جمعه: 31/فرو/1403 (الجمعة: 10/شوال/1445)

امداد غیبى و ویژگى‌هاى جامعه موعود

برحسب آنچه از آیات و احادیث استفاده مى‌شود، این ظهور پس از امتحانات شدید، به مدد الهى همراه با معجزات و خوارق عادات و آیات بزرگ تحقق مى‌یابد و ویژگى‌هایى كه دارد، اگرچه تمام در ضمن تعالیم اسلام بیان شده است و برخى از آن ویژگى‌ها را در عصر رسالت و عصر زمامدارى امیرالمؤمنین على(علیه السلام)  مشاهده مى‌كنیم؛ ولى فعلیت تمام آنها در جامعة موعود تحقق خواهد یافت.

شناخت این ویژگى‌ها ازنظر عقیده و ایمان و معرفت امام(علیه السلام)   داراى اصالت و اهمّیت است، تا آنجا كه در خبر مشهور بین مسلمین از پیغمبر اكرم (ص)  روایت مى‌شود:

«هركس بمیرد و امام زمان خود را نشناخته باشد، به مردن جاهلیت مرده است».[1]

و فخر رازى روایت مى‌كند از آن حضرت که فرمود:

قالَ رسولُ‌الله (ص) :

 

 

«مَنْ مَاتَ وَلَمْ یَعرِفْ إِمَامَ زَمانِهِ فَلَیَمَتْ إِنْ شَاءَ یَهُودیّاً وإِنْ شَاءَ نَصْرانیّاً»؛

«هركس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، بمیرد اگر مى‌خواهد یهودى و اگر مى‌خواهد نصرانى».[2]

و ازنظر اسلام‌شناسى و شناخت نوع حكومت و چگونگی و اهداف حكومت در اسلام و ولایت حاكم و مسائل مهم دیگر نیز ارزنده و مفید است.

و از این نظر كه، آن جامعه و آن نظام، جامعه و نظام كامل اسلامى و تمام شرعى است، نظامى الگو و اسوه و معیار و میزان است و جوامع كوچك یا بزرگ، هرچه به آن همانندتر و شباهت بیشتر داشته باشند، مشروعیت بیشتر دارند. شناخت این جامعه براى تعیین جهت و سمتى كه جوامع باید به‌سوى آن داشته باشند، مفید و سودمند است.

و بالاخره از این لحاظ كه مؤمنان به آن ظهور و وعده الهى، مشتاقانه در انتظار آن هستند و براى وقوع آن تحول بزرگ جهانى و الهى، چشم به آینده دوخته و در هیچ شرایطى از بهبود اوضاع ناامید نمى‌شوند و در میان طوفان‌ها، شداید و سختى‌ها، قوى‌القلب، باایمان، استوار و محكم، به آینده امیدوار و باقاطعیت به‌سوى جلو گام برمى‌دارند و بر كوشش و تلاش و اقدام خود مى‌افزایند، شایان اهمّیت است.

 

از همه این جهات و نیز ابعاد دیگر، شناخت این جامعه به استقامت فكر و اخلاق و اعمال انسان كمك مى‌نماید. ما در این گفتار به این فایده و وظیفه بزرگ نظر و اشارت داریم كه چنین جامعه یگانه‌اى را كه انبیاى گذشته بشارت آن را داده‌اند و آیات قرآن مجید و روایات متواتر، باصراحت به تحقق آن تأكید دارند و آن را اوج كمال اجتماع بشرى و نظام عدل كامل الهى معرفى كرده‌اند. هركس كه به آن معتقد است، باید به‌سوى آن گام بردارد و ویژگى‌هاى آن را در خود و جامعه متجلّى سازد. باید فاصله را با آن كم كرد و با تلاش و مجاهده به آن نزدیك و نزدیك‌تر شد.

از اینكه فاصلة ما و جامعة ما با آن جامعه و رهبر عزیز آن زیاد شود که از او دور شویم، باید به‌شدت پرهیز كنیم.

