سه شنبه: 29/اسف/1402 (الثلاثاء: 9/رمضان/1445)

معنى عدل

امیرالمؤمنین(علیه السلام)  در پاسخ این پرسش كه كدام‌یك از عدل و جود افضل است، فرمود:

«اَلْعَدْلُ یَضَعُ الْاُمُورَ مَوٰاضِعَهَا»[1]

«عدل و دادگستری كارها را سر جاى خود می‌نشاند».

چنان‌كه در تاج‌العروس[2] و لسان‌العرب[3] آمده است، عدل ضدّجور است و آن چیزى است كه در نفوس، مستقیم شمرده شده و میانه‌روى باشد و ترك افراط و تفریط و حكم به حقّ است و عادل آن كسى است كه هواى نفس، او را از حقّ منحرف نمی‌كند كه حكم به جور بدهد.

راغب اصفهانى می‌گوید: «عدل، تقسیم و تقسیط كردن به مساوات است»؛[4] بنابراین روایت شده است:

 

«بِالْعَدْلِ قامَتِ السَّمواتِ وَالْاَرْضُ»؛[5]

«آسمان‌ها و زمین، با عدل و تقسیم مساوى و برابر برپا است (كه اگر در اجزا و اعضا و اشیاى آن كم و زیادى بود و هرچیز و هر ركنى از آن، از آنچه باید داشته باشد، چیزى كم می‌داشت یا چیزى زیادتر بر آن بود، برپایى آسمان و زمین به‌هم می‌خورد)».

از این عبارت معلوم می‌شود كه عدل و توزیع و تقسیم برابر و متساوى به این نیست كه تمام اشیا از هرچه باید داشته باشند، مانند هم داشته باشند؛ بلكه غرض این است كه همه آنچه را و به هر مقدار كه باید داشته باشند و آنچه را كه داشتن آن، در بقاى این نظام مؤثر است و آسمان و زمین و منظومه‌ها و كهكشان‌ها و كوه و دریا و آب و انسان و حیوان و كلیه جانداران و جماد و نبات و معادن به آن برقرار است، باید داشته باشند.

 

[1]. نهج‌البلاغه، حکمت 437 (ج4، ص 102)؛ محدث قمى، سفینة‌البحار، ج6، ص173.

[2]. زبیدی، تاج‌العروس، ج15، ص471.

[3]. ابن منظور، لسان‌العرب، ج11، ص430.

[4]. راغب اصفهانى، مفردات، ص325.

[5]. کلینى، الکافى، ج5، ص266؛ ابن ابى‌جمهور احسائى، عوالى‌اللئالى، ج4، ص103.

موضوع: 
نويسنده: 
کليد واژه: