بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسكین بولایة امیرالمؤمنین و الائمة المعصومین علیهم السلام
و لاسیما مولانا بقیة الله المهدی عجل الله تعالى فرجه الشریف ورزقنا الفوز بلقائه
السلام علیكم و رحمة الله و بركاته؛
با تبریك عید الله الاكبر، عید مبارك غدیر، عید فرخندهی اكمال دین و اتمام نعمت، و گزینش اسلام به عنوان دین جهانی و جاودانی، این چند كلمه را به حضور بزرگان و عزیزان حاضر در این جلسهی ملكوتی و ولائی - كه فرشتگان، شرف حضور در آن را غنیمت و افتخار میدانند- تقدیم میدارم:
نصوص صریحه بر ولایت و خلافت بلافصل حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در كتاب و سنت - اگرچه بسیار است- اما در یك تقسیم بر دو قسم میباشد: نص جلی و نص خفی.
نصوص جلیه قرآنیه، مثل آیه كریمه مباهله، و آیه شریفه إِنَّمَا وَلِیُّكُمُ اللهُ و سائر آیات است كه شماری از آنها را در كتاب شریف "خصائص الوحی المبین فی مناقب امیرالمؤمنین علیه السلام"، ابن بطریق با سندهای معتبر از محدثین و ارباب جوامع و صحاح و مسانید عامه روایت نموده است.
نصوص جلیه متواتره نبویه هم، مانند حدیث مشهور منزلت و احادیث دیگر است كه اعظم و اشهر و اتم آنها، حدیث شریف غدیر، آن ابلاغ و اعلام عام است كه در تاریخ حیات رسالت رسول اكرمصلی الله علیه و آله مانند آن همایش بزرگ، روزی عظیمتر و رسمیتر نیست؛ همایشی كه همهی سران اصحاب و خیل انبوه حاج - كه تا آن روز مثل آن سابقه نداشت-، در آن حضور داشتند.
روزی كه در تعالی و عظمت، با روز بعثت حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله، همطراز است.
هر دو آغاز است و هر دو یوم الله الاكبر است. برای این دو روز، روز سوم، روز ظهور مصلح یگانه آخر الزمان، منجی عالم بشریت، عدل كل و موعود رسل، حضرت قائم آل محمدصلوات الله علیهم اجمعین است؛ شخصیت بلندپایهای كه انبیا و صحف آسمانی به ظهور او بشارت دادهاند و یملأ الارض قسطاً و عدلاً از اوصاف مختصهی او است و ذلك الذی یفتح الله على یدیه مشارق الارض و مغاربها، برنامه قیام و اقدام او است.
حدیثِ فراتر از تواتر غدیر، از اَنَصّ نصوص جلیه است كه در جهت كثرت روات از صحابه و تابعین و تابعین تابعین و همه جهات اعتبار، حدیثی برتر از آن وجود ندارد از كتابهای مربوط به این حدیث و اسناد و الفاظ آن به تنهائی، كتابخانهای بزرگ تشكیل میشود.
نصوص خفیه نیز در كنار نصوص جلیه، موقعیتی بسیار ارزشمند و محكم دارند، و ولایت و خلافت بلافصل امیرالمؤمنین علیه السلام و سائر ائمه طاهرین علیهم السلام را اثبات مینمایند.
بخش نصوص خفیه، بخشی وسیع و جامع است. كتاب اَلفین علامه حلی رضوان الله تعالی علیه را میتوان دو هزار دلیل از این ادله خفیه شمرد.
در عین حالی كه این نصوص را خفیه عنوان مینمایند، هیچ خفائی در دلالت آنها بر ولایت ائمه طاهرین علیهم السلام مخصوصاً امیرالمؤمنین علیه السلام نیست. از این نصوص خفیه، آیات قرآنیهای است كه بطور استفهام همه را مخاطب قرار داده است، مثل أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لاَ یَهِدِّی إِلا أَنْ یُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَیْفَ تَحْكُمُونَ ، یا مَا یَسْتَوِی الْأَعْمَى وَ الْبَصِیر ، یا وَ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لاَ یَعْلَمُونَ .
از این آیات به وضوح، از نظر اظهر مصادیق، احق بودن امیرالمؤمنین علیه السلام به امر خلافت و امامت و هدایت استفاده میشود. پیام همه این است، بینا نه كور، عالم نه جاهل، فاضل نه مفضول، علی علیهالسلام نه دیگران.
