«موسی به قوم خود گفت: از خدا یاری بخواهید و شکیبایی کنید، به تحقیق که زمین از آن خداست، به هرکس از بندگانش بخواهد منتقل میفرماید و حسن عاقبت از برای پرهیزکاران است».
«و میراث دادیم به قومی که ضعیف شمرده شده
بودند، خاورهای زمین و باخترهای آن را که مبارک گردانیده بودیم. و تمام گردید کلمه (و وعده) نیکوی پروردگار تو بر بنیاسرائیل بهسبب آنکه صبر کردند؛ و ویران ساختیم آنچه را فرعون و قومش میساختند و آنچه را که افراشته بودند».
مسئلهاى كه همواره مایه امید مسلمانان منتظر و هسته مركزى انقلابهای علیه نظامهاى استثمارگر و اوضاع ظالمانه بوده و وعده الهى به پیروزى نهایى مستضعفین و محرومین است.
بااینكه مىبینیم زورمندان و استضعافگران، مخالفان رژیم خود را مىكوبند، دربند مىكنند، به زندان مىاندازند، در خاك و خون مىكشند؛ باز هم استضعافشدگان بهپا مىخیزند و مسیر تاریخ را عوض مىكنند، باز هم سیاهپوست آمریكایى و آفریقایى قیام مىكنند و حقوق خود را مىطلبند، باز هم اندونزى و الجزایر استعمار را طرد مىكنند و آن را بیرون مىرانند و به حیاتش خاتمه مىدهند.
فلسطینىهاى آواره و از خانه و وطن رانده شده مىكوشند تا روزگار اسرائیل و رژیم فاسد نژادپرست صهیونیسم را ـ بااینكه قدرتهاى بزرگ دنیا پشتسرش و بلكه در كنار و پیش رویش ایستادهاند و از او دفاع مىكنند ـ سیاه نمایند، و او را از اراضى مقدّسه و سرزمینهایى كه غصب كرده، بیرون برانند.
مسلمانان و بهویژه شیعیان در طول تاریخ، علىرغم همه مشكلات و مصائب و فشارها، به دلیل همین امید و همین اعتقاد، سنگر مبارزه را رها نكرده و مستمرّاً به تلاش خود ادامه دادهاند.
مسئله این است كه اگرچه ما جهان و وضع جهان را در مسیر هواوهوس و آرزوهاى زورمندان و اقویا و طبقه حاكمه علیه ضعیفان و زیردستان و طبقه محكوم و محروم و مظلوم ببینیم؛ اگرچه جریان دنیا را به كام طبقهاى كه در عیاشى، هرزگى، هوسرانى، شهوات و تجملات غرق شده و لوكسترین زندگىها را دارند، مشاهده نماییم، و اگرچه بسیارى از مردم جهان در نهایت فقر و پریشانى، گرفتار بیمارىهاى گوناگون و محروم از حداقلّ زندگى یك انسان ـ بلكه یك حیوان كه صاحب باانصاف داشته باشد ـ باشند و وحشیانهترین قدرتها، ملّتها و جامعهها را در زیر ضربههاى ظلم و تجاوز پامال كنند.
بااینحال، تاریخ بر مبناى سنّتهاى الهى و وعده خدایى، سرانجام به نقطهاى مىرود كه به نفع طبقه محروم و زیان طبقه غاصب و حاكم است؛ به سویى مىرود كه در آنجا همه نسبت به حقوق متساوى حقّ، برابر و مساوى و یكشكل و یكرنگ گردند و تمام رنگها و امتیازات پوچ شسته شود و از بین برود و برترى انسانها فقط بر اساس تقوا باشد.
ستمگران و تجاوزكاران در برابر این وعده، مانند كسى هستند كه بخواهد در جهت مخالف سیلى عظیم شنا كند، كه هرچه قوى و شناگر باشد، سرانجام شكست مىخورد و سیل او را به پیش رانده، و خواهوناخواه در مسیر واقعى و جهت موافق سیل قرار مىگیرد، یا نابود و معدوم مىشود.
كسانى كه علیه متجاوزان و استثمارگران انقلاب مىكنند، اگر فاقد تمام وسایل هم باشند، بهترین و نیرومندترین وسیله و اسلحه پیروزى آنان، این امید است كه در جهت خواست و رضایت و وعده الهى قرار دارند و قطعاً در مبارزه نهایى، پیروزى با آنهاست.