جمعه: 10/فرو/1403 (الجمعة: 19/رمضان/1445)

قرضت را ادا می‌كنم

روزی آن حضرت برای عیادت و احوالپرسی اسامة بن زید به منزل او رفت. اسامه ناله می‌كرد و از غمناکی خود می‌گفت.

 

فرمود: «برادر چه غمی داری؟».

عرض كرد: قرضی دارم كه شصت هزار درهم است.

حسین‌(علیه‌السلام) فرمود: «آن بر عهدة من است».

اسامه گفت: می‏ترسم بمیرم و قرضم ادا نشده باشد.

فرمود: «نمی‏میری تا من آن را ادا كنم».

ایشان آن قرض را پیش از مرگ او ادا كرد.[1]

 

 

[1]. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج4، ص65؛ محدث نوری، مستدرک‌الوسائل، ج13، ص436؛ علایلی، سموالمعنی، ص151 – 152. بیهقی در المحاسن والمساوی، ج1،ص64، این حكایت را به نام حضرت امام‌حسن‌(علیه‌السلام) یاد كرده و در همین صفحه حكایتی از خود این دو برادر بزرگوار روایت كرده كه هریك صدوپنچاه هزار درهم به یك نفر عطا كردند.

نويسنده: 
کليد واژه: