بسم الله الرحمن الرحیم
الغدیر، الغدیر
و ما ادراك ما الغدیر، الغدیر یوم الله المبارك، یوم الاسلام، یوم القرآن، یوم التاریخ، یوم النبی و یوم الوصیّ، یوم العهد المعهود و یوم الشاهد و المشهود، یوم الانسان و یوم الاكمال و الاتمام و الابلاغ، یوم تتیه ساعاته علی ایام الجنان، یوم الولایة، یوم فی السماء اشهر منه فی الارض، یوم جبرائیل و الملائكة المقربین، یوم النور و السرور و یوم رضی الرب بولایة الامام امیرالمومنین علیه السلام.
الحمدلله الذی شرفنا بمعرفة فضل هذا الیوم و اكرمنا به و هدانا الی صراطه المستقیم امام المتقین و یعسوب الدین و امامة اولاده المعصومین حجج الله علی العالمین صلوات الله علیهم اجمعین.
غدیر، آری غدیر در ظاهر یك كلمه و چهار حرف است؛ ولی یك دنیا معنی و یك جهان درس و پیام و یك جهان هدایت و ارشاد.
غدیر یعنی مدرسه و دانشگاه بزرگ انسانیت و فراتر از این الفاظ و كلمات؛ غدیر یعنی عدالت و برادری و برابری؛ یعنی زهد و پارسایی و پرهیزكاری؛ غدیر یعنی جهاد و ایثار، یعنی مبارزه و مقاومت و استقامت؛ غدیر یعنی ظلمستیزی و شرك گریزی، یعنی جهان علم و معرفت و بحر بیساحل اخلاق و آداب و عنوان صاحب كرامات و معجزات و مظهر العجائب و مظهر الغرائب؛ غدیر یعنی اعلام «لو اعطیت الاقالیم السبعة علی ان اعصی الله فی نملة اسلبها جلب شعیره ما فعلت»؛ غدیر یعنی روزآن یگانهای كه «تتفجر الحكمة من جوانبه و العلم من نواحیه» آن بزرگ مردی كه «یستوحش من الدنیا و زهرتها و یأنس باللیل و ظلمته یحاسب نفسه اذا خلی و یقلّب كفیه علی ما مضی یعجبه من اللباس القصیر و من المعاش الخشن»، آن بلند مقامی كه «یأكل اكلة العبد و یجلس جلسة العبد قد اكتفی من دنیاه بطمریه و من طُعمه بقرصیه»؛ غدیر یعنی صاحب و فاتح غزوات و بَطَل بیبدیل اسلام؛ غدیر یعنی آن عدالت پیشهای كه «قُتل فی محراب عبادته لشدة عدله» یعنی «من خاطب الله النبی صلی الله علیه و آله لیلةالمعراج بلغته» و ...
آری هرچه از این اوصاف بنویسم؛ تا آن كلمهی جامع را نگوییم كه معنایش وجودی بالاتر و برتر از شناخت ما است، غدیر معنی نمیشود. پس باید با زبان بلند و رسا گفت:
«غدیر یعنی علی، یعنی ابوالحسن و ابوالحسین، نفس الرسول و زوج فاطمة البتول و ابوالائمه صلوات الله علیهم اجمعین.»
یكی از جامعترین مواریث علم و فرهنگ وحیانی، خطبهی فصیح و رسای غدیر است. این خطبه از كلمات معجز نظام حضرت ختمی مرتبت رسول اعظم صلی الله علیه و آله است كه هر اهل ادب و بینش و معرفت از آن بهرهمند میشود؛ اگر چه سالهای بسیار در معارف حقیقی درس خوانده باشد و به مراتب بلند رسیده باشد، و میفهمد كه جز مثل شخص آن حضرت كه خداوند او را به « و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی» ستوده است كسی را توانایی چنین منطق و گفتار و بیان حقایق و اسرار نیست. خود خطبه بر اعتبار و وحیانیت آن شهادت میدهد و مكتب عالی اسلام را در رشتههای معارف عالیه و حقایق سماویه و هدایتهای معنویه شرح میدهد. علاوه بر علمای شیعه، بعضی از علمای بزرگ عامه مثل مؤلف كتاب « النشر و الطّی » چنانكه سید قدس سره در اقبال نقل كرده، آن را روایت نمودهاند، سزاوار است این خطبه را همه با دقت بخوانند و بر تلاوت آن مداومت نمایند، آن را درس بدهند و از آن درس بگیرند و زنگار دلها را با مطالعه و تأمل در آن بزدایند و از عالم ناسوت به جبروت و ملكوت و قرب لاهوت پرواز نمایند؛ شكر خدا را به نعمت ولایت حضرت امیرالمومنین علیه السلام بجا آورند و آن را از جان عزیزتر وگرامیتر بدانند؛ مانند شیعیان عصر اول كه زیر شكنجههای زیاد حجاجها جان میدادند و استقامت میكردند، بر هویت ولائی خود پایدار باشند و خود و فرزندان خود را با تمسك تمام به اهل بیت علیهم السلام از خطرات و انحرافات در این عصر غیبت، عصر تخلیص و امتحان، بیمه كنند و به این اشعار مترنم باشند:
من نـجـف را به جـهان نـفروشـم / سـر كـویش بـه جنـان نـفروشـم
حرمش، روضهی رضوان من اسـت / دین و دنیای من، ایـمـان مـن است
لاعــذب الله امــی انــها شــربـت / حـب الوصــیّ و غــذتـنیه بـاللبن
و كـان لـی والـد یهـوی ابـاحـسن ف/ صرت من ذی و ذا اهـوی ابـاحسن
در پایان با اعتراف به كمال قصور خود از نگارش در موضوع عظیم غدیر، بعنوان ران ملخ، این بیان ولائی و ادبی را به مجمع محترم علمی و فرهنگی غدیر هدیه مینمایم و با عرض اعتذار به عزیزان برگزار كنندهی برنامه اجلاس شریف غدیر از خداوند متعال برای آنان و ولائیان بزرگواری كه در این برنامه افتخار حضور دارند، طلب توفیق كرده و این عید سرشار از معنویتهای قدسی را تبریك عرض نموده و عنایات خاصه حضرت بقیة الله مولانا المهدی ارواح العالمین له الفداء را برای همگان مسألت دارم.
ذوالحجة الحرام 1431
لطف الله صافی