امامت و رهبرى نیز در ابعاد متعددش، شعاع و شعبه عقیده توحید است و باید چنانكه عالم تكوین داراى نظام واحد و قوانین واحد است، نظام تشریع و قوانین و اداره امور مردم نیز طبق آن واحد باشد و چنانكه در آنجا غیر خداى یگانه و اراده و تقدیر او مداخله ندارد،
در محیط اختیار بشر نیز غیر برنامههاى تشریعى الهى، برنامه دیگرى مطرح نشود و احدى خودسرانه و مستبدّانه حقّ مداخله در امور مردم، و امرونهى حكومت بر آنها را نداشته باشد.
تمام حكومتها و مداخلات و ولایتها و تصرفات جزئى و كلى بشر باید به اذن خدا باشد تا همه در مسیر واحد، بهسوى هدف واحد، به حركت كمالى خود ادامه دهند.
غیر از نظام خدا، همه نظامها طاغوتى و غیر از نظام امامت، همه شرك و طاغوتپرستى و استعباد و بىاحترامى به حقوق انسان و حكمرانى بشر بر بشر و استعلا و استكبار است كه نمونه آن، رژیم پلید دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهى ایران و رژیمهاى سوسیالیستى و دموكراسى موجود شرق و غرب است كه از همه اعمال و برنامهها و برخوردها و جنگها و حتى صلحهایشان، شرك و استضعاف و سلطهجویى و نفى حاكمیت و ولایت خدا آشكار است، در هریك از این نظامها به شكلى و به اسمى ظلم و طغیان و سركشى بشر خودنمایى مىكند و تا این نظامها بر جهان مسلط باشند و تا در جهان نظام مستمر امامت ـ كه یگانه نظام الهى است ـ استقرار نیابد، این رژیمها و این نظامهاى مشركانه اگرچه اسم و هدفشان را عوض كنند، تحمیل بر بشر و موجب شدت فشار و تضادّهاى اقتصادى و سیاسى و بحرانهاى مختلف و تبعیضات گوناگون خواهند شد.
هماكنون این حكومتهاى غیرشرعى براى ارعاب ملل ضعیف و حفظ نفوذ ظالمانه خود در كشورهاى دیگر، در هر دقیقهاى یك میلیون دلار[1] صرف مخارج سلطهگرى خود مىنمایند. نمونه این رژیمها در دنیاى ما، آمریكا و روسیه مىباشند كه هدفهاى ضدّانسانى و تجاوزشان به حقوق بشر مثل آفتاب روشن است.
این مظالم آمریكا در ایران، فلسطین و كشورهاى دیگر مسلماننشین و غیر مسلماننشین است، كه روى ستمگران بزرگ تاریخ را سفید كرده است. نمونه مظالم روسیه، تجاوز آشكارش به كشور ضعیفى مثل افغانستان است كه شب و روز ارتش روس به مردم آنجا ـ كه گناهى غیر از مسلمانى و دفاع از آب و خاك خود ندارند ـ یورش مىبرد و از زمین و هوا، مردم را قتلعام و روستاها را ویران و سكنه آنها را آواره مىسازد.
واقعاً دنیاى شرك، دنیاى مسخره و مفتضحى است. دشمنان آزادى و حقوق بشر، مثل كارتر و برژنف، همه تجاوزات و خیانتها را به اسم حمایت از حقوق بشر انجام مىدهند. انور سادات و ببرك كارمل و كاسترو، رژیمهاى خود را ـ كه وابسته به آمریكا و شوروى هستند ـ غیرمتعهد و غیروابسته مىخوانند.
«تیتو» بیش از ربع قرن، خود را بر یك كشورى تحمیل كرد و آنچه توانست به مسلمانهاى یوگسلاوى ظلم و ستم نمود و حتى آنها را از انتخاب اسمهاى اسلامى براى فرزندانشان ممنوع كرد، همین امروز كه مشغول نوشتن این نوشتارم، رادیو خبر مرگش را داد، برژنف و كارتر هركدام بر اساس توسعهطلبى بهدروغ از مرگش اظهار تأسف مىنمایند.
این نظامها همه جاهلى است و رهبران این نظام ها به هر شكل و هر اسم باشند، مستكبر و مشركمآب مىباشند. نابسامانىهاى دنیاى كنونى، بهواسطه این رژیمهاى ضدّخدایى و رهبران جاهطلب و ریاستدوست، از حدّ شرح و بیان خارج است. انقلاب اسلامى تا سرنگونى تمام این نظامها ادامه دارد. حكومت و نظام صحیح، واحد و متكى به خدا و به قانون خداست كه نشانىها و علاماتش در قرآن مجید و احادیث معتبر مذكور است و حضرت رسول اكرم’ و امیرالمؤمنین على(ع) عملاً آن را نشان دادند.
این حكومت، سلطنت و پادشاهى و سلطه فردى بر فرد یا افراد دیگر و خودكامگى و فرمانروایى نیست این حكومت امامت و مقتدا و اسوهبودن، و خلافت از جانب خدا و كار براى خدا و براى رضاى او كردن است، كه برحسب آیاتى مثل:
«من تو را برای مردم امام قرار مىدهم».
و
«ما تو را خلیفه در زمین قرار دادیم، پس میان مردم به حقّ حكم كن».
و نیز آیه:
«و از ایشان امامانی قرار دادیم كه به امر ما هدایت میكنند».
شأن و موضع و مقامى است كه از جانب خدا به بندگان برگزیدهاش اعطا شده است و در تمام اعصار ادامه داشته و خواهد داشت.[5]
و به این ملاحظه است كه در نظام امامت، وقتى از جانب ولىّ امر، خواه شخص امام یا كسانى كه از جانب او منصوب و معین شدهاند و یا هریك از فقها كه در عصر غیبت نیابت عامّه دارند، امرى صادر
گردد، باید اطاعت شود و مخالفت آن، در حكم ردّ حكم خدا و شرك به خدا مىباشد.
لذا در بعضى تفاسیر از آیه شریفه:
«پس كسى كه به لقاى (رحمت) پروردگارش امیدوار است باید نیكوكار شود و هرگز در پرستش خدا، احدی را با او شریك نگرداند».
تفسیرى شده است كه از آن استفاده مىشود: شرك نورزیدن به خدا این است كه در كنار نظام امامت كه نظامى الهى است، نظامات دیگر و زمامدارى دیگران را نپذیرد و براى امامان، كه رهبران این نظام بوده و از جانب خدا ولایت بر امور دارند، شریك قرار ندهد.