شیعه و اهلسنّت، بهاتّفاق براینعقیدهاند كه آن حضرت، یكی از اصحاب «كساء» است؛ كه آیه «تطهیر»، در شأن آنان نازل شد. و طبق حدیث متواتر «ثقلین»، عدل قرآن، و نیز یكی از چهار نفری است كه پیغمبر(ص) او را برای مباهله با نصارای «نجران»، حاضر فرمود.[1] پیغمبر(ص) او را دوست میداشت و میفرمود: «این پسرم آقا است».[2]
اسامة بن زید روایت كرده كه پیغمبر(ص) فرمود: این دو (حسن و حسین)، پسران من، و پسران دخترم هستند. خدایا! من آنها را دوست دارم؛ پس، آنها را دوست بدار و هر كه آنها را دوست میدارد، دوست بدار.[3]
از زید بن ارقم روایت شده است كه پیغمبر(ص) فرمود:
«هرکس اینها (علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهمالسلام) ) را دوست دارد مرا دوست داشته، و هرکس اینها را دشمن بدارد مرا دشمن داشته است».
«عایشه» نقل كرده:
بهدرستیکه پیامبر اکرم(ص) حسن را میگرفت و بر سینه خود میچسبانید و میفرمود: «خدایا بهدرستیکه این پسر من است. من او را دوست دارم، پس تو او و دوستدار او را دوست بدار».
انس بن مالك میگوید: حسن(علیهالسلام) بر پیغمبر(ص) وارد شد. خواستم او را از پیغمبر(ص) دور سازم كه پیامبر(ص) فرمود: «وای بر تو ای
انس! پسرم و ثمره زندگیام را واگذار. هرکس او را اذیّت كند، مرا اذیّت كرده؛ و هرکس مرا اذیّت كند، خدا را اذیّت كرده است».[6]
[1]. ابوعلم، اهلالبیت(علیهمالسلام) ، ص266.
[2]. صنعانی، المصنف، ج11، ص452؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج13، ص230 ـ 237؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج3، ص185؛ طبری، ذخائرالعقبی، ص125.
[3]. ابن ابیشیبه کوفی، المصنف، ج7، ص512؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج3، ص154؛ اربلی، کشفالغمه، ج2، ص144؛ طبری، ذخائرالعقبی، ص121.
[4]. ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج14، ص153 ـ 154؛اربلی، كشفالغمه، ج2، ص148 ـ 149.
[5]. ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج13، ص197.
[6]. هیثمی، مجمعالزوائد، ج1، ص284؛ مرعشی نجفی، شرح احقاقالحق، ج11، ص47؛ ج19، ص317.