز و پر از معانی و هدایتهای عالی است.
توقّف آن حضرت در مكه معظّمه نیز متضمّن پیامهایی است كه همه موضع شكستناپذیر و غیر قابل برگشت آن حضرت را اعلام میكرد.
خروج امام از مكّه در زمانی كه مردم از اطراف، بلاد و شهرها برای حج آمده بودند و آن خطبه تاریخی و پر از ابلاغ و ارشاد و انذار، عبرتانگیز، آموزنده و سازنده بود. اعزام شخصیتی مانند مسلم بن عقیل و پذیرفتن دعوت مردم كوفه و حوادثی كه در كوفه اتفاق افتاد و به شهادت حضرت مسلم منتهی گردید و اتّفاقاتی كه بین راه مكه تا كربلا و روبه روشدن با حر واقع شد و آن خطبه رسا متضمّن آن جملههای پر از پیام و احیاگر روح غیرت و شهامت كه هر صاحب بصیرت را تكان میدهد، هشیار و بیدار باشی است كه تا این زمان و زمانهای بعد، عالم انسانیت را بیدار و آگاه میسازد و این جمله مقاومت آموز «إنّی لا اری الموت الا سعادة ولا الحیاة مع الظالمین الا برماً»(2) همواره باید ورد زبان مردم آزادیخواه و ستمستیز باشد.
اقتدای حرّ به امام در نماز، عاقبتِ خیر و فرجام كار او درس عبرت است. ملاقات امام با عبیدالله حرجعفی و خودداری او از قبول دعوت امام و گرایش و انقلاب فكری زهیر در یك ملاقات كوتاه با امام نیز عبرت و راهنمای مردم بر گزینش آخرت بر دنیا، و شهادت و حیات جاودانی بر حیات فانی است.
*ویژگیهای یاران اهل بیت علیهم السلام
ورود امام به كربلا همراه با اهل بیت، آن شخصیتهایی كه برای خدا، خلقی و بندهای عزیزتر از آنها در روی زمین نبود، ملحق شدن افرادی معدود از نخبگان و فرهیختگان عالم اسلام به آن حضرت، مواضع اصحاب تا روز عاشورا، نیل به شهادت، شور و شوق و استقامت و پایداری آنها كه اگر جانشان هزار جان بود و جاننثاری در راه دین و نصرت امام هزار بار بیشتر ممكن بود شیفته و مشتاق آن بودند، همه برای عالم انسانیت، عبرت، درس و دستور زندگی شرافتمندانه و خداپسندانه است.
مواقف بیمانند و حساس و استقبال آنان از تیغ، تیر، شمشیر، مرگ و شهادت، موقف حبیب، موقف عابس، موقف مسلم بن عوسجه، مواقف آن رجال بینظیر كه خود امام در وصف آنها فرمود : «من اصحابی با وفاتر و نیكوكارتر از اصحاب خود نمیشناسم»(3)، مواقف بنیهاشم، موقف و بلكه مواقف حضرت ابیالفضل، موقف حضرت علی اكبر و موقف قاسم هر كدام مواقفی است كه تاریخ بشریت به آن افتخار مینماید و آیه كریمه: «إنّی أعلم ما لا تعلمون»(4) را تفسیر میكند.
در این میان، مواقف بانوان هم بزرگ و عظیم بود؛ همه كوه استقامت و صبر و تحمل، ذلت ناپذیر، پا برجا، امیدوار بر غلبه حق و موفقیت خود و مغلوبیت حقیقی دشمن بودند.
آن سی هزار یا بیشتر لشكر خون آشام، اگر چه همه اصحاب را به شهادت رساندند امّا از رخنه در قدرت روحی آنها ناتوان ماندند.
این مواضع برای بشر، عبرت است باید در طول قرون و اعصار بگویند و بنویسند، در مدرسهها و مكتبها این ایستگاههای درخشان را بیاموزند و درس بدهند تا بشر، خود و گوهر پاكش را بشناسد و خود را به جیفه دنیا نفروشد و معنای این كلام بزرگ علوی را درك كند: «ألا حرّ یدع هذه اللّماظة لاهلها انه لیس لانفسكم ثمنٌ الا الجنة فلا تبیعوها الّا بها»(5)
* حسین علیه السلام، قهرمان عظمتها
امّا زبان و قلم از بیان عظمت موقف شخص الهی امام علیهالسلام و آن قهرمان بزرگ فضایل ملكوتی، خصایص قدوسی و مقامات سبّوحی، عاجز و ناتوان است و مثل توصیف ذرّه و كمتر از آن از آفتاب جهان تاب، و سراب از اقیانوسهای آب است.
نواحی عظمت و موجبات بصیرت و عبرت در وجود امام، كار، قیام، مواضع و مواقف عالی و متعالی آن حضرت، بسیار و بیشمار است.
اتّصال قدرت امام به قدرت لایزال الهی در آن موضعگیریهای محیّر العقول مشهود است و حقیقت معنای صانع «وجهاً واحداً یكفیك الوجوه» از آن ظاهر و معلوم است.
در این سیر الی الله، اوج علوّ قدر انسان خلیفة الله كه از ملائكه، ارفع و انبل است آشكار میگردد. حقیقت آن سیر و حركت، سیر به سوی كمال بینهایت و تقرّب بیشتر و بیشتر از كسی بود كه حائز عالیترین رتبه كمال و تقرّب به اوست.
تمام آن چه افتخار انسانیت است؛ مانند ایمان، اخلاص، صبر، ایثار، پاسداری از شرف، عزّت، حمیت، حقوق ضعفا، نفی استبداد، ظلم، استكبار و استحقار عبادالله در این برنامه الهی درخشان است.
* حسین علیه السلام، سبب بیداری مسلمانان
امام علیهالسلام برای حفظ دین خدا و نجات امّت، مصائب جانكاهی را از داغ جوانان و برادران، اسارت بانوان و شهادت اصحاب، پذیرا شد و میان آخرت، دنیا، خدا، خلق، عزت و ذلت و در نهایت میان بهشت و دوزخ و بین شهادت خود و همه بستگان عزیز اسارت اهل بیت و بیعت و تسلیم، مخیّر شد و با آن تصمیم قاطع و عزم راسخ و غیر قابل بازگشت، خدا، قرآن، اسلام و حمایت از حقوق جامعه و شهادت خود و همه آن مصیباتی را كه هر كدامش برای اینكه تهمتنترین افراد را به تسلیم وادار كند، اختیار فرمود و صدای بلند و رسای او «َلا إِنَّ الدَّعِی بْنَ الدَّعِی قَدْ رَكَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ بَیْنَ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ یَأْبَی اللّهُ لَنا ذلِكَ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤمِنُونَ وَ حُجُورٌ طابَتْ وَ طَهُرَتْ وَ أُنـُوفٌ حَمِیَّةٌ وَ نُفُوسٌ آبِیَـةٌ مِنْ أَنْ نُؤْثِرَ طاعَةَ اللِّئامِ عَلی مَصارِعِ الْكِرامِ» عالم به خواب خفته اسلام را بیدار كرد.
* حماسههای بعد عاشورا
وقایع بعد از شهادت و اسارت اهل بیت علیهمالسلام و حضور آنان در مجلس ابن زیاد و یزید و فرصتهای دیگر، عبرتانگیز، سرمشق، آموزنده و سازنده است.
آن پاسخهای شجاعانه و پرمعنای حضرت زینب سلام الله علیها به ابن زیاد و خطبه تاریخی آن حضرت در مجلس یزید كه از معجزات بزرگ به شمار میرود برای همیشه عبرت است؛ حقایقی كه در این خطبه در چنان مجلسی بیان فرمود و توبیخ و تحقیر قدرتمندانه یزید، نیروبخش مظلومان در برابر ستمگران است. خطبه حضرت سجاد علیهالسلام و درنهایت پیامدهای واقعه جانسوز عاشورا مانند «واقعه توابین» و استمرار یاد این افتخارات كه تا عصر ما و اعصار آینده به صورت مجالس روضه و هیئتهای عزا ادامه مییابد برای بشریت عبرت است و دلیل قدرت حقّ و سستی باطل میباشد.
پینوشتها:
1. سوره یوسف، آیه 111
2. ذخائر العقبی، ص150
3. امّا بعد فأنی لا اعلم اصحاباً اوفی و لا خیراً من اصحابی.
4. سوره بقره، آیه 30
5. نهج البلاغه، حكمت 456