مسأله322. براي شش عمل، وضوگرفتن واجب است:
اول ـ براي نمازهاي واجب غير از نماز ميت و در نمازهاي مستحب وضو شرط صحت است.
دوم ـ براي سجده و تشهد فراموششده اگر بين آنها و نماز، حدثي از او سر زده، مثلاً بول كرده باشد، و احتياط واجب آن است كه براي سجده سهو هم وضو بگيرد.
سوم ـ براي طواف واجب خانه كعبه.
چهارم ـ اگر نذر يا عهد كرده يا قسم خورده باشد كه وضو بگيرد.
پنجم ـ اگر نذر كرده باشد كه جايي از بدن خود را به خط قرآن برساند.
ششم ـ براي آبكشيدن قرآني كه نجس شده، يا بيرونآوردن آن از محلي كه بودن قرآن در آنجا اهانت به قرآن باشد در صورتي كه مجبور باشد، دست يا جاي ديگر بدن خود را به خط قرآن برساند، ولي چنانچه معطلشدن به مقدار وضو بياحترامي به قرآن باشد، بايد بدون اينكه وضو بگيرد، قرآن را از آنجا بيرون آورد و اگر نجس شد آب بكشد.
مسأله323. مسنمودن خط قرآن، يعني رساندن جايي از بدن به خط قرآن براي كسي كه وضو ندارد حرام است، و احتياط مستحب آن است كه موي خود را هم به خط قرآن نرساند، ولي اگر قرآن را به زبان فارسي يا به زبان ديگر ترجمه كنند، مس آن اشكال ندارد.
مسأله324. جلوگيري بچه و ديوانه از مس خط قرآن واجب نيست، ولي اگر مسنمودن آنان بياحترامي به قرآن باشد، بايد از آنان جلوگيري كنند.
مسأله325. كسي كه وضو ندارد، حرام است اسم خداوند متعال را به هر لغتی نوشته شده باشد، مس نمايد؛ و احتياط واجب آن است كه اسم مبارك پيغمبر صلي الله عليه و آله و امامان و حضرت زهرا عليهم السلام را هم مس ننمايد.
مسأله326. اگر پيش از وقت نماز به قصد اينكه با طهارت باشد، وضو بگيرد يا غسل كند صحيح است، و نزديك وقت نماز هم اگر به قصد مهيّا بودن براي نماز وضو بگيرد، اشكال ندارد.
مسأله327. كسي كه يقين دارد وقت داخل شده، اگر نيت وضوي واجب كند و بعد از وضو بفهمد وقت داخل نشده، وضوي او صحيح است.
مسأله328. مستحب است انسان براي نماز ميت و زيارت اهل قبور و رفتن به مسجد و حرم ائمه عليهم السلام وضو بگيرد، و همچنين براي همراهداشتن قرآن و خواندن و نوشتن آن و نيز براي مس حاشيه قرآن و براي خوابيدن، وضو گرفتن مستحب است؛ و نيز مستحب است كسي كه وضو دارد، دوباره وضو بگيرد، و اگر براي يكي از اين كارها وضو بگيرد هر كاري را كه بايد با وضو انجام داد ميتواند به جا آورد، مثلاً ميتواند با آن وضو نماز بخواند.