موضوع تفضیل فاضل بر مفضول، و افضل بر فاضل، و تقبیح تفضیل فاضل بر افضل و مفضول بر فاضل، موضوع آیات متعدد قرآن كریم و روایات بسیار اهل بیت علیهم السلام و مواردی از احكام واجب و مستحب است و از هدایتهای مهم قرآنی و روائی است، و در همه امور مخصوصاً در ولایتها و اختیارات یك اصل است كه هر مسلمان و هر شخص خردمندی، باید آن را برنامه قرار دهد، و در انتخاب، اصلح را بر صالح و الیق را بر لایق برگزیند و اجمالاً بر حسب فطرت هم، بشر - اگر غرضهای دیگری در بین نباشد- به آن عمل مینماید، رعایت این تعلیمات و ارشادات در اصل نظام دینی و ولائی و خلافت پیغمبر اكرم علیه و آله السلام از اهم مطالب و واجبات است.
به همین اصل، شخص امام علیه السلام اشاره فرموده و همه را مخاطب قرار داده است: أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَیْهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِیهِ و فرموده است: إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِالْأَنْبِیَاءِ أَعْلَمُهُمْ بِمَا جَاءُوا بِهِ.
بر این اساس و بر حسب این آیات و روایات، یگانه شخصیتی كه پس از پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله؛ چه در حیات آن حضرت و چه بعد از آن، واجب الاطاعة و صاحب ولایت امر و منصوص من الله میباشد، امیرالمؤمنین علیه السلام است، بقول جاحظ كه در یكی از رسالهها به این مضمون میگوید كه آنچه در اسلام، رأس فضائل و مكارم و مقامات است، چهار چیز میباشد: ایمان به خدا، علم و دانائی، زهد و پرهیزكاری، و جهاد در راه دین و فی سبیل الله. سپس میگوید: از تمام علماء اسلام، اگر از كسی بپرسیم كه اسبق و اكمل در ایمان كیست؟ اولین كسی را كه بر میشمارند علیعلیه السلام است، و اگر درباره اعلم از همه اصحاب پیغمبر صلی الله علیه و آله سؤال كنیم، اول شخصی را كه معرفی میكنند علیعلیه السلام است، و اگر از آنها كه در راه دین جهاد كردند و اسلام از بركت جهاد آنها برپا شد سؤال كنیم، باز هم، همه، اول علیعلیه السلام را نام میبرند كه تنها ثواب یك جهاد او از عبادت امت تا روز قیامت بیشتر است، و اگر از زهاد صحابه و كسانی كه دنیا را ترك كرده و فریفتهی دنیا نشده باشند سؤال كنیم، همه، اسم علیعلیه السلام را میبرند كه یك لحظه به دنیا نظر نفرمود.
غرض اینكه، دعوت اسلام، دعوت قرآن و دعوت تمام انبیاء، دعوت به افضل و تقبیح تفضیل مفضول بر فاضل است كه اصل و پایه محكم اعتقاد شیعه، مصداق تفضیل افضل بر فاضل است و مصداق دوم، عقیده دیگران است، كه نصوصِ به اصطلاح خفیه بر بطلان آن دلالت دارد و شناخت مصداق و مصادیق آن را به خود عرف واگذار كرده است؛ سنائی میگوید:
احمد مرسل نشسته كی روا دارد خرد/ جان اسیر سیرت بوجهل كافر داشتن
و
یـقـولون لی فَضِّل علـیّاً علیهم / فَلَستُ اقولُ التِبر اَعلی من الحَصا
أ لَـم تَر ان السَّـیفَ یزری بحده / مقالك هذا السیف امضی من العصا
اذا انــا فَضَّلــتُ علـیاً علیهم / أكــن للــذی فـضّلتـُه متنقصاً
در پایان با عرض خاكساری و عجز و ناتوانی از اظهار وجود و در عرصهای كه عرض وجود در آن شأن انبیا و اولیا و بزرگان و اعاظم اصحاب است پوزش میطلبم.
امید است این هدیهی كمتر از ران ملخ در بارگاه ملكوتی عالم آل محمد صلوات الله علیهم حضرت ثامن الائمه علیه السلام به شرف قبول متشرفین به تقبیل عتبه مقدسه آن روضه شریفه و شركتكنندگان در این همایش مقدس نایل شود.
ان الهدایا علی مقدار مهدیها
لطف الله صافی
غدیر1432