ارث حضرت فاطمه(علیهاالسلام) از پیامبر(ص)
س. کلینى در کتاب کافى باب مستقلى بهعنوان (زنان از زمین ارث نمىبرند) آورده است و در این مورد از ابىجعفر روایت کرده است که گفت: «النِّسَاء لا یَرِثْنَ مِنَ الأرْضِ وَلا مِنَ العِقارِ شیئاً؛ زنان از زمین سهمیه ارث ندارند» كه در این روایات فاطمه یا کسى دیگر استثنا نشده است.
پس بنابراین طبق روایات مذهب شیعه، فاطمه حق ندارد که خواهان ارث از پیامبر باشد.
همچنین همه دارایىهای پیامبر از آن امام است. از ابىجعفر روایت است که گفت: پیامبر خدا فرمود: «خَلَقَ اللهُ آدمَ وَأقْطَعَهُ الدُّنْیا قَطیعَة، فَمَا كَانَ لآدَم فَلِرَسُولِ اللهِ وَمَا كَانَ لِرَسُولِ اللهِ فَهُوَ لِلأئمةِ مِنْ آلِ مُحَمّد؛ خداوند آدم را آفرید و دنیا را بهعنوان ملک به او داد، پس آنچه از آدم بوده است به پیامبر خدا تعلّق دارد و آنچه از آن پیامبر خداست به ائمه آل محمّد تعلق دارد».
همچنین طبق عقیده شیعه، اولین امام بعد از پیامبر خدا على مىباشد. بنابراین على به مطالبه زمین فدک مستحقتر است نه فاطمه و على چنین نکرد؟
ج. در اینجا اولاً مغلطه کردهاید و چون نساء در حدیث مذکور به معنای همسران است - و در برابر عناوین دیگری، مثل بنات، «دختران»، اخوات، «خواهران»، عمات و خالات میباشد - اعم از همه این عناوین گرفتهاید، درحالیکه خود آیه ارثِ نساء بهصراحت آن را عنوان خاص همسران مردان قرار داده است و لذا برای آنها ارث
خاص معین فرموده است و برای عناوین دیگر هم ارث معیّن دیگری مقرّر شده است.
ثانیاً در مورد ارث نساء و همسران، اطلاق یا عموم مربوط به آنها مقیّد شده و زوجهای که از زوج فرزند ندارد از زمین خانه او ارث نمیبرد و بعضی فقها، این تخصیص را در مورد مطلق زمین زوج متوفّی میگویند و این روایات که نوشتهاید همه در مورد ارث زوجه از زوج است و احدی از فقها و محدّثین قایل به صدور این روایات به قصد عموم زنها نیست و همانطور که از قرآن کریم استفاده میشود نساء در این آیات، عنوان همسر مرد است و به اجماع تمام شیعه در سایر شعب]تمام ماترک متوفی[ ارث - کما فرض الله -، زن و مرد از همه ترکه متوفّی ارث میبرند.
امّا روایات راجع به ملکیت اعطایی خدا به حضرت آدم(علیهالسلام) یا حضرت رسول(ص) ، معنایش این است که همه خود را نعمتخوار انبیا و ائمه(علیهمالسلام) بدانند و با مسئله ملکیت و نظامات و احکام خاص آن، فرق دارد.
در این مرتبه و برحسب این توزیع، همه در قوانین تملیک و تملّک علیالسواء هستند. خود ائمه(علیهمالسلام) در مورد خودشان به این نظامات و احکام از دیگران بیشتر ملتزم بودند. لذا مثل حضرت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) خود را در اموال بیتالمال، مختار مطلق نمیدانست.
این مطالب از همه جهت عالی است و فهم معانی آن، انسان را روشن و به حقایق دین هدایت مینماید و معانی بلند آن در حدیث قدسی «لَوْلاكَ لَمٰا خَلَقْتُ الاَفْلاك»[1] و «خَلَقْتُ الأَشْیٰاءَ لِأَجْلِكَ وخَلَقْتُكَ لِأَجْلِی »[2]، وجود دارد و در بیانی از فرمایش
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در نامهای که به معاویه مرقوم فرموده است:
حقایق بلند دیگری وجود دارد که اهل علم و نکتهسنجان آن را متوجه میشوند.
[1]. فیض کاشانی، علمالیقین، ج1، ص507؛ مجلسی، بحارالانوار، ج15، ص28. «ای پیامبر اگر تو نبودی افلاک را نمیآفریدم».
[2]. فیض کاشانی، علمالیقین، ج1، ص507؛ همو، انوارالحکمه، ص173؛ حر عاملی، الجواهرالسنیه، ص361. «همه چیزها را برای تو آفریدم و تو را برای خودم».
[3]. نهجالبلاغه، نامه28 (ج3، ص32)؛ ابن ابیالحدید، نهجالبلاغه، ج15، 182؛ «ما ساخته پروردگارمان هستیم و سپس مردم ساخته ما هستند».