باید اخلاق و اعمالى را كه با عضویت در چنان جامعه‌اى سازگار نیست و صاحب آنها از آن جامعه مطرود است، ترك كنیم و براى قبول شدن در چنان جامعه‌اى خود را بسازیم و تلاش نماییم؛ که این معناى صحیح انتظار است.

اصلاً یكى از فواید بزرگ معرفت پیغمبر و امام و یكى از حكمت‌هاى گزینش پیغمبر و امام از خودِ بشر، همین است كه آنها اسوه باشند و رفتار و روش و سیره آنها ـ علاوه‌بر گفتار و تعلیمات قولى آنان هم ـ راهنماى زندگى باشد كه در قرآن مجید مى‌فرماید:

 

(لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللّٰهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ)؛[3]

«مسلّماً برای شما در زندگی، رسول ‌خدا سرمشق نیکویی بود».

و هم مى‌فرماید:

(وَلَوْ جَعَلْناهُ مَلَكاً لَجَعَلْناهُ رَجُلا وَلَلَبَسْنا عَلَیْهِمْ ما یَلْبِسُونَ)؛[4]

«و اگر او را فرشته‌ای قرار می‌دادیم حتماً وی را به صورت انسانی درمی‌آوردیم (باز به پندار آنان) کار را بر آنان مشتبه می‌ساختیم همان‌طور که آنها کار را بر دیگران مشتبه می‌سازند».

بلكه در معرفت خداوند متعال كه بالذات كمال انسان است و نهایت همه كمالات است و بالاتر از آن كمالى نیست، همین كیفیت براى شخص خداشناس ارزنده است كه با معرفت به اسماء‌الحسنى و صفات علیاى الهى، چنان‌كه فرموده‌اند: «تَخَلَّقُوا بِأخْلاٰقِ الله»؛[5] تخلق به این اسما و صفات را وجهه همّت قرار مى‌دهد؛ مثلاً چنان‌كه خداوند ستارالعیوب و غفارالذنوب و حلیم و علیم و بخشنده

 

و مهربان و شكور و محسن و ... است، بندة خداشناس و كمال‌دوست او نیز خود را به این صفات متحلّى مى‌سازد.

معرفت امام وقت و صاحب عصر و ولى امر و آن موعود عظیم‌الشأن نیز باید همین اثر را داشته باشد و كیمیایى باشد كه مس وجود دوست و منتظران او را به طلاى اصل و خالص تبدیل نماید.

باید در شخص عارف به آن حضرت و سیره و اعمال و برنامه‌هاى آن بزرگوار، عملاً علاقه به آن اخلاق و روش، نمایان باشد كه از صمیم جان، مشتاق حضور و عضویت در آن جامعه موعود است.

بنابراین معرفت امام عصر، حضرت مهدى موعود(عج) و شناخت ویژگى‌هاى ظهور و حكومت و چگونگى اداره و نظامى كه در عالم برقرار مى‌كند و جامعه‌اى را كه به وجود مى‌آورد، براى ما كه در عصر غیبت و عصر امتحان زندگى مى‌كنیم، بسیار سودمند و لازم است. هم راهنما و خط‌ دهنده، و هم عامل مهمى در بازدارى از خطا و گناه و اخلاق ناپسند است، و هم مشوق میل و اقبال به كارهاى نیك، عدالت، التزام و احترام به نظامات شرعیه است.

 

[1]. کلینی، الکافی، ج1، ص376 - 377؛ ابن‌بابویه، الامامة و التبصره، ص10؛ نعمانى، الغیبه، ص129؛ صدوق، کمال‌الدین و تمام‌النعمه، ص409؛ خزاز قمی، کفایة ‌الاثر،‌ ص296.

[2]. فخر رازی، المسائل‌الخمسون فی اصول‌الدین، ص71، مسألة 47.

[3]. احزاب، 21.

[4]. انعام، 9.

[5] . فخر رازی، التفسیرالکبیر، ج7، ص72؛ ج9، ص64؛ ج16، ص101؛ مجلسی،‌ بحارالانوار، ج85، ص129.

موضوع: 
نويسنده: