اگرچه مسلمانان در تمام ازمنه و اعصار و امكنه و اقطار، همواره به اتّحاد، اتفاق، برادرى، وفاق و پرهيز از جدال و نفاق احتياج داشته و دارند؛ امّا در كمتر عصرى مانند عصر حاضر، درمان دردهاى اجتماعى، سياسى، اقتصادى و حل مشكلات مادّى و معنوى آنها، به وحدت كلمه محتاج بوده است. چنانکه در هيچ عصرى مانند عصر ما، از جهت وسايل ارتباطى، تحقق وحدت كامل اسلامى و اتّحاد مسلمانان زمينه نداشته است.
وسايل ارتباط جديد، خودبهخود مسلمانان را بههم نزديك كرده و از حال هم باخبر ساخته، و فاصله زمان و مكان را از ميان برداشته و مسائلى را كه مسلمانان در هر منطقه و كشورى با آن درگيرى دارند، به عموم مسلمانان عرضه و همه را به همكارى و همصدايى دعوت مىكند.
امروز اتّحاد اسلامى، مىتواند بيش از يكميليارد مسلمان[1] كشورها و قارّههاى مختلف را بههم پيوند داده و در خود بگنجاند، و در آنِ واحد از همه، براى همه و در راه تحقق اهداف عالى و انسانى اسلام و دفاع از عدالت و آزادى، يارى و كمك بگيرد و همه را درعينحالى كه گرفتار حكومتهاى
مختلف و متنازع شدهاند،[2] تحت حكومت و قيادت اسلام رهبرى نمايد و حكومت اسلام را مافوق هر حكومت و رژيمى قرار داده و پرچم «لا إِله إلاّ الله» و اعتصام به حبلالله را در برابر چشم بصيرت هر مسلمان افراشته سازد؛ اتحادى كه در مشتركاتى چون قرآن و احكام آن، قبله، مساجد، مآذن، نماز، روزه، حج و شعاير اسلامى ديگر، پس از چهارده قرن، هنوز نظايرش بهقوّت جلوهگر است، گسترش دهد و به يك اتّحاد نيرومند تمامعيار فرهنگى، آموزشى، سياسى، مالى و اقتصادى اسلامى برساند.
مسلمانانِ امروز صداى يكديگر را مىشنوند و مىتوانند به استغاثه يك نفر مسلمان و يك نفر همنوع كه در دورترين نقاط جهان گرفتار فشار و تبعيضنژادى و طبقاتى و سلب آزادى شده باشد، جواب دهند و دنياى اسلام را براى يارى و كمك او بسيج نمايند.
بديهى است كه در تحقق و حصول اين هدف عالى، وجود يك مركز مطمئن و خودساخته و مورد اعتماد كه مجهّز به تمام وسايل ارتباط با مسلمانان جهان باشد، بسيار لازم و مؤثر است.[3]
امّا اينكه اينكار چگونه بايد انجام شود، چه كسانى بايد شروع و اقدام نمايند، محل اين مركز كجا بايد باشد و برنامه كار چگونه بايد تنظيم شود، مطالب مهمّى است كه در اين رساله جاى بررسى آنها نيست.
اجمالاً بايد همه در اين مطلبى كه پيشنهاد مىكنم و از مسائل بسيار حياتى عالم اسلام است، فكر كنند و طرح بدهند و كوشش نمايند كه هرچه زودتر ـ به نحوى كه عقلا و دورانديشان و مخلصان شيعه و اهلسنّت آن را تصويب نمايند ـ جامه عمل بپوشد و بحث در اين موضوع، موجب اختلاف تازه يا تشديد آن نگردد:
«پیروزی تنها از جانب خداوند حکیم است».
اين مسلمانان هستند كه با نيروى اتّحاد، هماكنون با مسلمانان اريتره، فلسطين، فيليپين، بلغارستان، يوگسلاوى، سومالى، برمه، چين[5] و نقاط ديگر همدردى كرده و در مجامع رسمى بينالمللى، يكديگر را تأييد و پشتيبانى مىنمايند.
بحمدالله، هر روز زمينه براى مستحكمتر شدن وحدت اسلامى كه اساس و پايه وحدت آزاد و انسانى ـ جهانى است، فراهمتر مىشود
و روزبهروز جنبش طرد برنامهها و نظامات غيراسلامى و مطالبه برقرارى نظام اسلامى در مسلمانان قوىتر مىگردد.
صدهاميليون مسلمان، در آفريقا و آسيا، استعمار را از سرزمينهاى خود بيرون راندهاند، و اين ملت مصر است كه با بيرون كردن بيش از بيستهزار كارشناس و افراد روسى، خود را از خطر سلطه كمونيسم نجات داده و بازگشت خود را به نظام اسلامى رقم زده است.
و اين ملّت پاكستان است كه حكومت غربپرست را ساقط مىكند و تعطيلى يكشنبه را لغو و بهجاى آن تعطيلى جمعه را رسمى مىنمايد و اجراى كامل نظامات اسلامى را عنوان مىنمايد.
و حتى اين ملّت تركيه و دانشجويان مسلمان آن هستند كه پس از پنجاه سال اختناق رژيم تحميلى و ضدّاسلامى و استعمارگر، بهپا خاسته و شعاير اسلام را احيا مىكنند و بهسوى اسلام مىروند و بازگرداندن مسجد اياصوفيه را به اسلام و اخراج رهبر اخلالگر دولت ملّيون مسيحى را از اسلامبول مطالبه مىنمايند.
خلاصه تقريباً در همهجا، چه در كشورهاى بهاصطلاح آزادشده اسلامى؛ مثل پاكستان، بنگلادش، مصر و اندونزى و چه در كشورهاى آزادنشده، جنبش اسلامخواهى و مطالبه عمل به احكام اسلام و شعار «سرزمينهاى اسلام، براى اسلام و مسلمانان»[6] كموبيش ديده مىشود.
بر مسلمانان لازم است كه از فرصت استفاده كرده و به وحدت اسلامى تمسّك جويند تا رسالت جهانى اسلام را به جهانيان برسانند و ناتوانى و ضعفى را كه در اثر اختلافات و بدگمانىها و جهل به حقايق دين، و خيانتها و تحريكات و تلقينات سوء و اضلال استعمار، پيكر جامعه مسلمان را رنجور و نحيف ساخته با اتّحاد و اتفاق و حسن ظنّ و حمل به صحّت و گذشت و اصلاح ذاتالبين و رعايت حقوق اخوت، برطرف سازند و مسائل و مباحث سياسى، اقتصادى، اجتماعى و اعتقادى را فقطوفقط بهمنظور تحقيق و كاوش و ظاهر شدن انديشههاى اصيل اسلامى و كمك به پيشرفت و ترقّى نسل معاصر، طرح و در چهارچوب تعاليم جامع اسلامى بررسى نمايند و در اين باب جاهطلبى و شهرتخواهى و عناد و لجاج و خودرأيى را كنار گذاشته و از مكتبهاى بيگانگان و مزدوران استعمار الهام نگيرند و از مطرح كردن مسائلى كه فعلاً طرح آن لزومى ندارد ـ غفلت جامعه از بررسى آن، زيانى به جايى نمىزند ـ و چهبسا موجب اختلاف و جدايى و جدال گردد، خوددارى نمايند و بىسبب دودستگى و تفرّق ايجاد نكنند و به اسم تحقيق و روشن كردن افكار، جامعهاى را كه بايد به جبران عقبماندگىهاى خود بپردازد و در رشتههايى از صنعت و علومتجربى كه از ديگران عقب مانده، هرچه زودتر و سريعتر پيش برود، از كار و تلاش باز ندارند.
[1]. طبق بعضى آمارها.
[2]. كشورهايى چون: ليبى، مصر، سودان، مغرب، الجزاير، عراق، سوريه، اردن، فلسطين، عربستان سعودى و حكومتهاى بهاصطلاح آزاد، يمن جنوبى و شمالى و حكومتهاى ديگرى كه شايد از چهل حكومت بيشتر باشد كه اكثراً متمايل به شرق يا غرب بوده و تحت نفوذ آنها و مكتبهاى استعمارى و الحادى آنها مىباشند.
[3]. خوشبختانه در اثر انقلاب اسلامى ايران، عملىشدن و دستيافتن به اهداف اسلام و كارسازى اسلام در بازسازى جوامع بشرى، بر اساس ايمان به خدا و حكومت احكام خدا و لغو كامل استعباد و استضعاف، آشكار شده و دنياى متحيّر به ويژگىهاى مكتب اسلام در رفع سرگردانىهاى كنونى، تا حدّى متوجّه گرديده است.
[4]. آل عمران، 126.
[5]. و اخيراً با مسلمانان مظلوم افغانستان، كه گرفتار وحشيانهترين هجومها از سوى روسيه شدند، مسلمانان جهان، غير از معدود سرانى كه با روسيه بندوبست داشته يا نوكر روسيه هستند، با آنها همدردى مىنمايند و مصائب آنها را مصيبت خود مىدانند.
[6]. شعار «سرزمينهاى عرب، يا نفت عرب، براى عرب» و مانند آن، اسلامى نيست و براى منحرف كردن افكار مسلمانان در جهت مبارزه با شعار اسلامى «سرزمينها و معادن اسلام، براى اسلام» عنوان شده است.